میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ فاطمه کریمی: اهالی جنوب تهران، خیابان «بازار دوم» را مرکز شهر میدانند. دو خیابان موازی که حالا اصلیترین مرکز خرید جنوب تهران است، این شبها کما فیالسابق شلوغ است. دستفروشها بساط دارند، آبمیوه فروشیها شلوغند. ذغال اخته را کنار خیابان نمک میزنند و میخورند بعد هم صورتشان را جمع میکنند و صدای ملچ مولوچشان بلند میشود. با این که جنس بیشتر دستفروشها لباس سیاه و روسری محرم است، اما باز هم بازار رونق دارد. در انتهای هیاهوی اجناس تخفیفخورده آخر فصل، هر چقدر به میدان بازار دوم نزدیکتر شویم، اوضاع فرق میکند. پارچه مشکی و چراغهای قرمز مسیر ورودی هیئتی در میان میدان را نشان میدهد. از خادمهای هیئت و روحانیهایی که خوشآمد میگویند، میتوان فهمید این مجلس رنگ و بوی دیگری دارد.
هیت زوار الزهرا، از هیئتهای قدیمی محله نازیآباد است که حالا چندسالیست تمرکزش را روی مسائل فرهنگی و استفاده از پتانسیل جوانان گذاشته است.
جنوب تهران پتانسیل مذهبی فوقالعادهای دارد، تعداد شهدا و جمعیت زیاد مذهبی و درستکار این منطقه گواه است. این انرژی نهفته اما اگر هدایت نشود، راه جوانان را به تولید مواد مخدر، شرارت و… میرساند. شرارتهایی که برای ساکنان جنوبشهر آشناست و خیلیها در حال تلاشند تا چنین مسائلی از این مناطق اصیل دور شود؛ یک نمونهاش هیئت زوار الزهرا است.
هیئت زوار الزهرا، مخاطبشناسی بینظیری کرده و جوانپسند کار میکند. این جا فقط یک هیئت نیست، پایگاه فرهنگی بچههاست. برنامههای این پایگاه به مراسمات مذهبی محدود نمیشود، بچههای زوار الزهرا در تمام سال، برنامه دارند.
نزدیکترین نمونه فعالیت این جمع، اعزام همیاران سلامت به بیمارستانهاست. قرارگاه سلامت نرجس خاتون از همینجا متولد شده است. پایگاهی که در مبارزه با کرونا حماسه آفرید و از معدود قرارگاههایی بود که اعزام نیرو به بیمارستانها داشت.
بیشتر خادمهای این هیئت دانشآموزان هستند، بچههایی که قبل از گذر از کنکور، با کار تشکیلاتی، وارد جامعه میشوند تا دنیای متفاوتی را تجربه کنند.
از نوع تزئین جایگاه و فضاسازی هیئت میتوان فهمید ذهن خلاق جوان پشت برگزاری این مراسمات بوده است. حیاط مدرسه با کتیبهها و دستسازههایی که خود بچههای هیئت درست کردهاند، آراسته شده است.
ابتدای ورود به مراسم، دختران جوانی با لبخند از مهمانان روضه اباعبدلله علیه السلام استقبال میکنند، دستها را ضدعفونی میکنند و بعد هم چای روضه دست عزاداران میدهند. این چای اما با چایهای سالهای قبل متفاوت است؛ چای خشک در بستهبندیهای کوچک، رزق عظیم عزادارن میشود.
مهمانان بعدی هم نمک سفرهشان را از مجلس میگیرند. بعضی روزها هم قند یا شکر روزی عزاداران میشود. مهم این است که هیچ کس دست خالی از اینجا نمیرود. حالا، همین عزاداران میتوانند به جای یک شب چای روضه خوردن با قند یا شکر، این رزقشان را در روزهای مختلف سال مزهمزه کنند و هر بار به یاد این شبها و حال و هوای عزاداریهایشان بیفتند.
مراسم اینجا محدود به روضه و سخنرانی نمیشود. غرفههایی در قسمت خانمها هست که هیئت را متفاوت میکند. مثلاً غرفه کتاب، که هم کتابها را امانت میدهند، هم آنها را میفروشند.
غرفه طوطیا که در آن تابلویهای کوچک فرشهای حرم امام رضا علیه السلام را میفروشند.
غرفهی سلام بر حسین، که ارتباط مستقیم با حرم امامحسین علیه السلام دارد و مهمانان با زیارت مجازی دلهایشان را راهی کربلا میکنند.
حیاط مدرسه با کتیبهها و دستسازههایی که خود بچههای هیئت درست کردهاند، با ذوق و سلیقه نوجوانان آراسته شده است.
خانم کریمی، مسئول خواهران هیئت درباره اینجا، با روی گشاده و مهربان میگوید: «قسمت خانمها حدود ۶۰ خادم دانشآموز دارد که شیفتی به هیئت خدمت میکنند. هر شب حدود ۷۰۰ مهمان در مدرسه، که محل تعبیهشده برای خانمهاست، عزاداری میکنند. این درحالیست که سالهای گذشته تمام حیاط و ساختمان مدرسه پر میشد و جمعیت دو برابر بود.»
در بین صحبت با مسئول هیئت، دختر بچهای که یک قوطی رب در دست دارد، میآید و آدرس غرفه نذورات را میگیرد. خانم کریمی بعد از نشان دادن غرفه نذورات به توضیحاتش ادامه میدهد: «هر سال با این اقلام نذری غذا طبخ میشده، اما امسال تمام این نذورات برای مددجوهای تحت حمایت هیئت، جمع میشود. نمونهاش هم همین نذوراتی که مثل این دخترخانم میآورند.»
دسته دسته جوانانی که هنوز بیست سالشان نشده، از هر قشری به سمت میدان میآیند تا مهمان مراسمی باشند که تمام کارهایش را خود بچهها پیش میبرند.
مراسم ساعت ۲۱:۱۵ با تلاوت قران و سخنرانی حجتالاسلام کریمی شروع میشود. روحانی جوانی که با یک دستگاه «سرفیس» روی منبر مینشیند و از فضائل عزاداری برای امام حسین علیه السلام صحبت میکند.
بچههای هیئت زوار با حاجآقا کریمی انس دارند، سخنان صریح و شیوای خطیب، جوانپسند و مفید است. بیشتر مستمعان این هیئت دانشآموزان و جوانان هستند که با این صحبتها، معرفت بیشتری نسبت به عزاداری پیدا میکنند.
حجت الاسلام میرهاشم حسینی، واعظ دیگر مراسم است که در انتهای مجلس سخنرانی میکنند. ایشان از دانشآموختگان مدرسه آیتالله مجتهدی و از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم هستند. او هماکنون متولی مدرسه آیتالله مجتهدی تهران است و مریدان جوان زیادی دارد.
با وجود جمعیت بالای عزاداران، فاصله گذاری اجتماعی به درستی در این هیئت رعایت شده. ضربدرهایی روی زمین محل نشستن افراد را مشخص میکند. محیط هم دائم ضدعفونی میشود.
روضه اباعبدلله در جنوب تهران پررونقتر مناطق دیگر است، اطراف هیئت زوار الزهرا، هر چند قدم تکیهای به پا شده، با این حال هنگام مداحی فضای بازار دوم با شور نوجوانان امام حسینی میشود، اشتیاقی که در اشکهای این نوجوانان است، دل هر رهگذری را هوایی میکند. حالا در این وانفسای کرونایی، بچههای زوار، هل من ناصر سیدالشهدا را با تلاش برای برپایی مراسمی پر شور و شعور، لبیک میگویند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!