میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «همشهری» در گزارشی با عنوان «وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری» به تبلیغات اخیر درباره دریافت وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد. این گزارش به ماجرای ضمانتهای ضربدری اشاره کرده و درباره این مدل ابداعی توضیح داده که شما با ارائه تعدادی سفته ضامن کسی میشوید که او را نمیشناسید و برعکس؛ کسی ضامن شما میشود که شما را نمیشناسد!
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
تبلیغاتشان جذاب و وسوسهانگیز است. همه جای شهر هم تبلیغاتشان بهوفور یافت میشود؛ روی دیوارهای کوچه و خیابان، کف پیادهروها، در ایستگاههای حملونقل عمومی و هر جایی که آدمهای طالب وامهای بانکی یافت میشوند؛ البته حجم تبلیغاتشان در جنوب و مرکز شهر دهها برابر بیشتر از شمال شهر است؛ خوب میدانند کجا باید مشتریانشان را جستوجو کنند. در این تبلیغات به افراد نیازمند وامهای بانکی مژده داده میشود که میتوانند با مراجعه به این شرکتها، بدون دوندگی، بدون معرفی ضامن، بدون نیاز به پیشپرداخت و… آن را دریافت کنند.
در تبلیغاتشان شرایط آنقدر خوب و عالی است که سوال پیش میآید که این شرکتهای خوشخبر که شمارشان هم کم نیست و هر روز مثل قارچ بر تعداد آنها افزوده میشود، واقعاً بدون اما و اگر چنین تسهیلاتی را برای مشتریانشان فراهم میکنند؟ ماهیت واقعی این شرکتها چیست و آیا واقعاً میتوانند هفتخوان دریافت وام را از پیش پای درخواستکنندگان بردارند؟ این سؤالها و دهها سوال دیگر ما را بر آن داشت که سراغ این شرکتها برویم و چگونگی فعالیت آنها را بررسی کنیم.
ضمانتهای عجیب و غریب
اولین قدم برای سر در آوردن از چندوچون کسبوکار شرکتهای اعطاکننده تسهیلات بانکی، مراجعه به آنهاست و پیگیری گزارش ما هم از همین نقطه شروع میشود. در آگهی تبلیغاتی یکی از این شرکتها ۴ خط ثابت و ۶ خط تلفن همراه قید شده که با هر کدام تماس میگیریم، خانم منشی پرحوصلهای پاسخگوست و شرایط دریافت تسهیلات را مو به مو بازگو میکند: «وامی که دریافت میکنید، از بانک.... است. مبلغ آن ۵۰ میلیون تومان با بازپرداخت ۲ و ۳ ساله است. در بازپرداخت ۲ ساله مبلغ اقساط ماهانه ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تعیین شده و در بازپرداخت ۳ ساله ماهانه ۵/۳ میلیون تومان پرداخت میکنید؛ یعنی در مجموع بازپرداخت شما به بانک ۱۰۰ میلیون تومان است.» تا اینجای ماجرا یک نکته روشن میشود؛ اینکه سود این تسهیلات چندین برابر مقدار قانونی آن است و خانم منشی دلیل آن را اینطور توضیح میدهد: «شما در واقع امتیاز وام شخص دیگری را میخرید و ما هم حق و حقوق خود را از همین درصد پرداختی مازاد شما دریافت میکنیم.»
ضمانتهای ضربدری
وقتی خانم منشی میگوید که برای گرفتن وام به ضامن و گواهی کسر از حقوق نیازی نیست، تصور میکنیم به کلی موضوع داشتن ضامن منتفی است، اما قضیه طور دیگری است: «شما یک سفته ۵۰ میلیونی در وجه شرکت و یک سیمکارت که به نام خودتان باشد، نزد ما به امانت میگذارید و با سفتههای ۱۵۰ میلیون تومانی که در وجه بانک میکشید، شما و یکی از مشتریان دیگر ما بهصورت ضربدری ضامن یکدیگر میشوید.» توضیحات او برای گرفتن سیمکارت و حکایت ضمانت ضربدری، توجیهی عجیب و غریب بهنظر میرسد: «شما چون امتیاز وام شخص دیگری را خریداری کردید باید ۴ برابر مقدار وام، سفته بدهید. این سیمکارت هم بهعنوان ضمانت گرفته میشود!»
