میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، کیهان نوشت: امروز سوم خرداد و روز فتح خرمشهر در عملیات پیروزمندانه بیت المقدس و روز مقاومت و ایثار و پیروزی نامگذاری شده است.
فتح خرمشهر نه فقط یک مناسبت در تقویم و نه صرفا یک واقعه نظامی و جنگی، بلکه یک پدیده والای تاریخی و فرهنگی است؛ روزی که میتوان آن را جبران صدها سال تلخکامی و ادبار ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانگان دانست و از آن بالاتر، تبلور اصیلترین و طلاییترین ارزشهای اسلامی و انسانی در سربازان امام خمینی(ره) در جبهههای حق علیه باطل بود. عرصهای که با الهام از آن میتوان همیشه آزاد و آزاده زیست و راه آزادمنشی را به دیگران آموخت.
تاریخ ایران مملو از حوادث تلخ و شیرین و فراز و نشیبهای مختلف است. از ۲۲ بهمن سال ۵۷ به این سو حرکت تاریخ در ایران دیگر گونه میشود. اگر تا پیش از این زمان، تاریخ معاصر ما با شکست و سقوط و عقبنشینی و از دست رفتن بخشهای مختلف کشور و تسلیم شدن در برابر قدرتهای بیگانه آغشته شده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی جریان تاریخ در ایران مسیر متفاوتی را در پیش گرفت.
از این به بعد بود که پیروزی، سربلندی، مقاومت و تاراندن مهاجمان و سرسختی برای حفظ حتی یک میلیمتر از خاک کشور، تبدیل به رسم ایرانیان شد.
برای نخستینبار درتاریخ معاصر، ایران وارد یک جنگ نابرابر و همهجانبه شد و اجازه نداد وجبی از خاک سرزمینمان اشغال شود.
فتح خرمشهر، پایانی بود بر صدها سال به یغما رفتن خاک این سرزمین که به واسطه حماقت و خیانت پادشاهان بر تاریخ ما تحمیل شد. حتی رژیم استبدادی- استعماری پهلوی نیز بخشهایی از کشورمان را به بیگانگان بخشید؛ از جمله بحرین.
این بار ملتی که با دم مسیحایی امام خمینی(ره) زنده شده بود، با تکیه بر توانمندیها و ایمان خود، تاریخ را تغییر داد و به این ترتیب، سوم خرداد، روزی شد به وسعت همه تاریخ و خرمشهر، شهری شد به بزرگی یک ملت. به همین دلیل بود که فرمانده بزرگ این آزادسازی در سخنی تاریخی و تاریخساز فرمود: «فتح خرمشهر فتح خاک نیست، بلکه فتح ارزشهای اسلامی است.»
یادآوری حاج قاسم از یک فتح بزرگ
برای درک بهتر عظمت آزادسازی خرمشهر باید نقشههای دشمن در آغاز جنگ تحمیلی را به یادآورد؛ روزهایی که دشمنان ایران خوابهای پلیدی میدیدند و در رویاهاشان ایران را در عرض چند روز تصرف میکردند. جلسه مطبوعاتی صدام با خبرنگاران در تاریخ (۱۰ نوامبر ۱۹۸۰- ۱۹ آبان ۱۳۵۹) را فراموش نکردهایم که گفت ادامه حرفهایم باشد چند روز دیگر در تهران! و بعد برای خرمشهر- یا به قول خودشان محمره- هم یک خط اتوبوس راهاندازی کرد تا مردم بروند و قدرتش در گرفتن یک شهر از ایران را ببینند! اما تنها ۵۷۵ روز گذشته بود که سربازان خدا همه این خوابها را آشفته کردند.
سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه قدس از سردار دلها نقل میکند که: حاج قاسم سلیمانی قهرمان بینالمللی جبهه مقاومت، فرماندهی یکی از تیپهای عملیات آزادسازی خرمشهر را عهدهدار بود. مدتی قبل از شهادتش، به من گفت: «حاج احمد، یادت هست لشکر ۵ عراق در عملیات بیت المقدس، چقدر جنگید و چه فشاری روی ما آورد؟ توی خواب هم نمیدیدیم که روزی برسد که با عنایت خدا، فرمانده همان لشکر ۵ عراق، دو زانو مقابل ما بنشیند و کسب تکلیف کند. خدایا بزرگیت را شکر.»
