میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ فاطمه کریمی: شب سوم محرم، شبی نیست که بتوان از آن به راحتی گذشت؛ از این شب به بعد داغ سنگین میشود و خیلیها محرم خود را با روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها) شروع میکنند. هر چه از دهه اول محرم میگذرد جمعیت هیئتها بیشتر میشود. بیشتر هیئتیها معتقدند از شب سوم به بعد اشکها خشک میشود و روزی محرم و صفر آن سال را میگیرند.
روضههای امسال با سالهای دیگر خیلی متفاوت شدهاند. امسال دیگر چند ساعت زودتر از شروع مراسم حسینیهها پر نمیشوند، کسی پرچم و چفیه پهن نمیکند تا برای چند نفر جا بگیرد. خبری از گذاشتن وسایل روی پا و دوزانو نشستن نیست. امسال طنین «یا حسین» ستونهای حسینیهها را نمیلرزاند. سینهزنها کوچه باز نمیکنند، حتی صفهای سینهزنی کنار ستونها محو شدهاند.
برگزاری مراسمها در فضای باز، آسمان را سقف حسینیهها کرده. تجربه نویی است، انگار صدای گریه جمعیت زودتر به عرش میرسد.
هیئت عبدالله بن الحسن (علیه السلام) یکی از آن هیئتهای معروف شمال تهران است که تا سالهای گذشته در مسجد کربلا برنامه داشت، اما امسال بنا به دستور ستاد ملی کرونا هیئت را در پادگان ۰۶ ارتش برگزار میکند. این پادگان که حدود ۳۵ هزار هکتار مساحت دارد به تازگی، برای ساکنان پاسداران تبدیل به بوستان ارتش شده است. پادگان ۰۶ جنب بزرگراه صیاد است و از طریق ایستگاه مترو حسین آباد دسترسی راحتی دارد.
فضای وسیع پادگان دغدغه همیشگی هیئتیها را حل کرده و تا دلتان بخواهد فضای پارک کردن ماشین دارد. در بدو ورود، سربازان ارتش از محیط حفاظت میکنند و چندین خادم آقا شما را راهنمایی میکنند، جلوتر جای پارک را نشان میدهند و هنگام پیاده شدن از ماشین، دستها را ضدعفونی میکنند. وارد محوطه هیئت که میشوید ابتدا دستها و کمی جلوتر کفشها را ضدعفونی میکنند، خادمانی خوش برخورد، با شیلد و دستکش از خانمها اجازه میگیرند تا کیفشان را هم ضدعفونی کنند تا جلوتر بدون تماس دست بازرسی شوند. در آخر هم کیسه کفش را باز میکنند تا همه مراحل با کمترین تماس دست پیش برود.
فضای بسیار وسیعی سیاه پوش شده است، نقاطی علامت گذاری شده تا افراد با هم بیشتر از یک و نیم متر فاصله داشته باشند. در صورتی که شخصی جایی میان نقاط مشخصشده بنشیند، یکی از دهها خادم مراسم او را به جای دیگری راهنمایی میکند. فاصله بین افراد فضای آزادی را برای بازی کودکان فراهم کرده. دیگر خبری از جمعیت فشرده و گرمای سالهای قبل نیست. مرسوم است اگر کسی با توسل به حضرت رقیه (سلام الله علیها) حاجت روا شد، شب سوم بین دختران هدیهای کوچک یا خوراکی پخش کند. هیئت به بهشت کودکان تبدیل شده است، هر کدام سرخوش از گوشواره یا گل سری که هدیه گرفته اند، آزادانه بین تاروپود منظم جمعیت میدوند و بازی میکنند.
مراسم بعد از نماز مغرب و عشاء، با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام صدیقی آغاز میشود. مردی که کلامش مثل نسیم بین جمعیت میپیچد نیم ساعتی از کنترل نفس، صفای روح و اخلاق میگوید و مراسم را به مداح هیئت، حاج حنیف طاهری میسپارد؛ جوانی دهه شصتی که چندسالی است از مداحان معروف و بدون حاشیه منطقه شمیران است. فضای هیئت عبدلله بن الحسن جوانپسند است. هر سال در کنار واعظان مشهوری که در این هیئت منبر میرود، حنیف طاهری شعرهای وزین و روضههای صحیحی میخواند. هیئت هر سال شعار مشخصی دارد و مراسم سینهزنی پرشوری به راه است.
در بین سینهزنها معروف است که فضیلت سینهزنی به پاشیدن عرق رفیق کناری روی صورت است. فضیلتی که حالا به واسطه کرونا حرام شده است. با وجود فاصله یک و نیم متری بین افراد خبری از شور و سینهزنی سنگین، مثل سالهای گذشته نیست. البته این شرایط قابل پیشبینی بود و دستاندرکاران هیئات بزرگ، با هدایت فضای جلسه به سمت زمینه خوانی، دودمه یا استفاده از طبل و سنج، این خلاء را پر میکنند. حاضران جلسه هم با نظمی مثال زدنی سر جای خود میایستند و سینهزنی میکنند.
در انتهای جلسه هم خادمان مراسم به تردد افراد و ماشینها نظم میدهند، فضایی برای کسانی که منتظر همراهانشان هستند، تعبیه و از تجمع افراد جلوگیری میکنند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!