میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: از یک سال بعد از جنگ ۳۳ روزه بود که پُز سپر دفاعیشان را به رخ نیروهای مقاومت کشیدند، اسمش را هم گذاشتند «گنبد آهنین». وزیر جنگ اسرائیل مدعی شده بود که ساخت این سپر دفاعی جدید که چند سال زمان برده و میلیونها دلار هزینه صرفش شده و بالاخره هم اوایل سال ۲۰۱۱ آماده شده، قابلیت این را دارد که در مقابل حمله راکتهای مقاومت تا عمق سرزمینهای اشغالی را میگیرد.
اما خبر تکمیل شدن ظرفیت پناهگاههای تلآویو که بعد از شلیک موشکهای مقاومت طی ۴۸ ساعت گذشته به خاطر در امان ماندن جان شهرکنشینان اشغالگر اسرائیلی از ترس باران راکتهای نیروهای مقاومت بود، تمام قلدری کردنهای مقامات رسمی رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته را که برای داشتن سکوهای عملیاتی بود، مثل حبابهای صابونی بچهها که فقط برای چند ثانیه دل خوشکردن شهرکنشینانش بود روی هوا ترکاند.
از عصر دوشنبه که آتش رژیم صهیونیستی روی سر فلسطینیها سختتر شد، حماس اولتیماتوم داد که تا ساعت ۱۸ (به وقت محلی) وقت دارند نیروها و متجاوزان از مسجدالاقصی و محله «شیخ جراح» خارج شوند و تمام افراد بازداشتشده را آزاد کنند، اما وقتی ضربالجل تمام شد و صبر نیروهای مقاومت هم لبریز، راکتها و موشکها بود که به سمت مناطق اسقاطیلنشین پرتاپ شد و تا لحظه تنظیم این گزارش هم ادامه دارد.
راستش از بس در این سالها تصاویر و فیلمهای شهادت فلسطینیان بیگناه و آواره شدن از خانه و کاشانهشان در سطح بینالمللی مخابره شده که خود اشغالگران اسرائیلی را هم وهم برداشته که غصب کردن خانه فلسطینیها مرسوم است و قرار نیست روزی این چرخ گردون بگردد و قرار نیست روزی خودشان هم آواره شوند؛ چون تا حالا مزه آواره شدن را نچشیده بوند… یکی از شهرکنشینان عسقلان که از حملات حماس شوکه شده در مصاحبه با گزارشگر اسرائیلی میگوید: «ما انتظار نداشتیم… سالها بود صدای آژیر نشنیده بودیم. همه فرار میکردیم.»
با وجود اینکه رژیم صهیونیستی تلاش میکند اخبار مربوط به خسارتهای مادی و انسانی خود در جریان حملات موشکی گسترده مقاومت را پنهان کند، اما توییتهای اسرائیلیهای متجاوز به زبان عبری که در ۴۸ ساعت گذشته در فضای مجازی منتشر شده، از حقیقت واقعی که این رژیم منحوس سعی در پنهانکاری آن دارد تا حدی پرده برمیدارد:
ما قبلاً فهمیده بودیم که گنبد آهنین پر از ضعف است
«در کرونا به عنوان یکی از ساکنان عسقلان هر روز در رسانهها حاضر میشدید و سخنرانی میکردید! انتظار داریم حالا هم در رسانه حاضر شوید و توضیح دهید که چه برنامهای دارید چون احساس میکنیم ما کاری از دستمان بر نمیآید!
ما شب نمی خوابیم… سرکار نمیرویم
ما قبلاً فهمیده بودیم که گنبد آهنین پر از ضعف است!»
«آنها آتش را روی عسقلان متمرکز کردند، اگر ۹۵ درصد هم رهگیری صورت بگیرد عملاً فایدهای ندارد.»
«نمیتوانم بخوابم. وضعیت سنگین عسقلان به من اجازه نمی دهد که بخوابم. مدام اخبار را مرور میکنم. برادرم زنگ زده، موشک مستقیم به خانه دوستش خورده و در این فاصله پدر و مادرم او را به خانه ما آوردند. خانه آنها یک خیابان آنطرفتر است. حالم اصلاً خوب نیست…»
شهردار عسقلان
این غیرقابل قبول است که زندگی عادی در عرض چند دقیقه به وضعیت اضطراری و جنگ تبدیل شود. وقت آن است که به حماس و جهاد ضربه سختی وارد شود. از دهه ۱۹۶۰ در اینجا خانه هایی وجود دارد که هیچ حفاظت اساسی ندارد
وقت آن است که مقامات خزانه داری و تصمیم گیرندگان درک کنند که چه اتفاقی اینجا در شهر می افتد…»
این توییتها روایتی کوچک از وضعیت آوارگان اسرائیلی است که رسانههای رژیم صهیونیستی از رسانهای شدن آن ممانعت میکنند. تصاویر و پرتاپ موشکها به مناطق صهیونیستنشین که آمار یکی از آنها در کمتر از ۲۰ دقیقه ۳۵۰ موشک و راکت بوده، تصور جهنم اسرائیلی را مجسم میکند.
بدون شک این دست اخبار که در کنار شهادت صدها کودک فلسطینی در قدس و نوار غزه آتش به دلمان میزند، کمی دلمان را خنک میکند؛ این ذرهای از ارث سردار سلیمانی است که با تهدید دوباره اسرائیلیها توسط گردانهای قسام مبنی بر اینکه «اگر دشمن صهیونیستی دست از حماقتهایش برندارد و مجدداً برجهای مسکونی را در غزه بمباران کند، ساختمان وزارت جنگ این رژیم در تلآویو را با خاک یکسان خواهد کرد» قرار است دوباره غیرت سردار را در سرزمینی که به خاطر مظلومیت مسلمانانش سالها با اقتدار در کوچهپسکوچههایش جنگید، زنده کند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!