میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تکفلاح: هفته گذشته خانم فاطمه شجاعی فعال حوزه زنان در برنامه جهانآرا صحبتهایی را مطرح کردند که به زعم مهمانان برنامه ۱۲ بهمن، تهمت بوده است. فاطمه شجاعی کارشناس ارشد مطالعات زنان و خانواده، در برنامه جهان آرا تاریخ ۵ بهمنماه ۱۴۰۰ در مورد وقایعی که در دوران مسئولیت خانمها «زهرا شجاعی، شهیندخت ملاوردی و معصومه ابتکار» در سمت معاونت زنان ریاست جمهوری رخ داده بود، اسنادی را ارائه داد و از غیرقانونی بودن این اقدامات سخن گفت. فردای آن روز بیانیهای توسط همین سه تن صادر شد که حرفهای ارائه شده درست نمیباشد و مفهوم بیانیه این بود که در همان تریبون و با همان شرایط، فرصت دفاع از خود میخواهند. ۱۲ بهمن ویژه برنامه جهانآرا از شبکه افق در کنداکتور قرار گرفت با چه مهمانانی؟ شهیندخت ملاوردی و زهرا شجاعی. اما هر دو مهمان، برنامه را نیمه و ناتمام رها کردند و روی آنتن از جا برخاستند و محل را ترک کردند. در مورد اتفاقات رخ داده قبل و حین و بعد از برنامه با امیرحسین ثابتی مصاحبه کردیم که گزارش آن تقدیم میشود.
بعد از بیانیه سه نفره، من با رئیس شبکه و ریاست سازمان وارد مذاکره شدم و با توجه به حدسهایی که در مورد سناریوسازی (با توجه به شناخت قبلی) که از این بزرگواران در ذهن داشتیم، با حضورشان در سیمای ملی موافقت شد. با خانم ابتکار تماس گرفتیم. از تجربه و دانستههای گذشتهمان معلوم بود که شرکت نمیکنند ولی ایشان گفتند که بیشتر اتهامات وارده در برنامه مربوط به دوران دو بزرگوار دیگر بوده و شرکت خود را در این برنامه لازم نمیدانند. خانم زهرا شجاعی هم شرط گذاشتند که تنها با خانم ملاوردی میآیند.
در روز برنامه من که مشغول کار خودم بودم و خانم ملاوردی و خانم زهرا شجاعی همراه آقای یاوری تهیه کننده در اتاق تشریفات حضور داشتند. یاوری طبق روال همیشگی برنامه، مهمانان را از روند کار باخبر کرد و روابط بسیار خوب و صمیمانهای قبل از برنامه بین ایشان برقرار بود. خانم شجاعی دو سوال پرسیدند:
- مهمان دیگری بجز ما میآیند؟
یاوری گفت: خیر تنها مهمانان حضوری شما هستید.
-یعنی مهمان تلفنی داریم؟
یاوری: به فراخور بحث، روال برنامه اینطور است که افرادی را در نظر داشته باشیم. اینکه قطعاً مهمانی را روی خط بیاوریم، نه. اما اغلب چند نفر از مرتبطین با موضوع را مطلع میکنیم که اگر بحث میتوانست با صحبتهای ایشان کامل شود، آماده باشند تا از ایشان در برنامه استفاده کنیم. تا قبل از برنامه هیچ شرط و سوال و مطلبی از سمت این دو بزرگوار به من و یا آقای یاوری گفته و ارائه نشده بود.
التهاب بحث
مسئله از زمانی آغاز شد که اسم خانم فاطمه شجاعی بهعنوان مهمان تلفنی برنامه آمد. همینکه خانم ملاوردی از الفاظ بچه و… استفاده کردند من فهمیدم که دنبال خارج شدن از فضای بحث هستند. اعتراض کردند که خانم فاطمه شجاعی در برنامه قبل وقت داشتند صحبت کنند. حتی من روی آنتن هم گفتم که اگر به خانم فاطمه شجاعی ۵-۱۰ دقیقه زمان بحث میدهم، در ازایش به شما هم ۵-۱۰ دقیقه زمان اضافه میکنم. اما ایشان گوش به حرف من نبودند و کاری که خودشان خواستند را انجام دادند. از نظر علمی هم در بحث چالشی اگر پایان بحث دست هر کسی باشد، احتمالاً بحث به نفع ایشان خاتمه مییابد اما خانم ملاوردی دوست داشتند که با یک حرکت احساسی پایان کار خود را در این برنامه رقم بزنند. بماند که چه صحبتهای قابل پیگیری دیگری هم در نشست گفتند.
از نظر من خیلی خوب شد چون افرادی که دم از شعار گفتگوی تمدنها میزنند و حرف از تعامل به میان میآورند، الان خود را نشان دادند که حتی تحمل صحبتهای ۵ دقیقهای منتقد خود را از پشت تلفن هم ندارند. چه برسد به مناظرههای رو در رو و حضوری.
بلاک توئیتر
نمیدانم سر چه موضوعی بود و به چه دلیل، اما زمانی که قبل از برنامه آمدم در توئیتر خودم توییتی بزنم و خانم ملاوردی را منشن کنم و موضوع برنامه را ارائه دهم، متوجه شدم از سمت ایشان بلاک شدم. تاکید میکنم، قبل از برنامه! از نظر من این کار برای شخصی که جایگاه معاونت ریاست جمهوری را داشته خیلی کار نادرستی است و ظرفیت پایین شخص را در برابر دریافت کوچکترین نقدها نشان میدهد. خب توئیتر فضای صحبت چند کلمه ایست. اگر تحمل دریافت صحبتها و نقدهای دو دقیقهای را هم ندارید که اسم خودتان را نباید بگذارید سیاستمدار!
