میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: چند روزی است در فضای مجازی حرف و نقل از نوجوان متخلف اینستاگرامی است. پسربچه ۱۳ سالهای که با محتواهای نامتعارف، توانسته در عرض زمان کوتاهی بالغ بر ۵۰۰ هزار دنبال کننده در دو صفحه متفاوت و موازی جذب کند.
شرح واقعه
در این رابطه بد نیست به رشته استوری خانم «هدی محمدی» فعال رسانه که در صفحه اینستاگرام خود در تحلیل این واقعه نوشته است مروری داشته باشیم:
«-اول: من شریک هیچ جرمی نمیشوم پس آدرس پیج و حتی تصویر این سه تا بچه را در این سریال استوری نمایش نمیدهم. فقط روایت میکنم.
-دوم: حرفهایم بر مبنای حرفهای قلبم هست پس در مورد تعریف کودک کار مجازی که قبلاً حرف زدیم نمیگویم.
-ماجرا چیست؟ چند روزیست که صفحه یک پسر بچه وایرال شده است. داستانی که دارد بازنمایی میشود این است که دو زن دارد و از خود او هم بزرگتر است. محتوا؟ اروتیک. جنسی و.. چند سالش است؟ ۱۳ سال (البته این طور میگوید و ممکن است کمتر باشد.)
-ما با سه به اضافه یک معقوله اینجا با هم طرفیم: اول: کودک کار مجازی. دوم: کودک آزاری و سوم: کیدفلوئنسر. درباره اولی حرف زدیم پس سراغ دومی و سومی میرویم و تا «به اضافه یک» ه را بعداً بگویم.
-کیدفلوئنسرها بچههایی هستند که از طریق انتشار تصویر و ویدیوشان درآمد کسب میکنند. در فضاهایی مثل تیک تاک، اینستاگرام و یوتیوب و به طور کلی شبکههای اجتماعی!
-این شبکهها برای حفظ حقوقشان آمدند و یک سری قوانین گذاشتند. مثلاً اینستاگرام و یوتیوب برای یوزرهایشان محدوده محدودیت سنی گذاشتند. یعنی شما برای این که کاربر این سایتها باشید باید بالای سیزده سال باشید. صفحه کاربران بالای سیزده سال هم باید توسط والدینشون اداره شود.
-اگر کودکی کمتر از ۱۳ سال داشته باشد و کاربرها گزارش زیر ۱۳ سال بدهند، صفحهش محدود و مسدود میشود. قانون سن یوتیوب و اینستاگرام خیلی سختگیرانه است. صفحه این بچه هم مشخصاً با هدف کیدفلوئنسر تشکیل شده. چرا؟
-یک جمله را در بیوی صفحه گذاشتهاند. جمله انگلیسی با این معنی: «این صفحه به وسیله والدین مدیریت میشود.» در واقع خواستند اگر مخاطب به اینستاگرام گزارش داد، قوانین را نقض نکرده باشند و پیج مسدود نشود. دقیقاً همین میشود که ما میگوئیم با کودک آزاری طرف هستیم. چرا؟ چون خانواده پشت ماجراست و دارد این صفحه را مدیریت میکند.
-از اینجا به بعد را قشنگ گوش کن!
-اولین پست صفحه (که قابل دیدن است) برای ژانویه ۲۰۲۲ است! و الان چقدر دنبال کننده دارد؟ ۹۱ هزارتا و از همان پست اول فضا ازدواجی است. اول یک دختر. اخیراً هم دو نفر دیگر! که با اولی فرق دارند. در چند ماه؟ کمتر از ۶ ماه.
-اون «به اضافه یک» ه چه بود که گفتم؟ چیزی است که والدین این بچه شناسایی کردند. در واقع مخاطب شناسی کردند. ذائقه چرک مخاطب اینستاگرام را فهمیدند و شروع به تولید کردند. آزمون و خطا. آزمون و خطا. تا رسیدند به بچه دو زنه!!
-یک ایده کم ریسک که امتحانش را در فضای مجازی افراد دیگری پس دادند.
-سلیقه اروتیک پسند، فضولی غیرقابل کنترل، میل به حاشیه، میل به دید زدن زندگی بقیه و ترغیب کنجکاوی و… این والدین دست به دامن هر چیزی که از مخاطب اینستاگرام میشناختند، شدند تا این صفحه و کار بچه دیده شود.
-و تبریک باید گفت به آنها! موفق شدند. چون خود من تا الآن ۱۰ اسلاید درباره کار آنها نوشتم. اما چند نکته دیگر:
۱- تا ذائقه مخاطب اصلاح نشود، اینستاگرام عرصه جولان همین آدم هاست.
۲-و قتی میخواهید در مورد رسانه حرف تخصصی بزنید یا از واژههای تخصصی استفاده با کمی خلاقیت استفاده کنید. «کودک هرزگی» چیه؟ این بچه مورد آزاره و این برچسبزنی اصلاً نتیجه خوبی ندارد.
۳- اصلاح ذائقه مخاطب را از ذائقه خودمان باید شروع کنیم.»
