میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، وام ازدواج از آن چیزهایی است که همیشه دربارهش بحث وجود دارد و گاهی هم علی رغم تأکیدات فراوان بر تسهیل دریافت این وام، بعضی زوجین برای دریافت آن با مشکلاتی رو به رو میشوند. رسانه فارس من در گزارشی به سراغ بانکها رفته تا به صورت میدانی ببیند وضعیت دریافت وام چگونه است:
طبق مصوبه مجلس به دو شیوه وام ازدواج در سال ۱۴۰۰ پرداخت میشود. وام ازدواج ۷۰ میلیون تومانی که به همه زوجین تعلق میگیرد و وام ازدواج ۱۰۰ میلیون تومانی که شرایط سنی دارد و فقط به زوجهای زیر ۲۵ سال پرداخت میشود.حالا در حالی که چیزی به پایان سال ۱۴۰۰ نمانده، تعداد زیادی از متقاضیان این وامهای ازدواج با مشکلات زیادی روبرو شدهاند. برخی از این زوجین در سامانه فارس من مشکل خود را تحت عنوان لزوم نظارت بر عملکرد بانکها در پرداخت وام ثبت کردهاند. طبق بررسیهای خبرنگار فارس، این مشکلات ناشی از تخلف بانکها و قوانین سختگیرانه شأن برای زوجین جوان است. پای درد و دل تعدادی از این زوجین نشستهایم تا از هفت خوانی بگویند که برای گرفتن وام طی باید بکنند.
یکی از مخاطبان فارس درباره خودسری بانکها در اعطا وام ازدواج اینطور میگوید: «برای وام ازدواج اقدام کردیم و بعد از چند وقت که بلاخره نوبت به ما رسید کارمند بانک برای دادن وام از ما دو ضامن رسمی خواست. مشکل اینجاست که معیار رسمی بودن را خود بانکها بر اساس سلیقه و میل شخصی شأن تعیین میکنند. ما هرچه برای شأن قانون و تبصره ردیف کردیم قبول نکردند و گفتن حتماً باید دو نفر به عنوان ضامن داشته باشید.
من به رئیس بانک گفتم که این کار شما خلاف قانون است و طبق قانونی که مجلس تصویب کرده شما باید یا یک ضامن را بپذیرد و یا سهم یارانه را به عنوان ضمانت قبول کنید. اما رئیس شعبه گفت شرایط را ما تعیین میکنیم نه مجلس!»
همین عدم نظارتها است که باعث تخلف بانکها شده و این تخلف تا جایی پیش رفته که رئیس بانک به جای اینکه قانون را اجرا کند برای مراجعه کننده شرایط و قوانین جدید میگذارد و به او میگوید من قانون را تصویب میکنم نه مجلس! این به این معناست که تا به اکنون هیچ نظارتی صورت نگرفته تا با مدیران متخلف برخورد شود و آنها احساس کردند که سلیقه شخصی شأن را میتوانند اعمال کنند. طبق مصوبه مجلس؛ بانکها برای ضمانت باید فقط یکی از سه مورد اعتبارسنجی که شامل یک ضامن و سفته یا سهم فرد از حساب یارانه هدفمندی میشود را به منزله ضمانت بپذیرند. در این صورت هر قانون و شرایطی غیر از این سه مورد تخلف محسوب میشود.
شاغل بودن عروس، شرط عجیب یکی از بانکها برای زوجین!
مریم یک دختر ۲۰ ساله است که به تازگی ازدواج کرده او میگوید: «چون هنگام ازدواجم کمتر از ۲۵ سال داشتم طبق قانون باید ۱۰۰ میلیون تومان وام ازدواج دریافت میکردم. اما بانک حاضر به پرداخت این مبلغ نبود میگفتند که حتماً باید شاغل باشم و از محل کارم نامه بیاورم تا وام را به من بدهند. تازه همین هم کافی نبود دو ضامن و ۱۰۰ میلیون سفته هم میخواستند. برای گرفتن وام ازدواج خیلی اذیت شدیم و کلی وقت گذاشتیم. جالب اینجا بود که از یک دختر ۲۰ ساله انتظار داشتند شاغل باشد و حقوق بگیرد. به نظر من اگر کسی در این سن درآمد داشته باشه دیگر چه نیازی به وام دارد؟ من پرسیدم که اگر کسی کار نداشته باشد چی؟ اما با تندی گفتند اگر کسی کار ندارد حق هم ندارد وام بگیرد. یعنی همه دختران کشور ما شاغلند و یا درآمد دارند که همچین قانونی را میگذارند؟ اصلاً مگر این وام برای کمک به زوجینی نیست که توانایی هزینه ازدواج شأن را نمیتوانند فراهم کنند پس این قانونهای سخت و من درآوردی چیست؟!»