اعلام کردیم غیرقانونی هستند
پیگیریهای ما برای دریافت پاسخ رسمی از روابط عمومی بانک مرکزی به یک پاسخ غیررسمی از جانب این نهاد ختم میشود: «بانک مرکزی بارها اعلام کرده شرکتهای خصوصی که مدعی هستند تسهیل کننده دریافت وام هستند، مورد تأیید بانک مرکزی نیستند؛ بنابراین کارشان غیرقانونی است. پیش از این هم بانک مرکزی در بیانیهای اعلام کرده که این اشخاص و بنگاهها فاقد هرگونه مجوز فعالیت از سوی سازمانهای ذیربط و بانک مرکزی بوده و در صورت متضرر شدن احتمالی افراد، مسئولیت آن صرفاً متوجه خود فرد خواهد بود».
روابطعمومی بانک مرکزی نظارت بر مفسدههای احتمالی در سیستم پرداخت تسهیلات نظام بانکی را وظیفه بخش نظارتی بانک مرکزی عنوان میکند و با تأکید بر وجود نظارت کامل بر این سیستم توضیح میدهد: «بانک مرکزی در مورد عرضه تسهیلات خارج از این سیستم مسئولیتی ندارد.» در بخش قوانین و مقررات سایت بانک مرکزی نیز چنین مواردی پیشبینی شده و در بخش مقررات تبلیغات در حوزه پولی و بانکی، هرگونه مسئولیت در قبال فعالیت چنین شرکتهایی از بانک مرکزی سلب شده و نظارت بر این شرکتهای خصوصی تمام و کمال بر عهده نیروی انتظامی گذاشته شده است.
حق مشاوره فراموش نشود
قسمت جالب ماجرا آدرس دفتر این شرکت است؛ آپارتمانی اداری در یکی از برجهای بلندبالای شمال تهران. اطراف دفتر شرکت حتی یک آگهی از این شرکت یا مراکز مشابه دیده نمیشود و این خدمات و بدهبستانهای آنها فقط برای مردم مرکز و جنوب شهر تهران است. بر سردر دفتر هم نام و عنوانی دیده نمیشود، ولی کارکنان آن حسابی سر و زبان دارند و تعداد فراوان پروندههایی که روی میزشان انباشته شده نشان میدهد به اندازه کافی در جذب مشتری مهارت دارند.
مبلغ بزرگ برای مشاورههای کوچک
شرایط اعطای وام همه شرکتهایی که تماس میگیریم، شبیه هم نیست. بعضی از آنها برای کسانی که از چگونگی دریافت وام از درگاههای مجازی بانکها اطلاع ندارند فقط نقش مشاور را ایفا میکنند. وقتی با یکی از این شرکتها که در آگهی تبلیغاتی خود امکانات و مزایای جذابی مانند تحویل ۲۰ روزه وام، دریافت وام بدون نیاز به پیشپرداخت و سپردهگذاری را قید کرده، تماس میگیریم، راهنماییهای او عیناً همان مطالبی است که معمولاً از زبان اپراتور درگاههای مجازی بانکها میشنویم: «مدارک شناسایی خود را در سامانههای مجازی بانک.... و.... بارگذاری کنید تا بانک برای شما اعتبارسنجی کند و مقدار وام شما مشخص شود».
برخلاف اغلب شرکتها که مدعی هستند ارائه پرینت حساب بانکی برای دریافت وام کافی است و شاغل بودن درخواستکننده وام الزامی نیست، شرایط این شرکت با شرایط معمول بانکها مطابقت دارد: «شما باید حتماً شاغل باشید و مدارک مربوط به شاغل بودن خود را نیز در سامانه بانک بارگذاری کنید.» وقتی حقالزحمه خود را مبلغی مشخص و حدود ۳میلیون تومان عنوان میکنند، ناگزیر میشویم اصل ماجرا را بیپرده جویا شویم و میپرسیم: «وقتی همه مراحل دریافت وام بهصورت معمول در درگاههای مجازی انجام میشود و شما در تسریع زمان دریافت وام یا تعیین مبلغ وام نقشی ندارید برای کدام خدمات حقالزحمه دریافت میکنید؟!» پاسخ منشی شرکت صادقانه است: «افراد زیادی از وجود سامانهها و درگاههای بانکی مجازی اطلاع ندارند و نمیتوانند از تسهیلات این درگاهها استفاده کنند. ما با کمک به این افراد و آموزش روشهای دریافت تسهیلات، حق مشاوره و تسهیلگری دریافت میکنیم. این حق مشاوره تنها هزینهای است که شرکت از مشتری دریافت میکند.»
همه شأن کلاهبردار نیستند ولی...
