میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ پریسا سلامتی: حرف تکراری است اگر باز هم بگوییم که فضای مجازی آفت جانمان شده اما این بار با کمی تغییر شما بخوانید فضای مجازی آفت زبانمان شده است! پستهای اینستاگرام و مطالب کانالهای تلگرامی را بیدقت بالا و پایین میکنیم و در این بین چه کسی حواسش پی رعایت نیمفاصله و جایگذاری درست علائم نگارشی است؟
در این میان، سرانه پایین مطالعه هم از آن ترکیبهای آشنایی ست که در هر خبر و مطلبی میخوانیم و از کنارش میگذریم. انگار عادت کردهایم که این ترکیب منتسب به ما و جامعهمان است و قصدی برای تغییرش نداریم. هردوی اینها دست به دست هم دادهاند که ما با خط زبان مادریمان غریبه شویم و چشممان روی غلطها تیز نباشد. حالا در این آشفته بازار هستند کسانی که دغدغهشان نجات پیکر خسته زبان فارسی از این کارزار بیتوجهی است.
اگر سری به صفحه اینستاگرام «پاکنویس» بزنید، در همان نگاه اول، اولین چیزی که توجه مخاطب را به خودش جلب میکند شیوه درست آموزش است؛ پستهایی با گرافیک ساده اما زیبا و متنهایی زودفهم که بدون حاشیه رفتن و سختی در کلام منظور را میرسانند.
در معرفی همین صفحه لینکی شما را به نرم افزار پاکنویس متصل میکند که افزونهای برای مایکروسافت ورد است.
البته که کار گستردهتر از آن چیزی است که در ظاهر به نظر میرسد. پاکنویس نام یکی از پروژههای تحت حمایت مرکز تحقیقات کامپیوتری نور است که سابقهای سی ساله در زمینه فناوری اطلاعات دارد. در معرفی این مرکز در سایت رسمیشان اینطور میخوانیم: «مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) با عنایت رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مدظله العالی) در سال ۱۳۶۸ تأسیس شده است. اشاعه فرهنگ غنی اسلام، تسهیل دستیابی به منابع و متون اصیل دینی و نیز سرعت بخشیدن به امر کاوش و پژوهش در حوزه علوم اسلامی با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و به کارگیری امکانات رایانهای برای ارائه معارف حقّه اهل بیت علیهم السلام به جهانیان در شکل و قالب جدید، از اهداف مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی شمرده شده است.»
سابقه فعالیتهای مرکز نور و البته صفحه زیبای پاکنویس که ویرایش و دستور زبان را به سادگی آموزش میدهد، دلیلی شد تا چند روز مانده به روز شعر و زبان فارسی، در هوای نیمهگرم شهریور، به سراغ مرتضی رضایی شریف آبادی، مدیر پروژه پاکنویس، که کارشناس ارشد زبانشناسی رایانشی و دانشجوی دکتری زبانشناسی است، بروم و با او درباره فعالیتهای پاکنویس گفتگو کنم. قبل از هر صحبتی، در نام رشته و تحصیلات او تلاقی زبان و ادبیات با تکنولوژی هویداست.
رضایی در توضیح چگونگی شکلگیری نرمافزار پاکنویس این طور توضیح داد: «در حال حاضر هر اتفاق جدی و مهمی که بخواهد پا بگیرد، ناچار باید نقبی به فناوری اطلاعات بزند. لازم است که زبان فارسی به عنوان یکی از مسائل هویتی ما در این حوزه نیز مورد توجه قرار بگیرد. نرم افزار پاکنویس بخشی از دغدغه مرکز نور در جهت اشاعه زبان و ادب فارسی است که به نوعی همیار درستنویسی به حساب میآید که در ابتدا خیال شما را راحت میکند که خطایی در نوشتار ندارید. ما آن را به گونهای طراحی کردیم که مانند دیگر افزونهها در فضای ورد شما اضافه میشود و متن را از لحاظ غلطهای املایی و نگارشی ویرایش میکند. مثلاً اگر کلمهای اشتباه تایپ شده باشد، دیگر کلمات درست مشابه را به شما پیشنهاد میدهد. در حقیقت شما با یک ویراستار هوشمند طرف هستید.»
هر بخش و پروژه چند بعد دارد شامل بعد فنی، اطلاعرسانی و فرهنگسازی. تیم پاکنویس از ظرفیت فضای مجازی برای امر فرهنگسازی استفاده میکنند؛ آن هم به کمک مطالب قابل استفاده و جذاب برای استفاده عموم. به طور کلی هر بحثی که مرتبط با صیانت از زبان فارسی است در این صفحه مطرح میشود. حتی بحثهایی درباره زبانها و گویشهای محلی که میتوانند در زمینههایی مثل واژهسازی به کمک زبان فارسی بیایند.
