میرنیوز

رستم قاسمی که بود؟/ از میدان دفاع مقدس تا جنگ اقتصادی

رستم قاسمی که بود؟/ از میدان دفاع مقدس تا جنگ اقتصادی 2022-12-11T18:45:26+03:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: مرحوم «رستم قاسمی» وزیر سابق راه و شهرسازی در دولت آیت‌الله ابراهیم رئیسی، امروز صبح به دلیل ابتلاء به بماری دار فانی را وداع گفت. مرحوم قاسمی از سال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در دوران هشت سال دفاع مقدس مسئولیت‌های مختلفی در فرماندهی مهندسی و پشتیبانی جنگ را برعهده داشت و در این دوران، به مقام جانبازی نیز نائل آمد.

رزمنده دیروز جنگ سخت و رزمنده امروز جنگ اقتصادی

او که فارغ‌التحصیل رشته مهندسی عمران بود، در مسیر سازندگی کشور، مسئولیت‌های مهمی را برعهده داشت که مهم‌ترین آن‌ها «فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص)»، «وزیر نفت»، «وزیر راه و شهرسازی»، «فرمانده قرارگاه سازندگی نوح (ع)»، «فرمانده مهندسی نیروی دریایی سپاه»، «فرمانده مهندسی قرارگاه دریایی عملیاتی خاتم الانبیا (ص)» و «دبیر شورای عالی صنایع دریایی کشور» و «معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه» بود.

مرحوم «قاسمی» در دوران مسئولیت خود خدمات ارزشمندی برای میهن اسلامی در حوزه‌هایی نظیر نفت، گاز، پتروشیمی، راه، راه‌آهن، بندرسازی، فولاد و کشتی‌سازی انجام داد و همچنین پروژه‌های بزرگ دریایی را خصوصاً در دوران فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص) و وزارت نفت در کارنامه خود به یادگار گذاشت. او که در مقطعی ۷ ساله از زندگی خود معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه پاسداران و از همراهان و همرزمان سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی بود، گنجینه خاطرات انقلاب، دفاع مقدس و دفاع از حرم بود.

رستمی قاسمی که بود؟/ از میدان دفاع مقدس تا جنگ اقتصادی

روایت جانبازی مرحوم قاسمی از زبان خود

مرحوم قاسمی درباره مجروحیت و جانبازی‌اش در دفاع مقدس گفته بود: «من از چند ناحیه جانباز شدم. یکی از آنها در عملیات کربلای ۴ بود که عملیات بسیار سختی بود و دشمن از تحرکات نیروهای ما مطلع شده بود. در کربلای ۴ به من برای عبور نیروها از اروندرود مأموریت داده بودند. یادم است بعدازظهر بود و قرار بود همان شب عملیات شود. ما محاسبه کردیم که اگر بخواهیم این عملیات را انجام بدهیم چقدر نیرو و تجهیزات لازم داریم. حتی پیشبینی تعداد شهدا را هم انجام دادیم. پیش یکی از یگان‌هایی که فاصله کمی با ما داشت رفتم و بهشان گفتم که تعدادی نیرو برای امشب لازم دارم. گفت حتی امکان دادن یک نیرو هم وجود ندارد، چون خود ما هم شب عملیات سختی در پیش داریم. رفتم توی نمازخانه‌ای که در زیرزمین قرار داشت. آنجا بچه‌ها داشتند آماده عملیات می‌شدند و دیدم که دارند به خودشان عطر می‌زنند. عطرهای خیلی زیادی آنجا بود و هرکدام یک عطر را برمی‌داشتند و به خودشان می‌زدند. شب کربلای ۴ برای خیلی‌ها شب آخر بود. تعدادی عطر برداشتیم و به سمت مقر خودمان رفتیم. داشتیم می‌رفتیم که متوجه شدیم چند هواپیما در ارتفاع بسیار بسیار پایینی در حرکت‌اند. من از زیر شیشه ماشین نگاه کردم و باور نمی‌کردم که این هواپیماها هواپیماهای عراقی باشند. با خودمان گفتیم حتماً هواپیمای خودی است که اینقدر پایین پرواز می‌کند. وقتی هواپیماها از روبرو نزدیک ما شدند، من دقیقاً داشتم به این هواپیماها نگاه می‌کردم که ناگهان دیدم زیر شکم‌شان باز شد. آن لحظه را کاملاً به یاد دارم که زیر شکم‌شان باز شد و بمب‌ها را ریختند. یک بمب افتاد روی کاپوت ماشین ما!».

