میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه ایران نوشت: موج چهارم کرونا، شهرهای قرمز، نارنجی، آبی، قرنطینه... این کلمات دیگر برای خیلیهایمان عادی شده. کرونا کمکم در زندگی همه ما جایی برای خودش باز کرده. این میهمان ناخوانده انگار رفتنی نیست.
تقریباً بیشترمان پیشبینی میکردیم بعد از تعطیلات عید نوروز آمار ابتلا به کرونا افزایش پیدا کند. خیلیها بویژه در شبکههای اجتماعی خطاب به مسئولان خواستند که محدودیتهای بیشتری برای این روزها در نظر بگیرند. عدهای دیگر در مقابل میگفتند، مردم خسته شدهاند و نمیتوان بعد از گذشت یک سال سخت باز همه را مجبور به خانه نشینی کرد. از سوی دیگر بیشتر رسانهها از لزوم توجه به پروتکلهای بهداشتی گفتند و اینکه وظیفه هر شهروندی است تا بنابر مسئولیت اجتماعیاش قواعد را رعایت کند. هرچه هست بحث و جدلهای بیپایانی است که تا همین امروز هم ادامه دارد. مردم درگیر بیماری و بیمارستان هستند و دولت هم تحت فشارهای شدید اقتصادی -اجتماعی و بهداشتی. اساساً باید حتماً یکی از دو طرف مردم یا مسئولان را مقصر بدانیم؟
مرد مقابل باجه یک رستوران بیرونبر ایستاده و دست دختر بچهاش را گرفته است. هر دو ماسک دارند: «راستش را بخواهی من مردم را بیشتر از هر کسی در این اتفاقات مقصر میدانم. چراکه دولت نمیتواند برای هرکس جلوی خانهاش یک پلیس بگذارد تا رفتوآمد نکنند. تعارف که نداریم بیشتر موارد ابتلای جدید به کرونا بهخاطر همین عید دیدنیها بود. در ساختمان محل زندگی ما هر روز میهمان بود. ما تنها واحد ساختمان بودیم که میهمانی و رفتوآمد نداشتیم. بله دولت میتواند جادهها را ببندد، میتواند محدودیتهای رفتوآمد و تردد بگذارد اما آیا میتواند در خانه هر کسی یک پلیس بگذارد و دورهمی و میهمانیاش را هم کنترل کند؟ خیر.»
چند قدمی فاصله میگیرد و میگوید: «اصلاً چرا راه دور برویم ببینید اینجا صف بیرون بر رستوران است که ما ایستادهایم، آن هم سالن غذا خوریاش؛ همین الان چند نفر دارند غذا میخورند؟ مگر بارها همین دولت و مسئولان بهداشتی اعلام نکردند رستورانها جاهای پرخطری هستند؟ دیگر موقع غذا خوردن که آدمها ماسک نمیزنند اما باز مردم به رستوران میآیند تازه رستوران بیرونبر. الان عدهای لابد میگویند دولت باید رستورانها را تعطیل کند. سؤال من این است چه سختی دارد که آدم غذایش را بگیرد و ببرد خانه؟ من واقعاً خودمان را هم خیلی مسئول میدانم.»
اما دختر دانشجو با حرفهای این مرد چندان موافق نیست و معتقد است ذات بشر همهجای دنیا یکی است و تا وقتی زور قانون بالای سر آدمها نباشد، کسی قواعد را رعایت نمیکند: «راستش را بخواهی من الان تعجب میکنم چرا مسئولان از وضعیت پیش آمده ناراحتند، یعنی چیزی غیر از این روزها را پیشبینی میکردند؟ الان ماههاست در اروپا و خیلی از کشورها رستورانها و کافهها تعطیلند. ممنوعیت تردد جدی وجود دارد. در برهههای زمانی مختلف شهرها را قرنطینه میکنند اما چیزی که من خودم با چشمهای خودم در تعطیلات نوروز دیدم، آزادی کامل مردم بود. من هم مثل خیلی از مردم برای تعطیلات پیش خانوادهام به شمال رفتم. چون نه جادهای بسته بود نه محدودیت ترددی وجود داشت. خب چرا در تهران میماندم و تعطیلاتم را خراب میکردم؟ یک روز محض کنجکاوی از کسانی که خانه اجاره میدادند سؤال کردم و فهمیدم هیچ محدودیتی وجود ندارد. مسافران نوروزی از راه میرسیدند و خانه اجاره میکردند. آیا این هم وظیفه مردم است که بر عملکرد این افراد نظارت کنند؟ وقتی قانون و محدودیتی نیست رعایتی هم نیست.»
