میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: امروزه کمتر کسی را میبینیم که فعال فضا مجازی و پلتفرمهای مختلف یا حتی معتاد به آنها نباشد. گشت و گذار در بستر اینترنت به یکی از تفریحات ثابتی تبدیل شده که گرچه لذت و منفعت آنچنانی ندارد، اما انسان امروزی را حسابی به خود وابسته کرده است. از مادربزرگ و پدربزرگها گرفته تا خردسالانی که هنوز حرف زدن را کامل یاد نگرفتهاند، با یک تلفن هوشمند مشغولاند و علیرغم همه محدودیتهای اعمال شده، عمدتاً ویدئوهای اینستاگرامی میبینند و سرگرم میشوند.
شاید بتوان گفت ما آخرین نسلی هستیم که خودمان یا اطرافیانمان روزگاری در هیچ شبکه اجتماعی فعالیتی نداشتیم اما نوبت به ما رسیده و حالا، نه تنها فعال هستیم بلکه میکوشیم در کنار این وابستگی، درآمدزایی کنیم یا آوردهای برای خود کاسب شویم. یکی «آنلاین شاپ» یا همان صفحه فروش اینترنتی میزدند، یکی آشپزی و خیاطی آموزش میدهد؛ آن یکی از فعالیتهای روزانهاش تولید محتوا میکند؛ دیگری آثار عکاسیاش را به اشتراک میگذارد؛ یکی دیگر هم از چالشهای خارجی کپی برداری میکند و «پکیج» و بسته انگیزشی به من و شما میفروشد.
روانشناسی زرد و چالشهای زرد!
تا کنون با پدیده روانشناسی زرد مواجه شدهاید؟ حرفهایی که در غالب حرفهای روانشناسی بیان میشود و مبنای آن، کاملاً غیرعلمی است، حرفهایی که صرفاً حال و هوای شما را تا چند روز خوب میکند و احساساتتان را قلقلک میدهد و گمان میکنید که انگیزهای عجیب درونتان موج میزند اما چیزی نمیگذرد که جز جای خالی چیزی از آن احساس باقی نمیماند. چالشهای زرد اینستاگرامی دقیقاً همینطور هستند؛ صرفاً برای جذب مخاطب، جذابیت بیشتر برای مخاطب و حفظ فضای رقابتی! کسانی که با فروش این پکیجها، شیره سر کاربران میمالند و کاربرانی که خیال میکنند ماسک موی دستساز و جادویی به سرشان زدهاند و از آنچه روی سرشان مالیده شده، حسابی هم خرسند و خوشحالاند.
حرف اصلی این چالشها آن است که شرکتکنندگان یک یا چند فعالیت ثابت را در بازه زمانی مشخصی تکرار کنند؛ به همین علت اکثر مواقع نام این چالشها با تعداد روز آن شناخته میشود، چالش ۲۱ روزه، چالش ۵۳ روزه و مهمترین و معروفترین چالش این روزها در این زمینه چالش ۷۵ روزه است.
گرچه انجام این چالشها به صورت تخصصی، مطالعه شده یا با مشورت کارشناس، میتواند به دردتان بخورد و اراده و پشتکارتان را تقویت کند، اما بازار چالشهای عجیب و غریب و ناسالم اخیر خبر از آن دارد که اغلب آنها، صرفاً برای برانگیختن حس رقابت میان مخاطبان و البته درآمدزایی و بالا بردن بازدهی صفحه خودشان است.
حالا، بسترهای نسبتاً مسموم شبکههای اجتماعی این فرصت را ایجاد کرده که عدهای بدون پشتوانه علمی با رواج دادن این چالشها و ایجاد نوعی کسبوکار برای خود کیلو کیلو مخاطب جذب کنند. آنها سعی دارند به مخاطبان خود اینطور القا کنند که: «شما تنها با شرکت در این چالشها به یک انسان موفق و آگاه تبدیل خواهید شد.» این داستان تنها در بستر اینستاگرام ختم نمیشود؛ بلکه کار به گروههای تلگرامی کشیده شده تا جایی که حتی «ادمین» یا صاحب گروه به اسم پشتیبانی، از اعضا حق عضویت هم دریافت میکند.
«آب» یا اینستاگرام؟ کدام یک قاتل است؟
چالش ۷۵ روزه که این روزها سروصدای زیادی در فضای مجازی به پا کرده، آنجایی جنجالی میشود که میگوید باید در یک روز چهار لیتر آب بنوشید. چهار لیتر در یک روز! بدن انسان متناسب با وزنی که دارد به حجم مشخصی از آب در طول روز نیاز دارد؛ استاندارد این حجم آب تقریباً ۸ لیوان آب در طول ۲۴ ساعت است؛ حالا تصور کنید یک نفر دو برابر نیاز بدنش در روز آب بنوشد! چرا؟ فقط برای شرکت در یک چالش اینستاگرامی که مشخص نیست بر چه مبنا و اساسی طراحی شده است.
چالش ۷۵ روزه آنجا جنجالیتر شد که خبر مسمومیت شماری از افراد به علت نوشیدن آب فضای مجازی را پر کرد. شاید از خودتان بپرسید مگر نوشیدن آب هم منجر به مسمومیت میشود؟ بله! مسمومیتی خطرناک که حتی در مواقعی باعث مرگ میشود. همین یک هفته قبل خبری در شبکههای مجازی منتشر شد که زن جوانی بر اثر نوشیدن آب زیاد برای شرکت در این چالش اینستاگرامی جان خود را از دست داد.
«اشلی سامرز» زن ۳۵ ساله آمریکایی به علت نوشیدن بیش از حد آب دچار «هیپوناترمی» مسمومیت با آب شد و در گذشت؛ جالب است بدانید اشلی فقط دو لیتر آب در روزی که درگذشت، نوشیده بود. گرچه شاید در نگاه اول این موضوع خندهدار به نظر برسد ولی این لبخند زمانی تلخ میشود که میبینیم فضای مجازی ممکن است خاموش و گمنام با ایجاد عادتهای خطرناک در زندگی، سلامت ما را به خطر بیندازد.
تن به هر چالشی ندهید!
البته از حق نگذریم؛ این چالشها، نکات خوب و مثبتی هم داشتهاند؛ مؤلفههای خوبی مانند کتابخوانی و ورزش برای سلامت هرچه بیشتر روح و جسم افراد در اکثریت آنها وجود دارد؛ اما خیلی از چالشهایی که امروز درباره آن میشنوید یا میخوانید، سلامت شما را دنبال نمیکنند.
اگر میخواهید آب بنوشید به اندازه و طبق چارت بندی ارائه شده متناسب با وزن خود بنوشید. اگر میخواهید ورزش کنید در محیط و فضای مناسب ورزش کنید. اگر میخواهید کتاب بخوانید سبک موردنظر خودتان را پیدا کنید و سعی نکنید حتماً همان عناوینی که دیگران میخوانند را تهیه کنید تا مثل آنها باشید و در آخر، بدون تحقیق و مطمئن شدن از علمی بودن چالش، آن را انجام ندهید و سلامت خود را در گرداب درآمدزایی این و آن به خطر نیندازید. فشار زیاد به روح و جسم، لزوماً موفقیت نمیآورد.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!