میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مرضیه کیان: «هر سری که برمیگردم تهران تا دوهفته نمیتونم رانندگی کنم» این جمله ۹۰ درصد افرادی است که بنا به هر دلیلی، چند ماهی از سال را در جزیره کیش ساکن هستند و وقتی به شهرشان مخصوصاً تهران بر میگردند تا مدتی رانندگیکردن برایشان سخت است.
در جزیره کیش، در هیچ جایی از خیابانهای آن خبری از چراغ قرمز نیست. چرا؟ چون که در این جزیره افراد به صورت ارادی به قوانین راهنمایی رانندگی عمل میکنند. همین رعایت کردن و قوانین خوب رانندگی در کیش باعث میشود که با وجود مراکز تجاری و تفریحی بسیاری که وجود دارد و تردد بسیار زیاد است، در حداقل زمان ممکن از یک طرف جزیره به طرف دیگر آن رفت.
رضا تاتار یکی از شهروندانی است که به خاطر کار چند ماهی در سال را در کیش زندگی میکند و میگوید: «اولین روزهایی که به کیش آمده بودم تفاوتها برایم خیلی محسوس بود و با توجه به عادتهای اشتباه رانندگی که برایمان ایجاد شده همان اوایل چندباری جریمه شدم و هر دفعه که برمیگردم تهران تا چند روزی تفاوت رانندگی برایم آزار دهنده است.»
در این جزایر هیچ خبری از آلودگی صوتی نیست و این در حالی است که کارشناسان بر این باورند بعد از شهر بانکوک تایلند که با ۱۰۰ دسی بل آلودگی صوتی آلودهترین شهر دنیا است، تهران با توجه به نبود کنترلکنندههای آلودگیهای صوتی رفته رفته جای آن را میگیرد.
در کلان شهرها و باز هم با تاکید بیشتر در شهر تهران، آلودگی صوتی ناشی از بوق ماشینها و صدای اگزوز موتورها و ماشینها در کنار معضلات دیگر رانندگی، علاوه بر اعصاب خوردی و عصبانیتهای شدید لحظهای، در درازمدت ضایعات فیزیولوژیکی بسیاری را در انسان به وجود میآورد که گاهی آثار آن به صورت خستگی، خواب آلودگی و حملات عصبی بروز میکند.
رضا میگوید: «من در این مدتی که در کیش هستم اصلاً صدای بوق را نشنیدم. گاهی ممکن است ماشینی برای چند دقیقه حتی بی دلیل پشت ماشین دیگری توقف کرده باشد، ولی هیچ خبری از بوق زدن نیست؛ نهایت چراغ دادن است، اگر خیلی از این طولانیتر شود با توجه به وضعیت خیابان راهنما میزنند و از سمت چپ میروند. بدون ناسزا گفتن!»
یکی از جذابیتهای این جزیره سوای ازطبیعت آن، تمیزی بیش از حد است. فکر نکنید پاکبان ها یا شهرداریها مدام در حال رفت و روب هستند. نه! یکی از قوانین دیگر رانندگی در این جزایر این است که اگر ظاهر ماشین کثیف باشد جریمه دارد، پرت کردن آشغال و سیگار به بیرون از ماشین هم همین طور! دقیقاً همان مواردی که تا دلتان بخواهد از سرنشین ماشینها در کلانشهرها دیده میشود.
اگر نگاهی گذرا به تاکسیهای خط آزادی_رسالت و تاکسیهای این جزیره (حتی با سرچ در گوگل) انداخته شود، تفاوت چشمگیر آنها محسوس است.
رضا میگوید: «برای همه خیلی پیش میآید که مسیری را اشتباه رفته باشیم و ورودی را رد کرده باشیم، اما با یک دنده عقب گرفتن مشکل حل میشد! البته بماند که چقدر بوق ممتد و ناسزا میشنیدیم! ولی در کیش دنده عقب گرفتن همانا جریمه سنگین پرداخت کردن یا حتی خوابیدن ماشین همانا!»
این هم قانون دیگر رانندگی در کیش است که دنده عقب گرفتن جزو خط قرمزهای شأن است تا حد توقیف خودرو!
خب وقتی همه قوانین به صورت دقیق و جزئی حساب شده است، یقیناً عابر پیاده از جایگاه ویژهتری برخوردار است. اگر عابر پیاده قصد وارد شدن از خیابان را داشته باشد (چه از روی خطوط عابر پیاده و چه بدون بودن خطوط عابر پیاده) راننده موظف است که توقف کامل انجام دهد.
حالا اگر خارج از این جزیره عابری بخواهد از خیابان رد شود باید کلی دنبال این خطوط عابر پیاده بگردد؛ چون آنقدر بی توجهی به آنها شده و رنگ و روی آنها رفته که عابر مطمئن نیست اینها خطوط عابر هستند یا نه! اگر هم مطمئن شود و قصد رد شدن داشته باشد باز هم باید مواظب باشد که طعمه بوقها و ناسزاها قرار نگیرد.
همین قوانین رانندگی در این جزیره و آرامشی که در رانندگی به راننده دست میدهد باعث میشود که شهروندان آنها یا به اصطلاح دقیقتر "کیشوندان" و حتی گردشگران موظف به اجرای تکتک قوانین حاکم باشند و عادت کردن این سبک از رانندگی، رانندگی مجدد در شهرهای دیگر را سخت میکند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!