نصف بدنم توی گچ بود...

رستمی ادامه می‌دهد: «من یک راننده داشتم که بچه شهررضا اصفهان بود. ماشین تقریباً چند تکه شد و ما هم پرت شدیم توی یک منطقه‌ای. فاصله‌مان با ماشین و جاده زیاد بود. بمباران خیلی وحشتناک بود. من سعی کردم که یک جوری از این باتلاقی که داخلش افتاده بودیم و داشتیم پایین می‌رفتیم، یک جوری بیرون بیایم. خیلی تلاش کردم و یک مقداری موفق شدم. وقتی که بیرون آمدم دیدم که چند جای بدن‌مان مجروح شده است. از جمله پای چپ‌مان که پوستش مانده بود و توانایی بلند شدن نداشتم. خون زیادی هم توی آن ساعت‌ها از من رفته بود و نای حرکت نداشتم. سعی کردم با آرنج خودم را جلوتر بکشم. رفتم نزدیک جاده و دوباره بمباران وحشتناکی شروع شد و موج شدید بمباران. بسیاری از آدم‌هایی که در آن محدوده می‌دیدم موج زده شده بودند. بالاخره یکی از دوستان متوجه مجروحیت ما شد و برای ما امدادگر فرستاد. ما را همراه با یکی دو تا مجروح دیگر داخل یک آمبولانس گذاشتند. قبل از اینکه آمبولانس حرکت کند، مجدداً آمبولانس را زدند! بالاخره این آمبولانس هم زده شد و رفتند یک کامیون ریو آوردند که تعداد زیادی داخلش مجروح بود. ما را با آن به قرنطینه انصارالحسین (ع) بردند؛ جایی که مجروحین را می‌برند. من هنوز هوشم به جا بود. وقتی ما را به بیمارستان بردند دیدم پای یکی از دوستان ما را قطع کردند. دکتری که آنجا بود به من گفت اگر می‌خواهی راحت شوی، پای تو را هم قطع کنیم. اگر مشکلات دیگری هم داری شما را می‌فرستیم به یکی از بیمارستان‌ها کشور تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. من گفتم اگر با قطع کردن مشکلات من حل می‌شود قطع کنید، ولی اگر می‌خواهید من را به بیمارستان بفرستید، فعلاً قطع نکنید. ما را با همان ریو بردند امیدیه. توی امیدیه یک هواپیمای نظامی آمد که کف آن دوشک‌های ابری گذاشته بودند. ما را انداختند روی همین ابرها و رفتیم. توی شهری ما را پیاده کردند. وقتی رسیدیم یک نفر آمد ملافه را از روی سر من برداشت. از بچه‌های سپاه اصفهان بود و من او را می‌شناختم. او هم من را شناخت. گفتم اینجا کجاست؟ گفت اصفهان است. روی ملافه شما هم نوشته‌اند بیمارستان امین. من گفتم خیلی خوب، اگر ممکمن است به خانواده ما اطلاع بدهید که من اینجا هستم. به هرحال ما را به بیمارستان امین بردند. تقریباً نصف بدنم توی گچ بود. یک مدتی را توی بیمارستان بودیم. دوران بیمارستان به من بسیار بسیار سخت گذشت. شاید در مراحل بعدی مجروحیت اینقدر برایم سخت نبود…».