یک مرد میوه فروش میگوید: «شغل من طوری است که خیلی با مردم در ارتباطم. قبل از تعطیلات نوروز هرکه میآمد مغازه میپرسیدم سفر میرود یا نه که بیشترشان میگفتند بله. همان موقع گفتم خدا به دادمان برسد. بیشتر مشتریها میگفتند قرار است چند ماه دیگر واکسن بزنیم و الان هم به امید خدا مشکلی پیش نمیآید. من میگویم مسئولان خیلی دل مردم را به واکسن خوش کردند.»
یک راننده تاکسی اینترنتی میگوید: «خانم اساس این ویروس مراعات است. من میگویم بهجای اینکه این همه سر یکدیگر غر بزنیم، هرکدام نقش خودمان را خوب ایفا کنیم. فکر میکنی روزی چند مسافر دارم که بدون ماسک سوار ماشین میشوند؟ میگویم بهخدا جریمه میشوم اما عین خیالشان نیست. اینجا من باید پلیس بیاورم سر مردم؟ اصلاً اگر پلیس هم بیاید و کسی را جریمه کند کسی حاضر است جریمه بدهد؟ من میگویم باید همه رعایت کنیم تا در امان بمانیم.»
دکتر یعقوب موسوی، جامعه شناس تأکید میکند در این شرایط مقصریابی خدمت به مردم و کشور نیست: «اصولاً در قضیهای مانند کرونا و موارد مشابه که جنبه ملی و عمومی دارد همه آحاد مردم، مسئول و مورد خطاب و پرسش اند. موضوع کرونا در یک سال گذشته در ایران مراحل مختلفی را طی کرده؛ گاهی این بحران به اوج رسیده و گاهی هم کنترل شده. مسائل مختلفی در تعطیلات نوروز موجب کاهش مراقبتهای بهداشتی شد و زمینه را برای اهمال مردم فراهم کرد. یکی از این موارد نوع پوشش خبر واکسیناسیون بود. به عقیده من وعدههایی که مسئولان در این زمینه دادند و همچنین ضعف دستگاههای عمومی و فقدان هماهنگی مراجع در این باره یک اغتشاش خبری ایجاد کرد.
همینطور اظهار نظرهای ضد و نقیض مسئولان درباره پیک کرونا مردم را سردرگم کرد. بنابراین انتقاد اصلی که به دولت وارد است، فقدان همنواختی در اطلاعرسانی درست است. اما از سوی دیگر در ماجرای کرونا اصلاً نمیتوان سهم مردم را نادیده گرفت و تک تک مردم در قبال آن مسئولند و از نظر تکلیف دینی هم که بخواهیم ماجرا را بررسی کنیم همه ما مسئول حراست از بدن و سلامت خود و دیگران هستیم. این یک امر دینی است و نباید کسی به سلامت خودش و دیگران لطمه بزند.
از سوی دیگر ماهیت ویروس کرونا اجتماعی است؛ یعنی ویروسی است که از طریق تعاملات اجتماعی منتقل میشود ، درست است که دولت باید نقش اش را در تأمین واکسن و خدمات عمومی انجام دهد اما این غیر ممکن است که بتواند در تمام مراودات مردم حضور پیدا کند یا در هر خانهای پلیس بگذارد و مانع رفتوآمد مردم شود. در وضعیت همهگیری، کنشگران اصلی مردم هستند؛ مردمی که باید با اطلاعرسانی درست بدانند که چگونه رفتار کنند. همه ما میدانیم این ویروس چگونه عمل میکند و اگر کسی قرنطینه باشد و از خانه بیرون نیاید به آن مبتلا نخواهد شد، این یک حکم اجتماعی است که این ویروس به همه ما دیکته کرده.»
بهگفته این جامعه شناس با توجه به این شرایط ،مأموریت مردم و دولت در مبارزه با این بیماری درهم تنیده است و مسئولیتشناسی متقابل مردم و دولت را باهم میطلبد: «وزارت بهداشت و ستاد کرونا و دولت با توجه به شرایطی که همه ما میدانیم در سختترین شرایط اقتصادی و تحریمی قرار دارند و در این تنگنا مشغول خدماترسانی هستند و تمام تلاش خود را هم میکنند. بنابراین چنین مراجعی میتوانند با اطلاعرسانی درست و خارج کردن مردم از دنیای نامعلومی که این روزها برایشان ساخته شده، مشارکت بیشتر مردم را بطلبند. من خودم میشنوم که خیلیها میگویند یعنی شرایط کرونا در کشور ما دائمی است؟
ما میدانیم که این طور نیست و علم همانطور که بر اپیدمیهای دیگر فائق آمده براین یکی هم غلبه خواهد کرد و معرفت و دانش آن هم ایجاد شده. ما نشانههای این غلبه را این روزها میبینیم. پس دولت با اطلاعرسانی دقیق و صحبت با مردم میتواند اکثریت را با خود همراه کند و تنها با همکاری دولت و مردم و مقصر ندانستن هیچ یک است که میتوان از این بحران به سلامت عبور کرد.»
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!