میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مرضیه کیان: از بس در این آشفته بازار که کرونا حسابی در حال جولان دادن است، کوتاه آمدیم تا آمار فوتیها روزانه به ۲۰۰ نفر هم رسیده! استفاده نکردن از ماسک و رعایت نکردن فاصله گذاری اجتماعی بنا به اعلام وزارت بهداشت هم خیلی از شهرهای کشور را که در وضعیت زرد و سفید بودند، به حالت قرمز و هشدار درآورده.
از آنجاییکه وضعیت صنوف و تمامی مراکز و مکانهای قابل تردد در شهر عادی شده، ضرورت استفاده از ماسک بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؛ حالا بماند که استفاده از ماسک در این گرمای چله تابستانی کمی از عذاب کشیدن ندارد و جدا از سختی نفس کشیدن، متوجه نمیشویم پشت این چهرههای ماسک زده خوشحالی پنهان است یا ناراحتی! و بساط لب خوانی کردن هم که جمع شده! ولی نباید فراموش کنیم که "کاچی به از هیچی" است…؛ یا باید این سختی را به جان بخریم و ماسک بزنیم، یا باید بشینیم و بالا رفتن تعداد فوتیها را ببینیم و حسرت بخوریم که کاش جلوگیری کرده بودیم!
مصطفی موسوی لاری شهردار منطقه ۹ به پیشنهاد مصطفی دینی شهردار ناحیه ۲ با طرح جدیدی که پیشنهاد دادند و از چهارشنبه هفته گذشته در خیابان شمشیری عملی کردند، گامی در جهت ترویج فرهنگ ماسک زدن که این روزها به شدت توصیه میشود برداشتند. حالا این طرح چیست؟
شهرداری منطقه ۹ با ایده گرفتن از عکسهایی که در جاهای دیگر، سطلهای مکانیزه را رنگ آمیزی کرده بودند و روی برخی از آنها نقاشی هم کشیده شده بود، دست به کار شدند تا در شرایط حاد شدن شیوع ویروس کرونا ایده جدیدی را پیاده کنند. موسوی میگوید: «امیدواریم با توجه به عدم رعایت برخی از شهروندان، با دیدن این مخازن زباله در خیابانی که رفت و آمد بیشتری در آن صورت میگیرد، تشویق شوند و ماسک بزنند.»
در این روزهای خاکستری که از هر طرفی مردم تحت فشار هستند، تصمیم بر این شد تا با رنگهای شاد و با الگو گرفتن از ای موجیها که مردم به خاطر استفاده مکرر از فضای مجازی، ارتباط بصری خوبی با آنها برقرار کردند، این طرح را روی ۱۸ سطل زباله اجرا کنند که دانشجوهای باذوق رشته نقاشی با هزینه خیلی پایین زحمت این کار را برعهده گرفتند.
با استقبال کاربران فضای مجازی که هنر اجتماعی را میشناسند و به پیشنهاد مدیران ارشد شهرداری که این طرح را تأیید کردند، بنا شد که این ایده در دراز مدت روی سطلهای مکانیزه دیگر با تبلیغ فرهنگ تفکیک زباله، با همین نقاشیهای کارتونی ادامه یابد و در خیابانهای دیگر هم دیده شود.
البته ناگفته نماند که با توجه به عمری که مخازن زباله دارند، بعد از مدتی بنا به دلایل مختلف فرسوده میشوند و از بین میروند و جایشان در انبار شهرداریها است که در این طرح، توجه خاصی به این مخازن شد و با بازسازی، تبدیل به مخازن جدیدی شدند که میشد کار رنگ و نقاشی را رویشان پیاده کرد.
خلاصه در این ایامی که کرونا بی خبر گریبان گیری میکند و در مواردی حتی بدون علائم منتقل میشود، نباید استفاده از ماسک و رعایت پروتکلهای بهداشتی را دست کم بگیریم تا شر سایه ویروس منحوس از سر زندگیهایمان کم شود.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!