میرنیوز

بچه‌ها دارند از بازار پرچم می‌خرند

بچه‌ها دارند از بازار پرچم می‌خرند 2020-08-27T13:48:10+04:30

خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ سمیه جلالی: دیشب که از هیأت برگشتیم شام نداشتیم و حاضری خوردیم، بخاطر همین عزم جزم کردم و درصدی از تنبلیم را کم کردم؛ مقدار زیادی الویه درست کردم تا ناهار و شام و شاید عصرانه فردا را یک‌جا رفع و رجوع کند.

قرار گذاشتیم شب دوم قبل از اذان برویم تا هم نماز را آنجا بخوانیم و هم جای دنج‌تری پیدا کنیم و بچه‌ها هم قابل کنترل باشند. ته پشت بام سوم در زاویه قائمه بالاسر حاجی اتراق کردیم. اتراق که می‌گویم دقیقاً همان تصویر جاگیری و بار انداختن عشایر را تصور کنید؛ یکی کوله به زمین می‌اندازد، یکی ملحفه پهن می‌کند من تکیه گاهم را باز می‌کنم (البته امسال تکیه گاه نبردم چون زمان کوتاه است) بچه‌های سمانه مثل مرغ و جوجه این‌طرف آن‌طرف می‌دوند و فاطیما جمعشان می‌کند.

مشغول رتق و فتق امور جوجه‌ها بودم که متوجه شدم پشت سرم سمانه دارد با یکی سلام احوال‌پرسی می‌کند و تبریک می‌گوید، کنجکاو شدم برگشتم؛ آلاء بود با دختر شش ماهه‌اش، پارسال همین دختر شش‌ماهه را باردار بود و با همان وضع می‌آمد هیأت! خواهرها و مادرش به دختر بزرگ‌ترش رسیدگی می‌کردند. با هیجان فراوان به سمت هم رفتیم دلمان می‌خواست مثل هرسال یکدیگر را محکم بغل کنیم اما حتی دست هم ندادیم. حالا که این روایت را می‌نویسم یادم آمد چشم روشنی برای فاطمه معصومه‌اش نبرده‌ام.

همین طور داشتیم با سمانه مرور می‌کردیم:

- فاطمه اینا نیستن امسال، همیشه اینجا می‌نشستن با چهار تا خواهراش…نرجس و نجمه و سمیه و بچه‌هاشون هم نیستن آخی.

«شاید پایین می‌شینن» رو من گفتم تا کمی از بار دل تنگمون کم کنم.

صدای اذان آمد؛ اذان مسجد ارک همراه بوی اسپند و کندر برایم خاص‌ترین اذان است. هر سال این لحظه، مسجد و بام‌ها گوش تا گوش آدم بود پشت بام دوم بالای شبستان و شرعا مسجد حساب می‌شود. عزاداران صف در صف منظم نشسته و منتظر شروع جماعت بودند. گاهی که سمانه می‌رفت آنجا نمازش را به جماعت بخواند من این ور با استرس و کلافگی مراقب بودم جایش پر نشود و سرپا بماند. شب‌های شلوغ‌تر حتی آن‌قدری جا نبود که هرکس جای خودش نماز بخواند، یکی می‌ایستاد مثل تنبیه درمدرسه یک پابالا و کیف روی سر! با همین فشردگی و کیف و وسایل در بغل؛ تا جا باز شود، یک نفر نماز بخواند و جابه جا شوند! ما که به این فشردگی عادت کرده بودیم و وقتی کمی آزادتر می‌نشستیم عذاب وجدان داشتیم؛ حالا دورادورمان از هر طرف یک متری حدوداً فاصله داریم.