وی در ادامه این یادداشت نوشته است: «... توانستیم در برابر یک دشمن قوی، مجهز، پولدار و مصمم، با عنایات الهی و در نبردی طاقت فرسا و نابرابر، تجاوز سراسری قوای بیگانه را دفع کنیم و در برابر یک هجوم گسترده، دوام بیاوریم. یک تعریف کلاسیک از جنگ هست که میگویند جنگ یعنی تحمیل اراده. رزمندگان اسلام اجازه ندادند دشمن ارادهاش را که اشغال خاک کشور و تجزیه ایران بود بر ما تحمیل کند و حتی اجازه ندادند، یک وجب از خاک کشورمان اشغال شود و این مهم، باید برای نسلهای امروز تشریح شود که بدانند پدرانشان سه هفته پوتینها را از پای درنیاورند تا با لطف خدا خرمشهر را از دشمن قوی، مجهز و مورد حمایت قدرتهای منطقهای و بینالمللی پس گرفتند.»
اعتراف رسانههای بیگانه
رسانههای وابسته به غرب که در طول دوران جنگ تحمیلی همواره از صدام دفاع میکردند و تواناییهای رزمندگان اسلام را نادیده میگرفتند و آزادی خرمشهر را امری محال اعلام میکردند، پس از فتح خرمشهر دچار تناقضگویی شدند و از پیروزی ایران در جنگ سخن گفتند. به عنوان مثال، رادیو بیبیسی، پس از شکست نیروهای عراقی در خرمشهر گفت: همانطور که بدون شک اطلاع دارید، دیروز بندر خرمشهر پس از ۲۰ ماه دوباره به دست نیروهای ایران افتاد. بدین ترتیب، ایران هم اسماً و هم رسماً در جنگ کاملاً پیروز شده است.
واشنگتن پست نیز در این مورد نوشت: بازپسگیری بندر خرمشهر نمایانگر پیروزی تقریباً کامل ایران در این جنگ بوده است. روزنامه گاردین انگلیس نوشت: سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهمترین افتخار جنگی عراق که ایرانیها با بازپسگیری آن این برگ برنده را که به وسیله آن عراق میکوشید ایران را پای میز مذاکره بکشاند از دست بغداد ربودند.
بنابراین آزادی خرمشهر تنها یک پیروزی ساده نبود بلکه این پیروزی آغازی بر شکستهای پیاپی دشمن در جبهههای نبرد شد و در واقع آزادی خرمشهر پایان توهم دشمنانی بود که به شکست و اشغال خاک ایران و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی دل بسته بودند.
صدای ابدی شکسته شدن استخوان دشمنان
به این ترتیب فتح خرمشهر تبدیل شد به نقطه عطفی برای هشت سال دفاع مقدس و روزی مهم در کل تاریخ ایران اسلامی. آنچنان که صدام پس از شکست در عملیات بیتالمقدس و از دست دادن خرمشهر و به اسارت رفتن ۱۹ هزار سرباز ارتش بعث به صراحت گفت «من صدای شکستن استخوانهای ارتش عراق را در خرمشهر شنیدم.» و نه تنها این حادثه استخوانهای ارتش صدام را شکست که پشتوانهای شد برای پیروزیهای آینده ایران و شکستهای دیگر استکبار. حتی امروز هم اگر ملت ایران در برابر انواع و اقسام فشارها ایستاده است و از عربدهکشیهای سلطهگران نمیهراسد، ریشهاش به همان فتح بزرگ خرمشهر بر میگردد.
این اشتباه است که آزادسازی خرمشهر صرفاً به عنوان یک واقعه تاریخی پنداشته شود، درحالی که این موضوع یک منبع الهامبخش و نوعی تجلی حقیقت درباره بزرگی یک ملت و فرهنگش است.
با نگاهی عمیقتر میتوان ایستادگی کشورمان در مقابل تندبادهای بعدی را هم متکی به همین فتح شناخت. اگر هم بخواهیم در حال و آینده از سایر موانع پیش رو بگذریم، چارهای نداریم جز اینکه به طور دائم به آن دوران مراجعه کنیم؛ هم امروز را به آن گذشته درخشان متصل کنیم و هم درخشش آن دوران را برای شرایط کنونی بازتعریف کنیم. به خصوص اینکه امروز نیز جبهههای مبارزه جدیدی در مقابل جامعه ما ایجاد شده و اکنون نیز درحال دفاع هستیم.
جبهههای امروز مقاومت
تاریخ انقلاب به ما آموخته است که همواره توکل به پروردگار یکتا و عزم راسخ برای مقاومت و پایداری، به تبدیل هر کابوس به یک حماسه و درخشش خواهد انجامید.
