میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، تیم فوتبال زنان «خاتون بم» به قهرمانی رقابتهای لیگ برتر فوتبال زنان رسید و مراسم قهرمانی این تیم در ورزشگاه فجر بم برگزار شد. روزنامه شهروند در گزارشی به یکی از سوژههای حاشیهای این مراسم پرداخته است:
روز جمعه، سوم اسفند ماه، در میان انتشار تصاویری زیبا از نهمین جشن قهرمانی تیم «خاتون» در لیگ برتر زنان ایران که در ورزشگاه فجر بم برگزار شد، عضوی کوچک از خانواده این باشگاه در تصاویر میدرخشید. مجری مراسم نام مادر او را به عنوان یکی از باتجربهترین بازیکنان این باشگاه صدا میزند؛ کسی که از اولین سال تاسیس خاتون، پیراهن این تیم را بر تن کرده است و حالا همه یکصدا او را تشویق میکنند. نرگس کوهستانی اما روی فرش قرمزی که منتهی به سکوی قهرمانی میشود، تنها قدم نمیزند. «آدرین» فرزند خردسال او، کنار مادر است تا عکاسان یکی از زیباترین تصاویر ممکن را شکار کنند.
اگر شما زن باشید و علاقهمند به فوتبال، احتمالاً این جمله را بارها شنیدهاید: «فوتبال ورزشی مردانه است»! جملهای که البته با گذر زمان کمتر و کمتر مورد استفاده قرار گرفت و در سالهای اخیر، افتخارات تیمهای زنان ایران در رشتههای فوتبال و فوتسال به اندازهای بوده است که هم نگاهها را نسبت به فوتبال و فوتسال زنان از حالت کلیشهای خارج کرده، هم اقبال دختران را نسبت به این دو ورزش افزایش داده است. تیم ملی فوتسال زنان ایران در قاره کهن یکهتازی میکند. آنها در هر دو دوره برگزاری مسابقات جام ملتهای آسیا در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶، جام را بالای سر بردند. دو جامی که به گفته باشگاهداران، اقبال دختران ایرانی به فوتسال را چندین برابر کرد. دختران فوتبالی هم سال گذشته با صعود به مسابقات جام ملتهای آسیا برای اولینبار، نشان دادند که در آینده حرفهای بسیاری برای گفتن خواهند داشت و در کمتر از یک ماه دیگر مسابقات مقدماتی المپیک پاریس را در تقویم خواهند داشت. طی چند سال اخیر، بهجز افتخارآفرینیهای متوالی زنان در این دو رشته، شاهد تصاویر بسیار زیبای خانوادگی هم در مستطیل سبز بودهایم. زنانی که با همراهی کودکان خردسالشان میخواهند نشان دهند که «زن بودن» و «مادر بودن» مغایرتی با شیفه فوتبال بودن نداشته و نخواهد داشت.
تصاویری که هر چند وقت یکبار وایرال میشود
در سالهای اخیر، عکسهای بسیاری از زنان فوتبال ایران به همراه فرزندانشان در رسانههای مختلف منتشر شده است. انتشار هر یک عکس و اشتراکگذاری آن در فضای مجازی پیامی واضح و مشخص دارد: اینکه میگویند بهعنوان مادر نمیتوانی فوتبالیست باشی، اشتباه محض است.
زنان ورزشکار نیز مثل تمام مادران شاغل دیگر، حق بهرهبردن از لذت مادر بودن را دارند و به وفور ثابت کردهاند که در این راه پرچالش موفق هستند. برای اثبات این موضوع نمونههای بسیاری داریم. نیلوفر اردلان بهعنوان یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال و فوتسال زنان ایران که بعد از اتمام دوران بازیگری، در طول سه سالی که به عنوان مربی در فوتسال شاغل بوده موفق به کسب دو جام قهرمانی و یک عنوان نایبقهرمانی شده است مثالی عیان برای نقض این کلیشه اشتباه است. اردلان سرمربی تیم سوپرلیگی پیکان است و در سالهای اخیر نیز آکادمی فوتبال زنان را در تهران مدیریت میکند. او همچنین مالکیت یک تیم دسته اولی فوتبال زنان را به عهده دارد که در فصل آتی، در لیگ برتر حاضر خواهد بود. نکته جالب این است که رادان، پسر نیلوفر اردلان، در حال حاضر ۱۲ ساله است و به گفته مادرش علاقه زیادی به فوتبال دارد.
