میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: پیادهروی اربعین پر از لحظات زیبا و خاطرهانگیز است. بسیاری از ما از این سفر خاطرات بینهایت دلپذیری داریم که در عمق وجودمان ریشه کردهاند. اما تا حالا فکر کردهاید میتوانیم اربعین بهتر و سالمتر و زیباتری هم داشته باشیم؟ امروز سراغ شیما ابوطالبی رفتهایم که تجربه خاصی از اربعین دارد و معتقد است باید همه کسانی که در مراسم اربعین شرکت میکنند این تجربه را به دست بیاورند؛ اربعین بدون پسماند!
دین ما محیط زیستیترین دین دنیاست
من شیما ابوطالبی هستم، متولد ۷۲ در شهر اصفهان. رشته تحصیلیام معماری است ولی فعالیتهایی که میکنم تقریباً ارتباطی با رشتهام ندارد. سه سالی است که مسأله محیط زیست برایم جدیتر شده است و درباره آن تا در توانم کنشگری میکنم. نگاه من به محیط زیست هم دینی است؛ یعنی فکر میکنم دین ما یکی از محیطزیستیترین ادیان جهان است و ما به این بعد از دین اسلام کاملاً بی توجه هستیم.
امانتدار خوبی برای زمین نبودهایم
من قبلاً خیلی کم و محدود به تفکیک زباله و استفاده محدود از پلاستیک توجه داشتم اما اوج فعالیت و دغدغهام از سه سال پیش شروع شد. ماه رمضان بود که با خواندن یک مقاله درباره محیط زیست نسبت به این حوزه چشمم باز شد. وقتی آن مقاله را خواندم میخکوب شدم. توی این مقاله نوشته بود که زمین امانت خدا در دست ماست و از آنجا که امانتداری یکی از ارکان و ارزشهای مهم دین ماست، باید نسبت به محیط زیست توجه بیشتری داشته باشیم. آنجا بود که من متوجه شدم که ما نسبت به زمین امانتداری خوبی نبودهایم. همان یک جمله من را قفل کرد و حالم بد شد. خب من آدم مذهبی هستم و همیشه درباره امام زمان (عج) دغدغه داشتهام. بنابراین همیشه دوست داشتم که یک «منتظر» باشم و برای ظهور حضرت تلاش کنم. ولی با خواندن این مقاله همه این شعارها و ادعاهایی که داشتم روی سرم خراب شد و دیدم چندان هم منتظر نیستم. چون در روایات گفته شده که شیعیان ما با گناهانشان ظهور ما را عقب میاندزند.
آلودگیهای خشکی و دریا فساد در زمین نیست؟!
هرچقدر پیشتر رفتم و بیشتر خواندم دیدم چقدر در آیات و روایات درباره محیط زیست و رعایت حال طبیعت توصیه و تأکید داریم. مثلاً آیه ۲۵۰ بقره از بین بردن زمینها را یکی از مصادیق فساد روی زمین بیان میکند. با این توصیف خیلی از ما داریم در زمین فساد میکنیم؛ چون با رفتارمان در قبال طبیعت آن را داریم به نابودی میکشانیم. خیلی وقتها ما فساد در زمین را به گناههای ظاهری محدود میکنیم اما «ظهر الفساد فی البر و البحر» میتواند همین فجایع محیط زیستی باشد که ما داریم رقم میزنیم. آلودگیهای خشکی و دریا یکی از مصادیق همین آیه است. توی سبک زندگی و مشاغلمان از این مصادیق زیاد داریم. وقتی من با این واقعیات آشنا شدم، حالم از نوع دینداری خودم که سطحی بود بد شد و بعد از آن بود که سعی کردم نسبت به محیط زمین دغدغه بیشتری داشته باشم.
