میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: سبک زندگی آدمها در عصری که در آن هستیم به گونهایست که با استفاده از یک وسیله و کهنه شدن و مخصوصاً ایجاد پارگی و بروز نشانههایی از این کهنگی، به فکر خرید یکی دیگر میافتند. ما آدمها عادت کردیم که از بزرگترهایمان یک حرفهایی را بشنویم و بعد از شنیدن در دلمان بگوییم: «این برای قدیمها بوده. الان که اینطور نیست.» در همین رفتار هم اغلب انسانهای امروزی بارها شنیدهاند که: «قدیمی ها که اینقدر راحت جنس را دور نمیانداختیم. آن زمانها جنس را تا آخرین نفس استفاده میکردیم.»
اخیراً یکی از شرکتهای تولید کفش در ایتالیا اقدام به نوآوری جالبی کرده است. علاوه بر تولید کفش، بخش مهمی از سرمایه و نیروی انسانی و فضای کارگاهی خود را برای تعمیر و بازسازی کفش و اجناس دیگر اختصاص داده است.
کفشهای کتانی دستساز
پس از اینکه گلدن گُز با کفش های کتانی دست ساز ۵۰۰ دلاری برای خود شهرت کسب کرد، تمرکزش را به تعمیرات کفشها معطوف کرده است. مدیرعامل این شرکت میگوید: «کسی که احساس می کند از او مراقبت می شود همیشه برمی گردد.»
پادشاهان عصر، لباسهای غیررسمی ما یعنی همین کفشهای کتانی هستند که مدتهاست مواد اولیه برای دفن زبالههای ارزان قیمت بوده اند. « Golden Goose» یک شرکت تولیدکننده کفش، به جای ادامه تولید کار خود پیشنهاد دیگری را در دستور کار خود قرار داده است. تعمیر و استفاده مجدد!
این برند که به دلیل معرفی کفشهای کتانی ۵۰۰ دلاری دستسازش معروف است، اکنون تعمیرات سفارشیای را در فروشگاه ارائه میکند که میتواند حدود ۱۰۰ دلار برای مصرف کننده آب بخورد.به همین دلیل با وجود قیمت های بالای محصولات، بر آن شده که به دنبال افزایش طول عمر تولیدات خود باشد.
سیلویو کامپارا، مدیر اجرایی شرکت در حالی که به پیشخوان کارگاهی در پشت بوتیک بازسازی شده برند خود تکیه داده بود، در مورد هزینههای چشمگیر کفشهای کتانی گفت: «کارگران ما می توانند منحصر به فرد بودن را با دستان خود تولید کنند. کار با دست محبت میآفریند.»
نکته جالب آنکه مشتریان این برند که کفشهای خود را برای تعمیر به کارگاه پشت فروشگاه آوردهاند، درکنار توضیح و نظردادن به کارگران برای طراحی کفش های ورزشی خود، می توانند از کتاب های گلدوزی و گرافیتی برای زیباکردن کفش خود الهام بگیرند.
انگیزه دادن به کارگر
کامپارا انگیزه این کسبوکار را توضیح میدهد که به کارگران ۲۰ و ۳۰ ساله خود نقش برجستهای در این کار ویژه میدهند. در یک سالن مجهز، تیمی از پینهدوزهای کفش (بهویژه کفشهای کتانی) را در میان چرخهای پولیش و ماشینهای خیاطی چرم که دوخت میزنند و زیرهها را میبندند، میبینید.در گوشه دیگری از فروشگاه، که اولین اقدام گلدن گز برای سفارشیسازی بود کشوهایی از بدلیجات و ردیفهایی از رولهای روبان پوشانده شده دیده میشود، گلدوزیهایی که تکههایی روی شلوار جین و قلب، گلها و دیگر طرحهای عجیب و مختلف را روی کفشهای کتانی میدوزند.
آقای کامپارا در حالی که یک کفش کتانی نیمه تعمیر شده را در دست گرفته و سر میخ های کفی آنکه با چکش دستی آشکار شده بود، گفت: «هدف ما تجدید شأن کارگران است.» او ادامه داد: «پیدا کردن ۲۰ جوان که می خواستند امروز به عنوان پینه دوز کار کنند، کار دشواری بود، اما آنها در نهایت متقاعد شدند که قرار است به عنوان بخشی از گروه تعمیر گلدن گز، «آینده مد» را تشکیل دهند.»
در بخش گلدوزی، مشتریان تصاویر یا پیامهایی را انتخاب میکنند که قرار است با دست روی کفشهای کتانی یا هر لباسی که انتخاب میکنند و با خود به مغازه میآورند، دوخته یا حک شود.
روند تعمیر این کفشها خیلی هم ساده نیست. اجزاء مختلف کفشهای کتانی از هم جدا میشوند تا به شکل بهتری دوباره سرهم شوند، زیرههای لاستیکی برداشته شده و مجموعه جدید که دیگر باید گفت کفش جدید چسبانده شده و در جای خود چکش زده میشوند.
سیلویو کامپارا، اعتقاد دارد: «اینکه ما محصولاتی را که میفروشیم و تعمیر نیز میکنیم، اعتماد مشتری را به ما افزایش می دهد.»
در کارگاه تعمیر کفشهای این شرکت کفشهای کتانی در طیف وسیعی از سبکها از سقف بالای میز پرچ آویزان میشوند. برای سفارشیسازی جنس یک مشتری، این صحنه الهامبخش دیگریست.
آقای کامپارا با اعتماد به نفس، شلوار جین سفید پاره شدهای را که مروارید و بدلیجات به آن دوخته شده، پوشیده بود. با این کار گل سرسبد کارهای بازسازی شده گلدن گز را در ماه گذشته به نمایش میگذاشت.