واکنش فعالین فرهنگی
واکنشهای مختلفی با قالب متفاوت و مفهوم یکسان در فضاهای مختلف ارائه شد. «فاطمه محمدی» دکترای جامعه شناسی و مجری تلویزیون هم در صفحه خود این طور نوشت:
«عصر حاضر عصر مطبوعات، رسانههای گروهی و ارتباطات است. دنیای کنونی ما عصر تاخت و تاز وسایل ارتباط جمعی ازجمله رادیو، تلویزیون، ماهواره، تلفن همراه، شبکههای مجازی و اینترنت است. جوان امروز دیگر محدودیتهای گذشته را ندارد. هر لحظه در هر کجا که باشد میتواند با هر نقطهای از جهان که بخواهد ارتباط برقرار کند. ورود به دنیای مجازی و یا به عبارت بهتر زندگی در محیطهای مجازی امری بدیهی به شمار میرود و از شاخصههای مهم رسانههای پست مدرن این است که به راحتی در اختیار افراد با سبکها و هنجارهای مختلف اجتماعی قرار گرفته و این امر به مرور میزان کنترل خانوادهها و مدارس بر آموختههای نسل جدید و نیز کیفیت و جهت گیری های آموزشی و تربیت جنسی خانوادهها، مدارس و جامعه را متأثر ساخته است. در حال حاضر ما ساکن دهکده جهانی مجازی هستیم که هدفمند در پی قبح شکنی و حیازدایی در قشرها و طبقات مختلف جامعه است و متأسفانه در ایران این مسیر به سرعت نور در حال طی شدن است! کمتر از دوهفته است که این سه نوجوان شروع به تولید محتواهای سخیف و مستهجن در بستر مجازی کرده و با رشد قارچ گونه تعداد کثیری مخاطب را جهت کسب درآمد در صفحههای مختلف جذب کرده اند! من اطلاعات دقیقی از خانوادی این نوجوانان ندارم اما معتقدم باید از نهادهای مربوطه مثل قوه قضائیه جهت ورود هر چه سریعتر و رسیدگی به اوضاع نگران کننده این سه کودک کار مطالبه جدی کرد! دو خواهر و یک پسر بچه!!اینجا صرفاً بحث مبانی آسیب شناسی و مشکلات روانی این نوحوانان نیست بلکه هدف اصلی اینگونه محتواها مبانی اعتقادی و دینی نظام اسلامی است! عدم رعایت قوانین شرعی، عدم رعایت قانون اساسی، اشاعه فحشاء و کسب در آمد نامتعارف، هنجار شکنی و تظاهر به عمل حرام و...
این نوجوانان نیاز اساسی به بازپروری و دورهای روانکاوی تخصصی دارند!!کاش مقابل این رفتارها سکوت نکنیم! آسیب این سبک زندگی دامن تمام خانوادهها را دیر یا زود خواهد گرفت...
تکمله؛
۱. دلواپسان بزرگوار این ویدئو در پیج عمومی خود این نوجوانان و هزار صفحهی دیگه انتشار داده شده بنده صرفاً جهت پرداخت به اصل موضوع بارگذاری کردم!
۲. در کشور همه چیز گرون شده و مردم تحت فشار معیشتی هستند خدا میدونه منم در جریانم ولی در گرانیها هیچ گونه دخالتی نداشتم!
فقط بدونیم، مباحث فرهنگی اجتماعی گاهی مهمتر و کشندهتر از مبانی اقتصادیه! پدر و مادرهای عزیز و محترم سکوت جایز نیست.
ورود پلیس فتا
اما ماجرا به همینجا ختم نشد و موج اعتراضات و گزارشهای مردم و مخاطبین فضای مجازی هم به اینستاگرام و بالاخص به پلیس فتا دیده شد.
در بخشی از گزارش روز سهشنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۱ خبرگزاری تسنیم آمده: «فعالیت روزانه و سطح فیلمهای تولیدشده در صفحه منتسب به این پسربچه، سوالات و ابهاماتی متعدد و جدی را ایجاد کرده بود تا اینکه درز برخی اطلاعات و تصاویر از "پشتصحنه" ضبط و تولید محتوای خاص این صفحه، بهروشنی بر گمانه فوق تأکید گذاشت که یک تیم حرفهای با برنامهریزی قبلی برای تولید این پستهای خاص با هزینهکردهای سنگین مالی در عقبه این صفحه حضور دارد و این کودکان تنها مجریان دیدگاههای آنها هستند.
در رابطه با پرونده مذکور با سرهنگ رامین پاشایی؛ معاون فرهنگی اجتماعی پلیس فتای انتظامی کشور گفتوگو کردیم؛ وی با تأکید بر اینکه در بسیاری از این صفحات، کودکان تنها بازیگر بوده و نقشگردان اصلی و بازیگردان پشت صحنه، افراد دیگر یا خانواده این کودکان هستند، گفت: برای افراد دخیل در این موضوع، پرونده قضائی تشکیل شد اما چون در حوزه کودک و نوجوان برخورد میکنیم، نوع برخورد ما متفاوت است.
وی تصریح کرد: دو دختر خانمی که در این کلیپها فعالیت داشتند، احضار شدند و تفهیم اتهام شدند و توسط مرجع قضائی برای آن قرار مجرمیت صادر شد.
این مقام انتظامی تأکید کرد: اقدام قضائی پلیس فتا علیه فردی که صفحه اصلی اینستاگرامی در این پرونده در اختیار وی قرار داشت، در حال انجام شدن است و انشاءالله بهزودی نتیجه آن اعلام میشود.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!