میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخ الاسلامی: امیرمحمد شرفی دکتر دندانپزشکی است که به همراه همسرش «گروه شهید شکری» را تأسیس کرده و سالهاست که با برپایی اردوهای جهادی در حوزه بهداشت دهان و دندان به خانواده شهدا و مناطق محروم کشورمان خدمت میکند.
رفتم مدافع حرم شوم، فهمیدند دندانپزشکم شوتم کردند بیرون!
او درباره نحوه تأسیس این گروه خاطره جالبی دارد: سال ۹۴ و در غوغای داعش بود که رفتم دوره آموزشی تا به سوریه بروم. دوستان آنجا وقتی فهمیدند که من دندانپزشک هستم، شوتم کردند بیرون! گفتند اگر شما بتوانید برای خانوادههای شهدا کاری انجام بدهید، خیلی بهتر و واجبتر است. این شد که من برگشتم و این گروه را تأسیس کردم تا در حد توان به این خانوادههای عزیز خدمت کنم.
هدف تأسیس گروه شهید شکری، خدمت به خانواده شهدای مدافع حرم
او ادامه میدهد: سال ۹۵ بود که گروه را تأسیس کردیم. همانطور که گفتم نیت اولیه هم خدمت به خانوادههای فاطمیون و شهدای مدافع حرم بود. میتوانم بگویم امروز خیلی از فاطمیون ما را میشناسند. خلاصه با همین انگیزه کار را شروع کردیم و برنامههای زیادی برگزار کردیم. البته این را هم بگویم که کار ما فقط خدمت به خانواده شهدا نیست، بلکه در مناطق محروم کشورمان هم فعالیت میکنیم.
تقریباً اکثر خانوادههای فاطمیون در تهران و قم ما را میشناسند
دکتر شرفی درباره تعداد اردوهایی که گروه شهید شکری برگزار کرده، میگوید: چون برنامههای ما عموماً دو سه روزه بوده است، تعدادش بالاست. حداقل بیست سی تا برنامه بوده است. روال کار هم اینطور است که توی سه چهار روز برای پانصد ششصد نفر کار انجام میشود. اگر کسانی باشند که هنوز کارشان تمام نشده یا نیاز به ادامه درمان دارد، در دورههای بعدی کارشان تکمیل میشود. بنابراین آمار دقیقی از اردوها و تعداد افرادی که به ما مراجعه کردهاند نداریم. هم بچهها درگیر کارهای اجرایی و تحصیل هستند و هم ما دنبال این نبودیم که بگوییم این تعداد کار انجام شده است. ولی تقریباً میتوان گفت اکثر خانوادههای فاطمیون را در تهران و قم پوشش دادیم.
اردوهای استانی گروه شهید شکری
اردوهای جهادی دندانپزشکی در مناطق محروم کشور
او درباره نحوه برپایی اردوها تعریف میکند: در استانها و شهرهای مختلف که روال کار اینگونه است که ما ابتدا محل را مورد بررسی قرار میدهیم تا وضعیت را بسنجیم. اگر محل مناسب باشد و نیاز به حضور ما داشته باشد، بعدش فراخوان میدهیم تا هم دوستان دندانپزشک برای حضور ثبتنام کنند و هم کمکهای مردمی برای برپایی اردو را جمع کنیم. وقتی کارهای ثبتنام انجام شد، مواد مصرفی و تجهیزات را به طرق مختلف فراهم میکنیم یا به آن منطقه انتقال میدهیم. خوشبختانه توفیق داشتهایم در شهرها و استانهای مختلف کشور به مردم کشورمان خدمت کردهایم؛ استان خراسان جنوبی، قم، چهارمحال و بختیاری، لرستان، قشم و چند شهر دیگر که در بعضی از آنها دو بار حضور پیدا کردهایم. توی تهران هم یا در مطب دوستان برگزار میکنیم یا در درمانگاه سپاه. چندبار شده که توی تهران خودمان دنبال بچههای فاطمیون رفتهایم و آنها را با اتوبوس به درمانگاه انتقال دادیم. البته ما علاوه بر فاطمیون، بچههای زینبیون و یک گروه مدافع حرم عراقی را هم انجام دادهایم.
دکتر شرفی استقبال دندانپزشکها از اردوهای جهادی گروه شهید شکری را خوب روایت میکند و ادامه میدهد: معمولاً اردوهای ما سی چهل نفره برگزار میشود که شامل دکتر دندانپزشک و کادر همراه است. ولی اینطور نیست که همیشه همین چهل نفر در تمام اردوها مشترک هستند. ما یک هسته مرکزی داریم که این هسته مرکزی برنامههای گروه را مدیریت میکند، تبلیغات میکند، کمک جذب میکند و با تیمهای مختلفی که در شهرهای مختلف هستند ارتباط میگیرند تا آن دوستان هم در آن اردوی استانی همراه ما شوند. تقریباً همه گروههایی که کار جهادی میکنند همدیگر را میشناسند و در برپایی اردوهای جهادی به همدیگر کمک میکنند.