من تصور میکنم ما تنظیماتشان را بههم زدیم
زمانی که بیانیه این سه نفر صادر شد، سناریوشان این بود که احتمالاً صدا و سیما با حضور ما مخالفت میکند و خود این را میخواستند بکنند عَلَم عثمان و از آن سو استفاده کنند. الحمدلله با تدبیر رؤسای مربوط، ما با حضور ایشان در رسانه ملی موافقت کردیم و از ایشان دعوت کردیم. به نظر من خودشان از دعوت ما کاملاً جا خوردند. خانم ملاوردی بهعنوان آدم قدرتمند اصلاحطلبان در این عرصه میخواست خود را نشان دهد و حرفهایی بزند که مردم را ترغیب به طرفداری کند. اما الحمدلله با این اتفاق و با رصد کامنتهای اخبار مربوط به اتفاقات از طیفهای مختلف، دریافتیم که مردم ما متوجه ناحق بودن حرفها و نادرست بودن رفتارشان در ترک آنتن تلویزیون شدند. از فارس و جامجم گرفته تا رسانههای آنور آب مثل بیبیسی و… کامنتها بیشتر با این موضوع بود که اگر حرفت حساب و حق است پس روی آنتن میماندی و به شبهات و سوالات پاسخ میدادی.
بعضیها میگویند ثابتی فرصتسوزی کرد
در این میان که نظرات هر دو طرف مطرح میشد برخی از دوستان میگفتند ثابتی با این کار فرصتسوزی کرد. من در مورد این افراد یک چیزی بگویم. دوستانی هستند که در این جریان اعتقاد دارند که باید سنگ خودمانیها را به سینه بزنند در عین حال از سمت جریان روشنفکری هم تأیید بگیرند. این را نمیدانم چه مدلیست؟ اما من می دانم که جهانآرای روز ۱۲ بهمن یکی از موفقترین برنامههای جهانآراها بود و بسیار خوب توانست روش گفتمان گروه روشنفکری را نشان دهد. حتی در ذهنم که مرور میکنم میتوانم بگویم این موفقترین برنامه جهانآرا بود.
این حجم از ادامهدار بودن موضوع آن هم نه از سمت ما و خود عوامل جهانآرا، بلکه از سمت خودشان و رسانههای طرفدارشان بسیار جالب و پیامدار است. جریانی که این مهمانان از رهبرانشان هستند، هنوز متوجه نشدند که در این عرصه باختهاند و با نداشتن استدلال دیگر نمیتوانند کار را پیش ببرند. مردم ما حرفها را مستدل قبول میکنند نه احساسی.
آمارهایی از بازخورد مردم
در یکی از روزنامههای طرفدارشان مطلبی منتشر شد با این محتوا که «۷۱% رفتار جامجم را غیرمنصفانه دانستند.» دوست دارم بگویم نظرسنجی ایشان هم شبیه نظرسنجی آقای روحانی است که از نشستن داخل ماشین و نگاه کردن به چشم مردمی که از کنارشان گذر میکنند مطالب را میفهمند. اما! با مطالعه این مطلب نکته جالبتر دستتان را میگیرد و آن هم اینکه این نظرسنجی مربوط به مخاطبان آقای خاتمی بوده است. این یعنی حتی از مخاطبان دو آتیشه خود اصلاحات هم ۳۰% موافق کار رسانه ملی بودند و خروج ملاوردی و زهرا شجاعی از برنامه را تصمیم نادرستی میدانند.
من نظرسنجی نکردم اما از مشاهده کامنتها و توییتها و نظرات رصد شده همه نوع رسانهای دریافتم که مردم با کار این خانمها در رسانه ملی مشکل دارند.
تجربه ثابت کرده که ما پای عهدمان ماندهایم
با توجه به اینکه ما با خانمها هیچ شرط و قولی بنا بر اینکه مهمان دیگری نیاوریم، قرار نداده بودیم، دوست دارم تجربههای گذشته را بازگو کنم و ارتباط به این تجربه بدهم که اگر این دو نفر به ما شرط میکردند که هیچ مهمان تلفنی و حضوریای حق ندارید بیاورید، من هرگز تلفنی را وصل نمیکردم و اجازه میدادم تا آخر برنامه با همین روال پیش برود. بارها در برنامههای دیگر شده که مهمان برنامه موضوع خاصی برایش مهم بوده و به ما گفته در مورد این یک موضوع صحبت نشود و یا اینکه صحبتی در مورد روال برنامه گفته است که ما هم رعایت کردیم و با هماهنگی با خود مهمان متعهد به حرفهایمان بودهایم. یک چیز را بگویم! از نظر من خانم ملاوردی و خانم شجاعی تصمیم خوبی گرفتند. من بهشخصه از هر دو بزرگوار تشکر میکنم. چون علاوه بر اینکه چهره گفتمان اصلاحات را در موضوع زنان و خانواده نشان دادند، کار را برای مخاطبان ما هم آسان کردند. قضاوت با بینندگان برنامه!
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!