میرنیوز
فشار نیاد بهتون؟!
2020-02-01T14:47:04+03:30
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: کاش یکی از آن خود خود مردم‌ها، دوربین به دست، حاشیه‌های اخیر سلبریتی‌ها را روایت می‌کرد تا به عنوان فصل دوم سریال «در حاشیه» در نوروز ۹۹ روی آنتن می‌رفت.
انگار قرار نیست حواشی قشر سلبریتی تمام شود و هر روز که می‌گذرد به بهانه‌های متفاوت، اظهارات و رفتارهای پرحاشیه‌ای را از خود بروز می‌دهند؛ پنجشنبه نهم بهمن ماه تازه‌ترین زمانی است که سلبریتی‌ها به بهانه سیزدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران دور هم جمع شده بودند.
این جشن با حاشیه‌های متفاوتی همراه بود، از موضوع تقسیم جوایز بین فیلم‌ها که اتفاقاً مورد انتقاد همین افراد در جشنواره فیلم فجر بود تا اظهار نظرهای برخی افراد که زمینه ساز انتقادها و گلایه‌های بسیاری شد.
یکی از چهره‌های جنجالی این جشن، حامد بهداد بود. وی پس از اینکه در تصمیمی باور نکردنی به عنوان بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم سینمایی «قصر شیرین» انتخاب شد، سخنان بسیاری در نقد حوادث آبان‌ماه گفت و با همان ادعای همیشگی خودش مدعی شد: «ما خودِ خودِ خودِ مردمیم، اسم مزخرف سلبریتی را از روی ما بردارید.»
همین جمله حامد بهداد کافی بود تا آتش زیر خاکستر فضای مجازی بار دیگر علیه این جماعت به اصطلاح همراه با مردم شعله ور شود؛ مرور وقایع اخیر نشان می‌دهد این افراد بیش از اینکه همراه با مردم باشند، ظرفیتی بالقوه برای ایجاد ناآرامی در جامعه هستند. تحریم جشنواره فجر، حضور در کنار وزیر انگلستان در تجمع‌های اعتراضی اخیر و حتی قبل‌تر از آن و اعلام حمایت‌شان از آشوب‌گران اغتشاش‌های آبان ۹۸ مهر تأییدی بر اعمال یک سویه و مقابله کننده با مردم است.
با این حال بار دیگر کاربران فضای مجازی با تحلیل‌ها و نقدهای بسیاری این بار اظهارات اخیر حامد بهداد را مورد واکاوی قرار دادند که در ادامه برخی از آنها را می‌خوانید.
بسیاری از کاربران نسبت به عبارت «ما خود خود خود مردمیم» واکنش‌هایی داشتند.
محمد صادق علیزاده نوشت: «حامد بهداد که گفته بود بعد از حوادث آبان ۹۸ هیچ وقت خودشو به این اندازه به مردم نزدیک ندیده در همون آبان ۹۸ در ساحل سانتا مومیکا در کالیفرنیا والیبال ساحلی بازی می‌کرده.»
فاطمه نوشت: «نگرانِ مردم، کنار سواحل سانتا مونیکای کالیفرنیا؛ فشار نیاد بهتون از اینهممممه نگرانی سلبریتی.»
صادق نوشت: «طرف آبان ۹۸ رو در کالیفرنیا سپری کرده بعد میگه من خودِ خودِ خودِ مردمم. من از آبان به مردم نزدیک تر شدم. پینوکیو باید بیاد لنگ بندازه پیشتون.»
زهرا هم نوشت: «هنرمندایی که دیگه مردم ایران دوستشون ندارن، از حوادث آبان ماه حرف می‌زنند تا حداقل چند صدتا طرفدار برای خودشون دست و پا کنند. جناب حامد بهداد بابت حفظ کردن و خوندن اون چرندیات چقدر پول گرفته بودی؟ بیا مالیاتش رو بده.»
مصطفی قاسمیان نیز نوشت: «آقای حامد بهداد که گفتی اسم مزخرف سلبریتی رو از روی ما بردارید، ما خود خود خود مردمیم. تو در همان آبان ٩۸ که ایران را سیاه کردی، کالیفرنیا بودی. این مردمی که از آنها می‌گویی، حقوق میلیاردی نمی‌گیرند که با آن در ساحل سانتامونیکا، ویدیوکلیپ بسازند. مردم تو، با مردم ما فرق دارد.»
عیار هم نوشت: «جناب حامد بهداد یجوری میگه ما خودِ خودِ خودِ مردمیم انگار ما مردم سلبریتی هستیم! ماییم که حقوق چند صدمیلیونی می‌گیریم و مالیات نمی‌دیم و سواحل فرنگ عشق و حال می‌کنیم و تهش به ریش حامد می‌خندیم! الحق که بازی‌گرید…»
حمیدرضا نوشت: «نمیشه اینجا مردم باشی ولی وقتی داری قرارداد می‌بندی، سلبریتی باشی.»
جواد آقایی هم نوشت: «نمیشه موقع جنگ زیر لحاف خوابید و گفت من رزمنده‌ام جناب سلبریتی! شما حتی بلد نیستی بدون دستمزد ادای مردم را دربیاری!»
حاج محمود نوشت: «یعنی اینا مثل مردم لنگ اجاره خونه هستن، یا مثل مردم مجبورن پراید سوار بشن یا مجبورن با حقوق ماهی یک و نیم میلیون زندگیو بگذرونن یا مثل کارمندها مالیات میدن و یا....؟؟»
مهدی قاسم زاده نیز نوشت: «نمیشود داعیه‌ی از مردم بودن داشت اما نه در سیل و دفاع از وطن کنارشان بود و نه همچون آنها مالیات داد و در همین آب و خاک، وضع حمل کرد؛ البته از قرار معلوم فعلاً بهترین راه برای فرار از پاسخگویی بابت وضعیتی که با "تَکرار"شأن ایجاد کرده‌اند، گرفتن ژست اپوزیسیونی است!»
مهدی فروتن هم نوشت: «این دوستانی که جشنواره فیلم فجر را تحریم کردند اما شاد و خندان رفتند در جشن منتقدان جایزه گرفتند و تشویق شدند، ظاهراً مشکل‌شان فقط یک عبارت «واره» بوده است! هر چه نباشد، این را دیگر همه می‌دانند که اینها خودِ خودِ مردم‌ند؛ همه!»
هادی اقبال نوشت: «کاش وجودشو داشتی و به معاف از مالیات شدنتون اعتراض می‌کردی و می‌گفتی ما خود مردم هستیم و باید مثل بقیه مالیات بدیم. کاش وجودشو داشتی و مثل مردم پراید سوار می‌شدی و دوشیف کار می‌کردی و می‌گفتی من تو جشن‌های لاکچری شرکت نمی‌کنم. کاش وجودشو داشتی…»
در مقابل اما کاربرانی بودند که حامد بهداد را فارغ از اظهارات اخیرش مورد واکاوی قرار دادند.
سروش مرادی در این باره نوشت: «از حق نگذریم حامد بهداد (مارلون براندو ایران) بازیگر خوبیه بخصوص فیلم نارنجی پوشش و فیلم سد معبرش قشنگ بازی کرد، دیگه فیلم روز سوم هم که خدایی خوب بود. بدیش رو میگین، خوبیش رو هم بگین.»
منبع : خبرگزاری مهر
کلمات کلیدی : میرنیوز حامد بهداد سلبریتی شبکه اجتماعی
اشتراک گذاری :
آخرین اخبار مجازی
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخی‌های موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