رضا اسماعیلی، شاعر و نویسنده انقلاب و دفاع مقدس میگوید: «بعد از آزادی خرمشهر با جمعی از دوستان شاعر، توفیق سفر به خرمشهر دست داد که دراین سفر آقای بیگی حبیبآبادی سراینده شعر «یاران چه غریبانه» هم حضور داشتند، در بدو ورود به شهر بامنظره بسیار غریبانهای روبهرو شدیم؛ شهر به طور کامل به ویرانه تبدیل شده بود و وقتی وارد خانهها میشدیم مشاهده میکردیم که برای مثال دفتر مشق بچهها در میان آوار افتاده، قاب عکسهای روی دیوار شکسته بودند و اتفاقاتی از این قبیل که دیدنشان انسان را متاثر میکرد. اما وقتی پای صحبتها و درددلهای رزمندهها مینشستیم، تاثر و افسردگی به امید و نشاط تبدیل میشد. رزمندگان با چنان شوقی از آزادی خرمشهر،از ایثار و شهادت در این راه صحبت میکردند که گویی شیرینترین خاطره زندگی آنها است و البته این اتفاق علاوهبر رزمندگان برای تمام ملت ایران خاطرهای شیرین و دل انگیز بود. چند روزی که در خرمشهر بودیم با شنیدن خاطرات رزمندگان در واقع یک نشاط معنوی پیدا کرده بودیم و خدا را شکر میکردیم،رزمندگان و مجاهدان اسلامی در نبرد آزادسازی خرمشهر تمام هستی خود را وقف خدمت به اسلام و وقف تمام ارزشهای نظام جمهوری اسلامی کرده بودند و از دست دادن جانشان را شهادت در راه خدا میدانستند و در این راه از هم سبقت میگرفتند.»
وی میافزاید: «حضرت امام هم از این واقعه به یک معجزه الهی یاد کرد و یک تذکر به همگی ما داد و این بود که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» یعنی در واقع رزمندگان اسلام با خلوص نیت و توکلی که به خداوند داشتند توانستند زمینه آزادسازی خرمشهر را فراهم کنند و اگر آن خلوص نیت و توکل نبود شاید این اتفاق هرگز نمیافتاد؛ در تمام فراز و نشیبهای جمهوری اسلامی وقتی نگاه میکنیم آنجا که خلوص،اخلاص و توکل، خط زدن منیتها و مذاب شدن در خداوند بوده ما پیروزی داشتیم و جاهایی که دچار منیت شدیم، ضعیف شدیم و آسیب دیدیم.»
این شاعر و منتقد فرهنگی درباره ارزش و جایگاه فتح خرمشهر در جامعه امروز هم میگوید: «در دوران دفاع مقدس در یک جبهه میجنگیدیم که در واقع سنگر رویارویی مستقیم با دشمن بود ولی امروز هم سنگر و هم جبهه عوض شده ولی بحث مقاومت و پایداری پا برجا است، اما ما باید در تشخیص حق از باطل یک شناخت کامل داشته باشیم و امروز خود را در سنگری قرار دهیم که در مسیر آزادسازی انسان از نفس عماره باشد؛ امروز اگر میخواهیم حماسه آزادسازی خرمشهر را ادامه بدهیم باید در میدان جنگ نرم حضور داشته باشیم. امروز در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی متاسفانه به تحریف تاریخ انقلاب میپردازند، یک عدهای با زمینههایی که ایجاد شده مشغول به تطهیر از رژیم ستمشاهی و مشغول ضربه زدن به انقلاب هستند. امروز اگر ما میخواهیم در جبهه مقاومت و پایداری حضور داشته باشیم باید در فضای مجازی حضوری مومنانه، خالصانه و پررنگ داشته باشیم تا این توطئهها را خنثی کنیم. برای مثال شهدای جهاد علمی و بزرگوارانی که با جهاد در سنگر هستهای دین خود را به انقلاب ادا کردند؛ ما هم به عنوان هنرمند، به عنوان اصحاب فکر و فرهنگ باید درجبهه فرهنگی حقانیت جمهوری اسلامی اثبات کنیم و بتوانیم از ارزشها و آرمانهای جمهوری اسلامی دفاع کنیم و لازمهاش این است که در فضای مجازی حضوری مومنانه داشته و حرفی برای گفتن داشته باشیم و درواقع این سنگر را خالی نگذاریم که در غیر این صورت موجب آسیبهای زیادی برای جمهوری اسلامیشود.»
رضا اسماعیلی در پایان، غزلی که در زمان فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ را با عنوان «معجزه عشق» سروده بود را یادگار آن دوران از شعر دفاع مقدس عنوان میکند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!