اوضاع اقتصادی به دندانپزشکی صدمه زده است
با شوخی به دکتر شرفی میگویم «میگویند وضع دندانپزشکها خوب است. درست است؟!». جواب میدهد: در این اوضاع اقتصادی اوضاع دندانپزشکها هم خوب نیست. وقتی مردم پول نداشته باشند خب نمیآیند که دندانشان را درست کنند. مخصوصاً درد دندان که با بقیه دردها متفاوت است. اگر کسی مشکل قلبی یا سرطان داشته باشد هرطور شده به دکتر مراجعه میکند؛ چون مسأله مرگ و زندگی است، ولی مشکل دندان آخرین اولویت مردم است. یک بندهخدایی میگفت ما نون نداریم که دندون به کارمون بیاد. بنابراین اوضاع اقتصادی قطعاً روی کار دندانپزشکها اثر میگذارد؛ از طرفی هزینههای مواد مصرفی بالا میرود، از این طرف توانایی مالی مردم پایین میآید. برای همین الآن شرایط طوری است که خود ما در مطب بعضاً ناچار میشویم که رایگان انجام بدهیم یا هزینه اندکی بگیریم تا به مردم فشار نیاید.
فرزندان شهدای مدافع حرم
در این شرایط اقتصادی باید دست همدیگر را بگیریم و همراه مردم باشیم
از او میپرسم «چرا در زمانهای که خیلی دکترها علیرغم شرایط مالی خیلی خوبی که دارند بازهم حاضر نیستند پول ویزیت کمتری بگیرند، شما دارید خدمات رایگان به مردم و محرومین میدهید؟». جواب میدهد: این به عقیده هرکس برمیگردد. انسانیت و دینداری باعث میشود که بدانی همه چیز پول نیست. مادیات تنها یک قسمت از زندگی است. جدا از اینکه ما باید دست همدیگر را بگیریم. ببینید، ما در وضعیتی هستیم که غرب و شرق دارند به ما فشار میآورند. مردم ما همینطوری هم دارند سختیهای زیادی را تحمل میکنند، حداقلش این است که ما در کشور خودمان دست همدیگر را بگیریم تا این دوران سخت را بگذرانیم. تک تک ما در هر شغل و سمتی که هستیم باید دست هم را بگیریم و تا جایی که میشود همراه مردم باشیم. مخصوصاً کسانی که دستشان به دهنشان میرسد. این افراد باید یا به صورت رایگان یا با تخفیف زیاد به مردم خدمت کنند تا هم مردم سلامتیشان را داشته باشند و هم بتوانیم از این سختیها بگذریم.
کسی که به مردم خدمت میکند برکتاش را در زندگی میبیند
او درباره برکت این فعالیتها در زندگی شخصیاش میگوید: من نمیتوانم به کسانی که این کار را نمیکنند چیزی بگویم، ولی همه دوستان بدانند که مطمئناً برکتاش را چندبرابر در زندگیشان میبینند. من خودم برکت این کار را در زندگی دیدهام. گاهی وقتها حتی خانمم خودم هم به من غر میزند و میگوید نرخات را مثل بقیه مطبها بگیر! بیمارهایی که به مطب ما میآیند دیدهاند که ما سعی میکنیم از پایینترین نرخ دیگر مطبها هم کمتر بگیریم. ولی برکتاش را جاهای دیگر میبینیم. این دستگیریها جای دوری نمیرود؛ هم این دنیا جبران میشود، هم آن دنیا. این دنیایش را هم آدم میبیند. گاهاً شما داری رانندگی میکنی و توی یک صحنه نجات پیدا میکنی و میگویی عجب شانسی آوردم، ولی این شانس نیست؛ حتماً یک جایی از یک نفر دستگیری کردهای و خدا اینجا حواسش بهت بوده. توی نقطه نقطه زندگی اثر این کارها را میتوانیم ببینیم.
همسرم مشوق من است و مرا به سمت کار خیر هل میدهد
او درباره همراهی همسرش با فعالیتهایی که دارد بیان میکند: اگر همراهی همسرم نباشد، نمیتوان کار را ادامه داد. خانمها در هدایت همسر و خانوادهشان نقش خیلی مهمی دارند. خانمی که خودش در این مسیر نباشد و فقط به دنبال تجملات و مادیات باشد، حتماً در مسیرت سنگاندازی میکند. ولی الحمدلله همسر من هم مشوق من هستند و هم در این کار من را هل میدهند. اینها کمک میکند که این مسیر ادامهدار باشد. اگر همسر همراهت نباشد دیر یا زود کم میآوری. خداراشکر ایشان خودشان در برنامهها همراه هستند و از پایههای اصلی کار هستند.