پینهدوزهای پشت سر او، با لباسهای جین با عنوان رسمی و شرکتی «سازنده رویا» که با حروف بزرگ در پشتشان وصلهاند، کفشهای کتانی را از اجاق مخصوصی که لاستیک را گرم میکند، درآوردند تا نواری که برخی از مدلهای کفش ورزشی را میپیچد، مثل پوست از بدنه کفش جدا شود. دور کفش و زیره آن در این مرحله تعویض شده است.
الساندرو پاستوره، یکی از پینه دوزهای این مجموعه، که سالهاست در صنعت کفش مدیریت برندهای مختلف را داشته گفت: «پنج سال پیش، تعمیر کفش ورزشی وجود نداشت. هیچ بوتیک لوکسی وجود ندارد که این نوع خدمات تعمیر را ارائه دهد. او شروع کرد به کوبیدن لاستیک در جای خود روی یک کفش ورزشی روی چوب و گفت: «ما اولین هستیم. ما منحصربهفرد هستیم و همین باعث میشود احساس کنیم واقعاً مهم هستیم.»
کفشدوزها پس از ذوب کردن چسبی که تکههای کفی را در فر روی هم نگه میدارد، کفشهای کتانی را روی کفشهای چوبی، شکل میدهند تا کار تمام شود. کارگران این بخش یعنی «غاز طلایی» روی هر تعمیری که تکمیل میکنند، امضا می کنند.
گلدن گوز کفشهای کتانی را با همان رویههای دوخته شده و زیرههای چکششده دستی که در کفشهای رسمی یافت میشود ابداع کرد و سالانه بیش از یک میلیون جفت کفش کتانی را با استفاده از تکنیکهای سنتی در هشت کارخانه در ونتو و اطراف ایتالیا تولید میکند.
بوتیک میلان، قفسههای پنجره شکل خود را متشکل از یک جفت کفش کتانی (یکی ترمیم شده و دیگری نو) به نمایش گذاشته است. جالب آنجاست که تشخیص اینکه کدام نو است و کدام بعد از ترمیم است بدون مشاهده کف کفش کار دشواری است. چون زیر کفشهای کتانی مستعمل خراشها، اشکها، پارگیها و گرافیتیهای جوهری را به همراه دارند.
در ایستگاه لباسشویی در کارگاه پینه دوز، دهها ظرف نشان دهنده طیف رنگهای مورد نیاز برای کار وجود دارد. در رنگ سفید به تنهایی، از برفی تا دودی، به جهت مطابقت با اثرات سایش است. تابلوی قیمت خدمات کتانی حرفهای هم بالای همین بخش نصب شده است: «هزینه: ۷۰ یورو!»
مرثیهای از زیبایی فرسوده
این فروشگاه مرثیهای از این زیباییشناسی فرسوده است. قفسه ها به طرز ماهرانه ای با اسکیت های غلتکی، دوربین های آنالوگ، صفحات وینیل و نوارهای کاست که در مواردی مانند پروانه های سنجاق شده نمایش داده می شوندو همه نشانههایی از نوستالژی هستند، چیده شده اند.
در حالی که بوتیکهای فیزیکی در عصر خرید آنلاین برای دیه شدن تلاش میکنند، مدل جدید با خدمات تعمیر دستی خود، توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب میکند و سازنده کفشهای کتانی قصد دارد تا اواخر امسال فروشگاههای خدماتی مشابهی را در نیویورک و دبی افتتاح کنند. اگرچه تعمیرات معمولاً برای اقتصاد برندها ضرر محسوب می شود، اما آقای کامپارا اصرار دارد که این رویکرد برای تجارت خوب است.
کامپارا میگوید: «کسی (چیزی) که احساس کند از او مراقبت می شود همیشه بازخواهد گشت و تعمیرات کمک میکند محصولات من در زندگی و حافظه شما باقی بماند.» مشتریان همانطور که وقت خود را در فروشگاه می گذرانند، تجربیات خود را به باقی مردم می گویند و او با صراحت میگوید: «وقتی افراد وارد فروشگاه من می شوند، تا کفش قبلی خود را زیبا و تعمیر کنند، اغلب کفشهای کتانی بیشتری میخرند.»
اگرچه سرمایهگذاران خطرپذیر اغلب سریعترین و بیشترین درآمد را میطلبند و از فداکاریهای مورد نیاز برای رسیدن به این مهم جلوگیری میکنند، آقای کامپارا اصرار داشته که پس از افزایش سود در دوره تصدی خود به عنوان مدیر اجرایی، در شرایطی که مجموعهای از ابتکارات را معرفی کرد، به سرمایهگذاران اعتماد داشت. او گفت: «ما اینجا هستیم تا ارزش بلندمدت بیشتری ایجاد کنیم، نه فقط درآمد. اگر مشتری نداشته باشید نمی توانید بفروشید»
این فروشگاه، فراتر از ایستگاههای کاری برای پینهدوزیها و گلدوزیها، میزبان سطلهایی برای بازیافت هر برند لباس و کفش است و کفشهای کتانی و کتهای چرمی دست دوم را از طرف مشتریان به فروش میرساند. علاوه بر این، اخیراً مجموعه ای از اهداف بلندپروازانه را برای استمرار برند خود و همچنین برنامه هایی برای راه اندازی یک آکادمی کفاشی در سال آینده اعلام کرده است که نسل جدیدی از کارگران را آموزش می دهد.
آقای کامپارا گفت: «در حالی که ساخت ما مدتهاست که کیفیت را به دنیا نشان میدهد، خریداران آینده به دنبال چیزی بیشتر خواهند بود. او با یک چشمک خوشحالکننده گفت: «ساخت با مسئولیتپذیری!»
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!