رستمی قاسمی که بود؟/ از میدان دفاع مقدس تا جنگ اقتصادی

با اولین حمله شیمیایی عراق، شیمیایی شدم

او درباره شیمیایی‌شدنش در طول جنگ هم می‌گوید: «در عملیات خیبر عراقی‌ها زیر هواپیمای سم‌پاش تیربار نصب کرده بودند تا از شیارها عبور کنند و قایق‌های ما را بزنند. ما هم ضد هوایی‌مان آن موقع مشکلات زیادی داشت. روی موتورسیکلت سوار شدم، رفتم محلی که باید مهمات می‌گرفتیم. همین که به محل تحویل مهمات رسیدیم، دیدم هواپیماها دوباره نزدیک شدند و آنجا را بمباران کردند. دود سفیدی آنجا آمد و من می‌دیدم کسانی که آنجا بودند مثل مرغ سرکنده دور خودشان تاب می‌خوردند. سریع برگشتم، چون مقر ما هم جزو اهداف‌شان بود. وقتی برگشتم دیدم منطقه ما را شیمیایی زده‌اند و تعدادی از رزمندگان و نیروها شهید شده بودند. خود من هم همان‌جا شیمیایی شدم، ولی چون آن دفعه اولین‌بار بود که عراق شیمیایی می‌زد، نمی‌دانستیم شیمیایی شده‌ایم. از آنجا ما را به یک قرنطینه بردند و تعدادی از دوستان را هم به بیمارستان‌هایی داخل و خارج از کشور فرستادند. من خیلی علاقه‌مند نبودم به بیمارستان خارج از کشور بروم. در ظاهر چشم‌هایم خونی شده بود، اما بیشترین اثر را توی ریه داشتیم».

همکاری ۷ ساله با سردار سلیمانی و روایت قاسمی از حاج قاسم

مرحوم قاسمی که از نزدیک شاهد مجاهدت‌های حاج قاسم بود، درباره او بیان کرده بود: «ویژگی‌های شخصیتی سردار حاج قاسم سلیمانی بسیار کم‌نظیر بود و فقدان ایشان یک افسوس برای ملت محسوب می‌شود. در جریان آزادسازی شهر حلب که از منظر کارشناسان جنگی و رزمندگان شهادت‌طلب یک عملیات محال و بسیار سخت بود، تصمیم‌گیری‌ها و فرماندهی حاج قاسم بسیاری را به بهت فرو می‌برد. بخش عمده‌ای از شهر حلب که دومین شهر صنعتی سوریه محسوب می‌شود در تصرف داعشی‌ها و خانواده‌های ایشان بود و در برخی از نقاط مرز بین نیروهای ما و داعشی‌ها کمتر از یک کوچه بود».

او ادامه می‌دهد: «با وجود قصاوت نیروهای داعشی و عزم جدی آنها برای به شهادت رساندن نیروهای مقاومت، شهید سلیمانی دستور دادند به منظور حمایت از خانواده‌های داعشی و در امان ماندن آنها از شرایط خطر، اردوگاهی تأسیس شود که غذا، بهداشت و امکانات رفاهی مهیا شود که این رفتار در شرایط سخت جنگی بسیار نادر است و حکایت از شخصیت بی نظیر ایشان دارد».

همکاری با حاج قاسم، از افتخارات مرحوم قاسمی

مرحوم قاسمی که یکی از افتخارات خدمت خود در نظام جمهوری اسلامی را همکاری با شهید سلمانی در سپاه قدس معرفی می‌کرد، درباره پیشنهاد حاج قاسم به خودش روایت می‌کند: پس از تحویل وزارت‌خانه در دولت دهم به پشتوانه کارهای اجرایی حوزه اقتصاد، سردار سلیمانی پیشنهاد فعالیت در سپاه قدس را به بنده دادند که در طول این ۷ سال که توفیقی از الطاف خداوند محسوب می‌شد، تجربیات ارزنده‌ای در کنار سردار حاصل شد».

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
2024-10-28T12:14:11+03:30
همدان- روایت امروز از حرکت بزرگ بانوانی است که یک کار اثرگذار را به صورت خودجوش در راستای کمک به جبهه مقاومت رقم زده‌اند.

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
2024-10-24T22:34:05+03:30
ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)