دکتر شرفی و همسرشان مهمان تلویزیون
شادی یک فرزند شهید برای دنیا و آخرت ما بس است
امیرمحمد شرفی درباره حال خوبی که از خدمت به خانوادههای شهدای مدافع حرم افغانستانی و مردم محروم کشورمان دریافت میکند، میگوید: باید این حس را در همان لحظه درک کنید. خیلی قابل وصف نیست. گاهاً ما به روستایی رفتهایم که پشت کوه بوده و اصلاً دسترسی به دندانپزشک نداشتهاند. یادم است یکبار وقتی بچهها سوار اتوبوس بودند و داشتند برمیگشتند یک خانمی برای خداحافظی آمده بود. دیدیم دارد گریه میکند. میگفت من مدتها بود که از دنداندرد خواب راحت نداشتم، اما دیشب بالاخره توانستم راحت بخوابم. کجا این حس را پیدا میکنید؟ حال و هوای خدمت به خانوادههای مدافع حرم هم همینطور. یکی از همکاران ما یکبار داشت روی دندان فرزند شهیدی کار میکرد که پدرش را چندوقت قبلش از دست داده بود. یک دختر چهار پنج ساله بود. همکار ما با سعه صدر و حوصله و مهربانی کارش را انجام میدهد و وقتی موقع خداحافظی میشود دختر شهید به همکار ما میگوید میتوانم بغلت کنم؟ این احساسات قابل وصف نیست… آن محبتی که شکل میگیرد، همان شادی که آن دختر چهار پنج ساله پیدا میکند، برای کل دنیا و آخرت ما بس است. از این موارد کم نیست. همه گروههایی که رفتهاند این چیزها را با تمام وجود لمس کردهاند و من به دوستان پزشکم توصیه میکنم توفیق خدمت به خانواده شهدا و مردممان را از دست ندهند.
مهمترین نیاز ما تهیه یونیت دندانپزشکی است / هر اردو صدمیلیون بودجه نیاز دارد
او دکتر میپرسم امروز بیشترین نیاز گروه شما چیست؟ او با بیان اینکه «ما چون گروهی خودجوش هستیم و متکی به حمایتهای مردمی هستیم، هنوز در تهیه بعضی تجهیزات مشکل داریم»، ادامه میدهد: الآن بیشترین دغدغه ما تهیه مواد لازم اولیه و از همه مهمتر تهیه صندلی دندانپزشکی است. درواقع هنوز مهمترین مشکل ما تهیه یونیت دندانپزشکی است که قیمتاش از بیست سی میلیون تومان شروع میشود و ما حداقل به ده تا از آنها نیاز داریم. درحال حاضر ما صندلیها را یا از مراکز بهداشتی فلان استان امانت میگیریم یا از بعضی گروهها و سازمانها، ولی این برای ما سخت است و این شرایط هم همیشه مهیا نیست. هر اردو هم هزینههای ایاب ذهاب و مواد مصرفی دارد که سنگین است. اگر شما بخواهید در یک اردوی چندروزه برای هزار نفر خدمات اراسه بدهید، حداقل پنجاه تا صد میلیون تومان به بودجه اولیه نیاز دارید. ولی باید توجه داشته باشیم که اگر این اردوها صد میلیون هزینه داشته باشد، ارزش ریالی خدماتی که در آنها انجام میشود تا یک میلیارد هم میرسد.
اردوهای جهادی گروه شهید فکری ادامه دارد...
دکتر شرفی با تأکید بر اینکه خدمات دندانپزشکی از مهمترین نیازهای مردم ما در این شرایط اقتصادی است، از قصدشان برای ادامه دادن اردوهای جهادی گروه شهید شکری میگوید و بیان میکند: بعید میدانم که این اردوها پایان داشته باشد و کسی بگوید که کار تمام شد. میشود گفت الآن شایعترین بیماری که داریم پوسیدگی دندان است. خیلی از مردم ما با مشکل پوسیدگی دندان مواجه هستند و چون درمان آن اولویت آخرشان است، همیشه به مشکل میخورند. در نتیجه این داستان هم تمامی ندارد. تا جایی که خیرین به ما کمک کنند و خدا به ما توفیق بدهد، انشالله این مسیر را ادامه میدهیم.
دو توصیه تا دهانمان نیاز به سرویس نداشته باشد!
او یکی دو توصیه هم دارد که به دنداندرد مبتلا نشویم: یکی از مهمترین چیزها چکاب مرتب است؛ یعنی هر شش ماه یا یک سال یک مراجعه داشته باشند و وضعیت دندانها را چک کنند. خیلیها میگویند دندانهای ما مشکل ندارد و سالم است. ظاهرش هم سالم است ولی وقتی عکس میگیریم مشخص میشود که دندان از زیر پوسیدگی دارد که حتی به عصب رسیده یا به زودی به عصب میرسد ولی بیمار متوجه نیست. در صورتی که میتوان با پر کردن جلوی آن را گرفت. پس مسأله اول چکاب مرتب است. بعضی وقتها هم خود بیمار در جریان پوسیدگی جزئی دندانش هست ولی اقدام نمیکند. این بعدها هم حجمش بیشتر میشود، هم هزینه ترمیم آن بیشتر میشود. حتی ممکن است دندان را از دست بدهد. یعنی به مرحلهای میرسد که به ما میگوید این را نگه دار که امکان ندارد. توصیه دوم هم رعایت بهداشت روزانه است؛ یعنی باید مسواک زدن را به صورت مرتب انجام داد تا از مشکلات بعدی جلوگیری شود. اگر همه این دو توصیه را رعایت کنند، بعداً غصه نمیخورند که چرا دندانشان مشکل پیدا کرده است.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!