میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخالاسلامی: چندسالی است که با نزدیک شدن به عید نوروز مطالبی نوشته و منتشر میشود که میگویند سبزه عید نکارید و ماهی قرمز نخرید! این دست از فعالین محیط زیستی و رسانهای با برشمردن مضرات کاشت سبز و خرید ماهی قرمز عید در صفحاتشان به صورت مجدانه و پرتکراری به مردم توصیه میکنند که «امسال ماهی قرمز نخرید» یا «امسال سبزه نکارید و نخرید». آنها با برشمردن مضراتی برای کاشت سبزه مثل مصرف آب و گندم و سپس رها کردن سبزهها توسط مردم در کوچه و خیابان، و نیز ردیف کردن دلایلی برای نخریدن ماهی قرمز (با نام علمی کاراکاس) مثل حمایت از حیوانات و گونه مهاجم بودن ماهی قرمز و … انجام این دو رفتار سنتی در جشن نوروز را غیرمنطقی میدانند و معتقدند باید این دو رفتار از آئینهای عید نوروز حذف شوند.
اینجاست که مردم در بین دوراهی گیر میکنند: ماهی قرمز بخریم یا نه؟! سبزه عید بکاریم یا نه؟! اگر این دو سنت را حذف کنیم، جشن نوروز را ناقص نکردهایم؟ اگر این دو سنت را حفظ کنیم به طبیعت آسیب نزدهایم؟ اسراف نکردهایم؟ بعضی هم میگویند برای بچههای ما خرید ماهی قرمز و کاشت سبزه عید جزو لوازمی است که آنها را با جشن نوروز پیوند میدهد. با حذف این دو تا رفتار نوروزی، رابطه آنها با این عید باستانی را کم نکردهایم؟
سبزه عید را میتوان تبدیل به کمپست یا غذای دام کرد
اما در حقیقت کدام رفتار درست است؟ محمد درویش فعال محیط زیستی کشورمان با بیان اینکه «تحریم سبزه و ماهی قرمز، محیط زیستی نیست» ادامه میدهد: سالانه چقدر گندم را به هدر میدهیم؟ صد هزار کیلو؟ صد هزار تن؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر آب به هدر میدهیم؟ یک میلیون لیتر؟ یک میلیون متر مکعب؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر ماهی از دست میدهیم؟ صدهزار قطعه؟ یک میلیون قطعه؟ بیشتر یا کمتر؟
او ادامه میدهد: آیا میدانید در کشور سالانه ۴ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان یارانه به نان تعلق میگیرد که حدود ۳۰ درصد این یارانه صرف ضایعات آرد و نان میشود؟ به سخن دیگر، ایرانیان سالانه حدود سه میلیون تن گندم را بدون مصرف به هدر میدهند. این در حالی است که بخش قابل توجهی از گندم، پیش از تبدیل شدن به نان، به هدر میرود! در این میان، اگر همه ۲۲ میلیون خانواده ایرانی، از سبزه در هفت سین خود استفاده کنند، که نمیکنند، آنگاه زمینی به وسعت ۱۸۰۰ هکتار باید به کشت گندمِ سبزه هفت سین اختصاص یابد؛ یعنی از ۴ میلیون هکتار وسعت کشتزارهای گندم، کمتر از پنج صدم درصد آن برای سبزکردن سفرههای هفت سین ایرانیان اختصاص دارد.
درویش با طرح این سوال که «چرا نگرانی و واکنش ما نسبت به این پنج صدم درصد بیشتر از آن ۳۰ درصد است؟!» اضافه میکند: واقعاً چرا هیچ پویشی برای ممانعت از هدررفت آن سه میلیون تن گندم در سال به چشم نمیخورد، اما این پنج یا شش هزار تن اینقدر تو چشم است؟! این درحالی است که سهم قابل توجهی از سبزههای عید را میتوان یا تبدیل به کمپوست کرد و یا برای غذای دام اختصاص داد، درست مثل کاری که تشکلهای مردمنهاد در برخی از استانهای کشور از جمله چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، زنجان و … هرساله انجام میدهند.