خوبیاش این است که نگاه این گروه به شبکههای اجتماعی نگاه کوتاه مدت نیست. هدف آنها این است که این صفحه اینستاگرامی صرفاً تبلیغی برای نرم افزار آنها باشد. بلکه فراهم شدن فرصت برای تعامل را هدف گرفتهاند و تاکنون ارتباطهای خوبی با مخاطبانشان برقرار کردهاند.
یک تیم جوان خلاق
پشت این کار تیمی، دانشجویان و دانشآموختگان هوش مصنوعی و نرمافزار از دانشگاههای معتبر استوار و مصمم ایستادهاند تا کارشان را به زیباترین و درستترین حالت ارائه دهند. پاکنویس یک گروه حدوداً ده نفره است که در دو حوزه نرم افزار و زبان فارسی از کار پیشیبانی میکنند.
گفتگوی من همزمان با دو نفر دیگر از اعضای این تیم نیز پیش رفت. یکی سعیده قدردوست که دانشجوی دکتری زبانشناسی است و مسئولیت فضای مجازی با اوست و دیگری ندا پورمرتضی که دانشجوی ارشد ادبیات فارسی است. این دو با کمک یکدیگر اتاق فکر بخش ادبی کار را بر عهده دارند.
آنها طرح درس مشخصی برای پستهای پاکنویس دارند. بر اساس منابعی که مورد تأیید فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، برای گذاشتن پستها و استوریها برنامهریزی میکنند و یکی از راههای اصلیشان برای تشخیص تولید محتوای کاربردی و انتخاب موضوع پستها به قول خودشان «دیتای کاربر» است.
اگر شما هم صفحه پاکنویس را دنبال کنید، میبینید که تنوع انتخاب شعرها و متنها بسیار زیاد است. از مرحوم مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری گرفته، تا شعرهایی از نظامی و ابن سینا و سعدی و کمال جندقی و فروغی بسطامی و...
به گفته خانم قدردوست هر آنچه در حوزه ادبیات فارسی یا مسائل مرتبط با آن مثل مبحث آموزش زبان فارسی قرار بگیرد، بخشی از کار تولید محتوای پاکنویس است که خودش شاخهبندی میشود و در نهایت تبدیل به محتوای ملموس و قابل دریافت برای مخاطب میگردد.
از موسسات دیگر چه خبر؟
حالا درست است که تیم پاکنویس هنوز آنقدرها دنبال ارتباطگرفتن با مؤسسات دیگری از جمله فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مؤسسه دهخدا و بنیاد سعدی نرفته است، اما آنها طبق بررسیهایشان به این نتیجه رسیدهاند که این مؤسسات معمولاً برای پذیرش تکنولوژی آغوشی باز ندارند.
حداقل تا کنون، گرچه تلاشهای این تیم برای ادبیات جای تقدیر دارد، اما نه خبری از حمایت و تشکر فرهنگستان از آنها به دستشان رسیده و نه حتی دانشکدههای ادبیات استقبال خاصی از آن کردهاند. این که چرا دانشکدههای ادبیات کمتر از دیگران، به اتفاقات رایج یا نو در حوزه ادبیات عکسالعمل نشان میدهد، خودش بحث مفصلی است که بماند برای بعد… اما درباره پاکنویسیها، بیشتر از هرچیز عکسالعملهای مردم بوده که آنها را دلگرم کرده است. همان کسانی که بدون حمایتهای خاص، خودشان کتاب میخرند و میخوانند و تلاش میکنند تا زبان فارسی را درست و با کمترین اشتباه بنویسند و حرف بزنند.
البته خبرهای خوشحالکننده هم برای این تیم پاکنویس کم نبوده است. مثلاً قدردوست با شادمانی تعریف میکرد که مدیر یک مدرسه همین چند هفته پیش به صفحه اینستاگرامشان پیام فرستاده و تشکر کرده بابت کار خوبشان و گفته شاگردان مدرسهاش از مطالب آموزشی پاکنویس استفاده میکنند.
این خبرها حال تیم را خوب میکند تا آنها هم معتقدند که اگر افراد از دوران نوجوانی درستنویسی را یادبگیرند، کمتر با معضلاتی شبیه غلطنویسیهای عجیب این روزها مواجه میشویم.
حرفی با آنها که دل در گرو کتاب دارند....
در حال حاضر استفاده از نرم افراز پاکنویس رایگان است و فقط لازم است حساب کاربری بسازید که خدمات در اختیارتان قرار بگیرد تا به قول خودشان، هر بار بهتر بنویسیم. از طرف دیگر، افزونه «کروم» این نرم افزار پروژه بعدی آنهاست که این روزها سخت مشغول انجامش هستند و احتمالاً چند وقت بعد در اختیار همه ما قرار میگیرد.
خلاصه آن که، اگر به دنبال پژوهش اصولی هستید از کارهای این مرکز غافل نشوید. درست است که ادبیاتیها هنوز دلشان پیش روشهای کلاسیک و تورق کتابهای قطور گیر است اما بد نیست گاهی دل به تکنولوژی بدهند و فضای امروزیتر پژوهش را هم تجربه کنند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!