مسلمانان باید درباره محیط زیست پیشرو باشند
حضور مذهبیها باید در حوزه محیط زیست خیلی بیشتر از اینها باشد. نه تنها در کشور خودمان بلکه باید در جهان نیز جریان ساز باشیم، چرا که در منابع دینی ما صحبتهای بسیاری درباره محیط زیست شده است. اگر ادعای تشیع داریم باید این ادعاها را در عمل نشان بدهیم. ما مسلمانان باید درباره محیط زیست خیلی آگاهتر و پیشروتر باشیم ولی متأسفانه اینطور نیست. الآن هم بسیاری از فعالین محیط زیستی کسانی هستند که به آنها در عرف رایج مذهبی نمیگوییم.
توبه محیط زیستی من!
خلاصه به خاطر این حرفها، بعد از ماه رمضان سه سال پیش از نظر زیست محیطی توبه کردم. به خدا گفتم من این مسائل را نمیدانستم و بعد از آن سعی کردم از آسیبی که میزنم جلوگیری کنم و دیگران را هم آگاه کنم. مثلاً سعی کردم در زندگی شخصی خودم «پسماند صفر» را شروع کنم. پسماند صفر یک نوع سبک زندگی بدون زباله است که در ایران توسط خانم «آیه حمداوی» شروع و دربارهاش جریانسازی شده است. صفحه ایشان را دنبال کردم و تلاش کردم آموزههایی که میدهند را در زندگی خودم پیاده کنم. بعضی از رفتارها را از همان فردای «توبه محیط زیستی» ام شروع کردم و بعضیها را به مرور اضافه کردم. از اولین کارهایم این بود که به هیچوجه موقع خرید و بیرون رفتن پلاستیک نگیرم. همچنین ظرفهای یکبار صرف را کاملاً کنار گذاشتم و برای آنها یک جایگزین پایدار پیدا کردم.
افطاری بدون پسماند و تجربه لذتبخش شستن ظرفها!
نقطه عطفام یک افطاری بود که حدود ۱۵۰ نفر از اقواممان در یک «شب قرآن» دور هم جمع بودند و من مدیریت افطاری آن شب را به عهده گرفتم. ظرف کرایه کردیم، سفره مشمایی از اقوام گرفتیم و لیوان شیشهای تهیه کردیم. کل افطاری را در ظروف پایدار به مهمانها دادیم. بعد از خوردن افطاری هم با خانمها رفتیم ظرفها را شستیم و حال و هوای خوبی رقم زدیم. از آن به بعد من همیشه توی کیفم یک لیوان شخصی، یک قاشق و چنگال و نی فلزی همراهم دارم تا استفاده از ظروف یکبار مصرف را به کمترین حد برسانم. اگر جایی بخواهم چای یا شربت و آبمیوه بخورم از لیوان خودم استفاده میکنم و توی خریدها هم تا جایی که امکان داشته باشد محصولاتی میخرم که کمترین پلاستیک و مواد دورریز را داشته باشند. الآن در بعضی شهرها فروشگاههای پسماند صفر افتتاح شده که زندگی بدون پسماند را خیلی راحتتر میکند؛ چرا که خیلی از اقلام مورد نیاز را بدون هیچ پلاستیک و دورریزی به فروش میرسانند. امیدوارم به زودی در اصفهان هم فروشگاه پسماند صفر افتتاح شود تا در تهیه اقلام مورد نیاز مشکلی نداشته باشیم.
ده روز سفر اربعین هیچ زبالهای تولید نکردم!