الهام، حسین و آرنیکا؛ خانوادهای کاملاً فوتبالی
اواخر سال گذشته بود که انتشار تصاویر یک فوتبالیست زن در زمین، آن هم بین دو نیمه از فوتبال و به همراه فرزند نوزادش، سر و صدای زیادی بهپا کرد. آن تصاویر مربوط به دیدار نماینده البرز و ذوبآهن اصفهان بود و آن بازیکن هم الهام فرهمند، هافبک تیم ذوبآهن، که بعد از یک فصل دوری از فوتبال حالا به همراه فرزند نوزادش به مستطیل سبز بازگشته بود. نکته جالب توجه درباره الهام فرهمند این است که همسر او نیز بازیکن سالهای اخیر سپاهان بوده است؛ حسین پاپی که به عقیده فرهمند، بزرگترین مشوق او نیز بوده است. اما روز جمعه در جریان جشن نایبقهرمانی تیم زنان سپاهان در مسابقات لیگ برتر زنان، تصاویری از الهام فرهمند و آرنیکا منتشر شد تا دوباره این بازیکن مورد توجه رسانهها قرار بگیرد.
سختیهای زندگی شخصی در کنار فوتبال
نامهایی که به آنها اشاره شد، فقط بخش کوچکی از مادرانی هستند که با وجود سختیهای زندگی متاهلی، که اصلیترین آن نگهداری از فرزند است، از فوتبال نمیگذرند و عشق ورزشی خود را نیز به موازات آن دنبال میکنند. در حاشیه اکثر مسابقات فوتبال زنان، خردسالانی را میبینیم که در جایگاه ویژه تماشاگر بازی هستند و وقتی پیگیر میشویم، میفهمیم که فرزندان بازیکنان حاضر در زمین هستند که به تماشای مسابقه مادر خود نشستهاند. اینکه مادری بتواند علاوه بر روزمرگیهای زندگی شخصی و متاهلی، هم به وظایف فرزندپروری خود عمل کند، هم فوتبال را رها نکند، اتفاقی است که هر کسی از عهده آن برنمیآید.
***
گفتوگو با نرگس کوهستانی که با فرزندش به جشن قهرمانی رفت
بعد از برگزاری جشن قهرمانی تیم خاتون در پانزدهمین دوره لیگ برتر زنان و تماشای تصاویر مربوط به جشن قهرمانی این تیم، به سراغ نرگس کوهستانی رفتیم؛ همان بازیکنی که به اتفاق پسر خردسالش روی سکوی قهرمانی حاضر شده بود. با او درباره چالشهای شغلیاش در کنار مادر بودن صحبت کردیم.
خانم کوهستانی! چه شد که سراغ فوتبال آمدید؟
شانزدهساله بودم که به دلیل علاقه بسیارم به فوتبال، همراه خانواده از روستای گلباف به کرمان مهاجرت کردیم تا بتوانم رویاهایم را دنبال کنم. به مدت دو سال فوتسال بازی میکردم، اما در هجدهسالگی، زمانی که در بم تیم فوتبال زنان تشکیل شد، من هم سراغ فوتبال آمدم و استارت موفقیتهایم از این تیم شروع شد.
چالشهای همسر بودن و به ویژه مادر بودن برای شما که بازیکنی حرفهای هستید، زیاد است؟
بله؛ نمیتوانم بگویم چالش ندارم، اما همسرم هم در زمینه فوتبال، هم برای انجام وظایفم به عنوان مادر، بزرگترین حامی من است. خانواده من در کنارم نیستند و ما سه نفر فقط یکدیگر را در بم داریم. از همسرم ممنونم که اینطور جانانه کنار من مانده است.
بهعنوان بازیکنی حرفهای، مادر شدن را مغایر با اهداف خود نمیدانستید؟
به هیچ عنوان. من همیشه دوست داشتم مادر باشم و از خدا ممنونم که این توفیق را نصیب ما کرد که آدرین را داشته باشیم. مادر بودن موهبتی بزرگ است که تمام زنان جهان حق تجربه آن را دارند و فرقی نمیکند که شغل شما چه باشد. من هم به عنوان یک زن همیشه به تجربه این احساس علاقهمند بودهام.
این جمله کلیشهای هم که فوتبال ورزشی مردانه است، تقریباً از ذهنها پاک شده است.
در جامعهای که زن و مرد در کنار هم تلاش میکنند، این جمله معنایی ندارد. در اجتماع امروز، ما قدمهای خوبی به سمت جلو برداشتهایم و فوتبال هم از این قاعده مستثنی نیست. من به تمام کسانی که این جمله را به زبان میآورند، میگویم که نگاه خود را تغییر دهید و با جامعه امروز کنار بیایید. ما در سالهای گذشته ثابت کردهایم که زنان ایران در فوتبال چقدر عملکرد خوبی دارند و همین موضوع میتواند تکذیبکننده این جمله باشد.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!