میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: چند وقتی هست که چشممان به آمار روزانه افرادی که به کرونا مبتلا شدند، عادت کرده؛ ۱۲۰۰۰ نفر! آنقدر تکرار شده که ابهت عدد و تعداد افراد کم به نظر میرسد.
توصیه دکترها و افرادی هم که به این ویروس لعنتی بد قدمِ جاخوش کُن مبتلا شدند و به سلامت از این بیماری گذر کردند، مصرف سوپ و مایعات و آبمیوههای طبیعی به ویژه آب هویج هستش؛ انگار که به خاطر بیاشتها شدن، افراد مبتلا چیزی به جز مایعات هم نمیتوانند استفاده کنند.
اما با این قیمتهای دور از انتظار مرغ و هویج و قارچ، که از ترکیبات خیلی از سوپها هستش، چطور امکان پخت آن وجود دارد؟!
قیمت هر کیلو مرغ در بازار به ۳۷,۰۰۰ تومان رسیده و قیمت هویج هم به دلیل تقاضای مردم در دوران کرونا، به کیلویی ۱۰,۰۰۰ تومان که صادر هم میشود… با نگاهی گذرا به تخته وایت بردهای میوه و ترهبار، قیمت هر کیلو قارچ هم حدود ۲۸۰۰۰ تومان!
از آنجایی هم که مرغها اکثراً وزنی حدود ۲ تا ۳ کیلو دارند، قیمت هر یک مرغ برای مردم بین ۷۰۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ تومان تمام میشود، بماند که این مرغهای درشت به دلیل تجمع چربی و آنتیبیوتیک موجود در آن ضررهایی را به دنبال دارد.
یعنی برای تهیه مواد اولیه یک سوپ ساده که از قدیم الایام جز غذاهای ساده و بیدرد سر بود، به طور میانگین و متوسط حدود ۵۰,۰۰۰ تومان برای مصرف دو یا سه نفر باید هزینه کرد.
با این اوصاف، هرچه قیمت مرغ بالاتر میرود (که در این چند روز اخیر حدود ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته) صفهای خرید مرغ هم طولانیتر میشود؛ و این موضوع با محدودیتهای کرونایی در تعارض هستش.
مسئولانی که وعده میدهند!
وقتی علت شلوغی صفها و ازدحام مردم پیگیری میشود به این مورد میرسیم که امروز علی ربیعی سخنگوی دولت، گفته: «به دلیل بروز مشکل در تأمین ارز کالاهای اساسی در تأمین نهادهها به مشکل خوردیم. وزارت جهاد کشاورزی برای تنظیم بازار عمده فروشیها ۳۲۰ تن مرغ با قیمت ۱۸,۵۰۰ تومان را وارد بازار کرده است. فعلاً توزیع مرغ در میادین تره بار شروع شده است ولی بزودی در فروشگاههای زنجیرهای هم عرضه خواهد شد. دیروز در میدان بهمن، قیمت مرغ تا ۲۸ هزار تومان هم کاهش یافت.»
سعید محمدیپور، معاون نظارت و بازرسی وزارت صمت هم اعلام کرده که: «امکان کاهش قیمت مرغ ظرف یک یا دو روز وجود ندارد. باید این عرضه مرغ از سوی وزارت جهاد کشاورزی چند روز ادامه پیدا کند و در این صورت تا هفته آینده قیمتها متعادل خواهد شد.» و این در حالی است که در عرض یک شب قیمت مرغ بالا رفت و ده روز طول میکشد تا قیمت آن پایین بیاید.
به هر حال مردم ناچار هستند در این شرایط کرونایی و بالا رفتن روزانه آمار مبتلاها، از ترس مبتلا نشدن و یا نجات از بیماری، به وعدهها دل خوش کنند و امید داشته باشند که وعدههای داده محقق شود و اوضاع به تعادل برسد؛ بماند که بسیاری از سرپرستهای خانوار با این حجم از تورم و گرانی جلوی خانوادهشان سرافکنده میشوند و کسی به فکرشان نیست!
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!