چرا کسی نگران ۳۲ میلیارد مکعب پساب خارج از دسترس نیست؟!
این فعال محیط زیستی به این شبهه که «برای کاشت سبزه آب زیادی مصرف میشود»، اینگونه پاسخ میدهد: در مورد آبی که برای سبزکردن سبزهها مصرف میشود، رقم نیم میلیون مترمکعب ذکر شده است؛ در صورتی که فقط در تهران به اندازه آبِ پشت سد کرج، که معادل ۴۰۰ برابر آن رقم است، به دلیل فرسودگی شبکه لولهکشی شهری و قلدری برخی مشترکین، بدون محاسبه و پرداخت آب بها، هدر میرود و در کل کشور بیش از ۳۲ میلیارد متر مکعب پساب از دسترس خارج میشود و نیز در اثر ضایعات بخش کشاورزی بیش از ۲۷ میلیارد متر مکعب آب هدر میرود! چرا کسی نگران این رقمهای بزرگ نیست و آن رقمهای اندک برایش بزرگ و هدررفتش گناهی نابخشودنی به نظر میرسد؟!
ماهی قرمز هفتسین ایرانیان کمتر از ۴ درصد مجموع ماهیهای زینتی است!
درویش تحریم ماهی قرمز عید به بهانه حمایت از حیوانات را غیرمنطقی میداند و میگوید: تحریم ماجرای ماهی سرخ سفرههای هفتسین واقعاً بامزه است! کل ماهیهای قرمزی که به سر سفره هفت سین ایرانیان میآید، چیزی کمتر از ۴ درصد از مجموع ماهیهای زینتی است که در ایران تولید یا وارد کشور میشود! ماهی قرمز یک گونه در معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی میتوان آن را مراقبت کرده و سالها زنده نگه داشت و یا در استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد. اما کسی پرِ خاطرش نیست که فقط سدسازی منجر به نابودی ۳۰ درصد از کل گونههای آب شیرین شده و سالانه میلیاردها قطعه ماهی یا در رودخانههای پایین دست سدها و یا در اثر آلودگی خلیج فارس و دریای خزر میمیرند. یعنی حتی اگر فرض کنیم که همه ۴۰ میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان میمیرند که نمیمیرند، این رقم یک صدهزارم ماهیهایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست میدهیم! ماهیهایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی سرخ بوده و اندمیک کشور هم هستند.
ماهی قرمز بر سفره عید نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پر برکت و پرباران است
رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با بیان اینکه «طرفداران محیط زیست، نباید خود را در برابر سنتهای ملی قرار داده و بدینترتیب، حرف حسابمان هم شنیده نشود»، ادامه میدهد: آنها باید تاریخ این کهن بوم و بر مقدس را دقیقتر بخوانند تا دریابند که حضور ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانیان، قدمتی طولانی داشته و نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پربرکت و پرباران است. محیط زیستیها باید نشان دهند که نه مخالف توسعه واقعی هستند و نه مخالف اجرای آئینهای ملی ایرانیان. همان مانده که برچسب ضدملی را هم به ما بزنند! به عوض حذف نمادهای ملی از سفره هفت سین بیاییم بکوشیم تا چهارشنبه سوری، این جشن ملی ایرانیان، به چهارشنبه سوزی یا جنگی شهری بدل نشود و با احیای رسمی دلنواز چون قاشقزنی از آلودگی صوتی وحشتناک چهارشنبه سوریهای چند سال اخیر بکاهیم و بر مهرورزی هایش بیافزاییم.
او اضافه میکند: اگر میخواهیم محیط زیستی بودن واقعی را ترویج کنیم، بیاییم تصمیم بگیریم در سال نو، هرگز تک سرنشین نرانیم و تا میتوانیم رکاب زده یا پیاده حرکت کنیم؛ تصمیم بگیریم در هنگام خرید از کیسه پارچهای استفاده کرده؛ لیوان شخصی داشته؛ مصرف پروتئین حیوانی را کاهش داده؛ شاد باشیم، سالم و امیدوار تا مردمِ بیشتری را چون خود محیط زیستی کنیم.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!