نوبتی با خواهرم نماز خواندیم. زینب اصرار داشت برود بالای سر نوزاد آلاء و به هیچ ترفندی منصرف نمی‌شد، خواهر دوم آلاء (اسماً) هم آمد، همراه دخترکش و دختر بزرگ آلاء یعنی زینب. بچه‌ها همدیگر را می‌شناسند؛ دوست دارند کنار هم بنشینند، خوراکی بخورند، نقاشی بکشند، بازی کنند، حالیشان نیست کرونای لعنتی دستور به جدایی داده است. مدام در حال رفت و آمد میان بچه‌های آلاء و اسماً و جای خودمان بودم. تمام مدت زینب با قلدری لگد می‌زد و خودش را به درودیوار می‌کوبید که رهایش کنم یا بغل من بود که می‌خواست خود را پایین بیندازد یا در حال شیر خوردن. هیچ متوجه نشدم سخنران چه گفت فقط جسته گریخته جملات روضه‌اش را می‌شنیدم، زینب گاهی توجهش به باند بالای سرمان جلب می‌شد می‌گفتم ببین عمو چی می‌گه، دست تکون بده براش چند لحظه مؤثر بود و بچه سرکار می‌رفت اما بعد آش همان و کاسه همان بود.

حاج منصور شب دوم ورود به کربلا را می‌خواند، یکی از سخت‌ترین روضه‌ها، وقتی فلاش فوروارد می‌زند به شب یازدهم که کسی نیست عقیله را سوار ناقه کند، وقتی این دشت سراسر گل پرپر و خیمه‌سوزان و دخترکان بی‌معجر است.

اخلاقش را می‌دانیم، خیلی سر حوصله باشد روضه می‌خواند و از حال خودش مستمع را هم سرشار می‌کند. می‌سوزاند و می‌کشد اگرنه همان شعرها را می‌خواند و رد می‌شود:

شروعش عرض ارادت و جام زدن با نام ارباب است:

دم اگر داده مسیح از دو دم ارباب است

جان ناقابل من بسته به امضای حسین

و کم‌کم وارد مرثیه می‌شود:

جلوی چشم‌تر فاطمه کمتر بزنید

عوض بوسه نوک چکمه به اعضای حسین

حاجی شب عید خواهر، شوهرخواهر و پسرخواهر جوانش را از دست داده، امشب توی روضه دختری غش می‌کند، از حرف‌های حبیبه و اسماً متوجه می‌شوم خواهرزاده حاج منصور بوده که یاد مادرخادمه‌اش افتاده است. خود من شب اول که وارد شدم با دیدن خانمی شبیه همان مرحومه جاخوردم و یک‌باره یادم افتاد از دنیا رفته است!

میکروفون را که دادند دست مداح شورخوان، بچه‌ها هرکدام یک گوشه توی عالم خودشان داشتند سینه می‌زدند، فاطمه‌ی ما توی بغل من، زینب در حال پفک خوردن با یک دست و فاطیما و ایلیا سر بر شانه هم! این هم از معجزات هیأت است که در مواردی نادر این خواهر برادر این طور ساکت و مهربان کنار هم نشسته‌اند. شور که می‌رسد به ذکر حسین حسین، زینب مثل زنان عرب دست‌ها را ضربدری روی هم گذاشته و سینه می‌زند، من و مادرش و زنانی که این صحنه را می‌بینند می‌خندیم. اگر این لحظاتِ شعف‌انگیز نبود با این‌همه خستگی، بدن درد، اذیت بچه‌ها هرشب بی‌خیال آمدن می‌شدیم. فقط همین یک قطره اشک گوشه چشم دخترم و سینه‌زنی ناهماهنگ کوچولوها انگیزه می‌دهد ساعاتی را با مشقت فراوان بیاوریمشان اینجا که اسامی متبرک در گوش جان‌شان بنشیند؛ یا قطره اشکی همراه شیر رزق مادی و معنوی‌شان شود.

ایلیا فاطمه را بغل کرده تا دست بر کتیبه سیاه دیوار بکشد با خود زمزمه می‌کنم:

باز هم شیر حلال مادران تأثیر کرد

بچه‌ها دارند از بازار پرچم می‌خرند

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
2024-10-28T12:14:11+03:30
همدان- روایت امروز از حرکت بزرگ بانوانی است که یک کار اثرگذار را به صورت خودجوش در راستای کمک به جبهه مقاومت رقم زده‌اند.

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
2024-10-24T22:34:05+03:30
ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)