تا حالا دو بار قسمت شده که من به سفر اربعین بروم. یکبار که قبل از تحول محیط زیستی من بود و یکبار بعد از آن. چهار سال پیش بود که من هم مثل بقیه سفر کردم و از ظرفهای یکبار مصرف و آبهای معدنی استفاده کردم. اما دفعه دوم که به اربعین رفتم سعی کردم چیزهایی که درباره پسماند صفر یاد گرفته بودم را در اربعین پیاده کنم. کسانی که به اربعین رفتهاند میدانند که آنجا چقدر پسماند تولید میشود. بعضی موکبها زبالهها و پسماندهایی که دارند را در همان خندقی که کنار جاده نجف تا کربلا است دفن میکنند و روی آن خاک میریزند. اگر کسی توجه کند میبیند که پسماند سالهای قبل هم توی کانالها هستند و به صورت لایه لایه روی هم تلنبار شدهاند. من سعی کردم به این پسماند زباله بیشتری اضافه نکنم؛ برای همین در سفر دومم به اربعین دو تا ظرف دردار با خودم بردم، به اضافه بطری آب و لیوان و یک قاشق کوچک. سفر من ده روز طول کشید و من در این ده روز هیچ زباله و پسماندی تولید نکردم و برخلاف انتظارم تجربه راحتی هم بود. چون برعکس روضهها و هیأتهای ایران که محل کشیدن غذا از موکب و محل روضه جدا است، در اربعین دیگهای غذا کنار همان مواکب است؛ بنابراین من میتوانستم غذا را با ظرف خودم دریافت کنم. نوشیدنی هم همینطور؛ توی لیوان خودم آب و چای و شربت میگرفتم. اینطوری توی ده روز هیچ لیوان یکبار مصرفی استفاده نکردم.
اربعین؛ بهترین فرصت برای شروع زندگی بدون پسماند
پسماند اصلی در اربعین همین ظرفهای غذا و خوردنی است. اگر بتوانیم همینها را مدیریت کنیم شاید هشتاد نود درصد زبالههای اربعین حذف شوند. کاری هم ندارد؛ هرکسی به اندازه خودش ظروف مورد نیازش را با خودش ببرد و بعد از هربار مصرف بشورند. اینطوری بهداشتشان هم بیشتر رعایت میشود؛ چون ظروف پلاستیکی هم بسیار دست به دست شدهاند و معلوم نیست کجا انبار شدهاند و هم اینکه وقتی توی آنها غذای گرم و نوشیدنی گرم میریزید واکنشی از خودشان بروز میدهند که برای سلامتی مضر است. واقعاً حیف است که ما در این اجتماع بزرگ و نورانی شرکت کنیم و بعد زمین را آلوده کنیم. به نظرم مراسم اربعین بهترین فرصت برای تمرین زندگی بدون زباله است؛ چرا که آنجا زمینه این کار را دارد و میتوانیم با ظروف خودمان غذا را دریافت کنیم.
شما هم اربعین بدون پسماند را تجربه کنید!
ما میگوئیم «اربعین تمدنساز». اگر بخواهیم تمدنساز شویم باید به همه ابعاد تمدنسازی توجه کنیم و یکی از مهمترینها هم حوزه محیط زیست و فرهنگسازی و تولید دانش در این حوزه است. اگر بتوانیم در اربعین حرفمان را به زبانهای مختلف و خطاب به ملتهای مختلفی که به اربعین میآیند برسانیم، کار بزرگی کردهایم. برای همین است که میگویم اربعین فرصت بی نظیری برای فرهنگسازی است؛ چون از زبانها و ملتها و اقوام مختلف در آن حضور دارند. گاهی با یک کار ساده مثل چسباندن پیکسل محیط زیستی روی کوله با عنوان «من زباله تولید نمیکنم» یا «من اربعین بدون پسماند را تجربه میکنم» میتوانیم با دیگران ارتباط بگیریم. یکی دیگر از کارها این است همه کسانی که «اربعین بدون پسماند» دارند یک هشتگ اختصاصی داشته باشند و خاطراتشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. رسانههایی مثل شما هم میتوانند کمک خیلی زیادی در این فرهنگسازی داشته باشید و من هم همینجا از شما ممنونم که خودتان سراغ من آمدید تا درباره این موضوع صحبت کنیم. حقیقت این است که اربعین بدون پسماند هنوز خیلی ناشناخته و غریب است، و کمک شما میتواند این روند را تسریع کند. انشاالله بتوانیم این دغدغه را عمومیتر کنیم و در سالهای آینده شاهد باشیم که همه زائران اربعین «اربعین بدون پسماند» را در برنامه خودشان قرار بدهند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!