در بند «ت» ماده ۱۴ برنامه ششم توسعه که مواد مرتبط با نظام بانکی کشور شرح داده شده، وظیفه نظارت بر تبلیغات پولی و بانکی به نیروی انتظامی سپرده شده است. این ارجاعها سبب میشود چند و چون فعالیت این شرکتها را از مسئولان نیروی انتظامی نیز جویا شویم. سرهنگ مسلم میراحمدی، رئیس اداره مبارزه با کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران بزرگ در این مورد پاسخ میدهد: «نمیتوانیم ادعا کنیم همه شرکتهای خصوصی اعطاکننده تسهیلات بانکی کلاهبردار هستند، ولی تعداد قابلتوجهی از پروندههایی که به ما ارجاع میشوند، مربوط به کلاهبرداری این شرکتها از مدارک شناسایی افراد است. در موارد زیادی هم وام به فرد داده نشده و در مدتی که مدارک فرد در اختیار شرکت بوده، از مدارک سوءاستفاده شده است.»
سرهنگ میراحمدی به فریبنده بودن ظاهر و شرایط این شرکتها اشاره میکند و توضیح میدهد: «بسیاری از اشخاص فریب ویترین و خوشزبانی کارکنان اتوکشیده این شرکتها را میخورند و با وعدههای آنها خام میشوند؛ درصورتی که اغلب این شرکتها قصد کلاهبرداری از افراد را دارند و در ارائه خدمات صداقت ندارند.» او به شهروندان توصیه میکند برای دریافت تسهیلات بانکی مستقیماً به بانکها مراجعه کنند تا در معرض کلاهبرداری و سوءاستفاده این شرکتها قرار نگیرند.
عجیب ولی واقعی!
زیر پوست شهر که بروید، میبینید اتفاقات عجیب و غریبی میافتد؛ که میتواند غیرقانونی باشد، ولی به هر حال وجود دارد. چه بسا که بیشتر مردم هم در جریان امر نباشند، اما بد نیست کمی بیشتر در اینباره صحبت کنیم. یکی از رایجترین اتفاقات غیرقانونی و غیرشرعی که دارد میافتد، پولهای مشکوک به رباست. جالب اینکه گاهی آگهی هم میکنند، اما تحت چه عنوانی آگهی میشوند که کسی به آنها شک نمیکند؟ مانند تعدادی از آگهیهای تأمین سرمایه. کافی است که با آنها تماس بگیرید تا درست همان درصدهای معروف به ربا را برای شما ردیف کنند؛ درصدهایی که با ضمانتهای بالای چک و… به دست می آیند. بهنظر میرسد مسئولان امر در اینباره باید دقتنظر بیشتری داشته باشند.
از دیگر مواردی که شیوع فراوانی هم دارد، خرید و فروش حوالههای خودروست. البته در گزارشی دیگر اشاره خواهیم کرد که چنین مواردی اساساً قانونی است یا غیرقانونی، ولی نکته مهم آن است که در خلأ حقوقی بهوجود آمده، کلاهبرداریهای زیادی میتواند اتفاق بیفتد. غالب کلاهبرداران هم از ضعف اطلاعات حقوقی مردم سوءاستفاده میکنند که بهنظر میرسد باید کاری عاجل در این زمینه انجام شود.
خرید و فروش وامها، البته کماکان دنبالهدار است؛ خاصه در حوزه خرید و فروش وامهای ازدواج، وامهای جانبازی و کلاً وامهایی با درصد بازپرداخت پایین. این وامهای جذاب، البته به همین راحتی هم خرید و فروش نمیشوند و باید حقالزحمه زیادی به صاحب وام و واسطه این وام پرداخت کنید. این وامها هم به واسطه ضمانتهای غیرقانونی دریافت شده، مشکلات زیادی برای طرفین و خاصه علاقهمندان به این وامها ایجاد میکنند.
بعضی از بانکها درحالیکه راحتترین وامهای درصد پایین را به کارمندان خودشان میدهند، برای وامهایی که به شهروندان اعطا میکنند، سختگیری زیادی دارند. یکی از این سختگیریها در وامهای مسکن است؛ درحالیکه ضمانت بزرگی به نام «ملک» از طرف مقابل دریافت میشود، اما غالباً مشاهده میشود که بانکها، علاقه زیادی دارند که ضامنان رسمی و با کسر از حقوق هم معرفی شوند. دلیلش هم نقدشوندگی سفت و سخت «ملک» های ضمانتشده هستند که آنها ترجیح میدهند راه سادهتری را برای نقد شدن تسهیلاتشان دنبال کنند. در این جور موارد نیز گاهی شاهدیم که کارچاقکنها پولهای غیرمتعارفی میگیرند تا نیازی به ضمانت و… وجود نداشته باشد.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!