شرط اشتغال عروس و داماد از کجا آماده؟ مگر طرح ضربتی وام ازدواج در راستای تسهیل امر ازدواج نیست پس این شروط سخت برای گرفتن وام چطور به وجود آمده؟ دختر یا پسری که کمتر از ۲۵ سال دارند طبیعتاً دانشجو هستند و هنوز وارد بازار کار نشدهاند تازه اگر شرایط خدمت و سربازی را نادیده بگیریم به ندرت جوانی که کمتر از ۲۵ سال دارد شاغل است. واضح است که این شرط بنا به سلیقه شخصی بانکها گذاشته شده چرا که مجلس دریکی از بندهای مصوبه طرح ضربتی وام ازدواج بیان کرده تنها در صورتی نیار به اشتغال است که زوجین نه وثیقه و نه ضامن به بانک ارائه دهند.
چنانچه متقاضی دریافت تسهیلات ازدواج، کارمند رسمی یا پیمانی دولت، نیروی نظامی و انتظامی، نهادها و مؤسسات عمومی (نظیر شهرداری و بنیاد، کمیته امداد، و هلال احمر) باشد، ارائه گواهی تعهد کسر اقساط از سازمان مربوطه بههمراه ارائه فیش حقوق و حکم کارگزینی و درصورتی که مانده حقوق نامبرده کفایت کند، نیازی به اخذ ضامن نیست.
بعضیها یک سال است که در انتظارند چهارماه که چیزی نیست!
صادق یکی از ساکنان استان همدان است او برای گرفتن وام ازدواج با مشکلاتهای زیادی رو به رو شده و چند ماه است که برای گرفتن وام بین بانکها در رفت و آمد است. او بهانه تراشیهای کارمندان بانک را این طور توصیف میکند: من و همسرم تیر ماه سال ۱۴۰۰ عقد کردیم. یک هفته بعد برای درخواست وام ازدواج اقدام کردیم. تقریباً ۴ ماه گذشت. هیچ خبری نشد و از طرف بانک پیامکی دریافت نکردیم. من شخصاً به بانک رفتم و این مشکل را به کارمندان بانک گفتم. اما پاسخ شأن این بود که خیلی از مردم ۸ ماه و یا بیشتر در انتظار هستند و هنوز نوبت به آنها نرسیده، چهار ماه انتظار که چیزی نیست! چندوقت گذشت و من دوباره پیگیر شدم اما گفتند که تا پایان سال ۱۴۰۰ به کسی وام نخواهند داد.
متأسفانه چون قرار بود بانک ادغام شود مسئله وام ازدواج ما و امثال ما که چندین ماه در انتظار بودیم فراموش شد. من همچنان چندوقت یک بار پیگیر بودم تا اینکه یکی از کارمندهای بانک پیشنهاد داد به بانکی دیگری بروم و در سامانه، بانک دیگری را انتخاب کنم.
تقریباً چند وقت هم منتظر بودم تا بانکی که مد نظر من بود در سامانه قرار بگیرد. بلاخره ثبت نام را تکمیل کردم این بار برخلاف قبل سریعتر نوبت به ما رسید و انتنظارمان زیاد طول نکشید. مدارک را تکمیل کردیم و ۲ ضامن را هم به بانک معرفی کردیم. بانک مدارک ما را تأیید کرد و قرار شد به ما اطلاع بدهند. بعد از چند روز که پیگیری کردیم گفتند دستور آمده که به کسی وام داده نشود!
این دستور از کجا آمده؟ علتش چیست؟ چرا نباید به جوانهایی که برای شروع زندگی مشترک شأن منتظر وام هستند وام داده نشود؟ با این تورمی که در کشور هست اگر همان چند ماه قبل وام را گرفته بودیم شاید میشد بخش بیشتری از مقدمات زندگی را فراهم کرد. اما حالا چی؟ حالا هم قیمتها مثل همان چند ماه پیش است که مبلغ وام شأن تغییری نمیکند؟
وام ازدواج یا هفت خوان رستم؟
زینب یک سال است که ازدواج کرده اما هنوز موفق به دریافت وام ازدواجش نشده. او ساکن طبس است و معتقد است مردم این شهر برای گرفتن وام مشکل جدی دارند. زینب میگویند: یک سال پیش ازدواج کردم و از همان موقع برای گرفتن وام اقدام کردم. زمانی که من ثبت نام کردم فقط صندوقهای قرض الحسنه در لیست سامانه قرار داشت. من چندین بار ثبت نام کردم اما خبری نشد هر بار هم مجبور به انتخاب صندوقهای قرض الحسنه بودم. پیگیری که کردم مسئول یکی از همین صندوقها گفت به ما بودجه نمیدهند. وقت خودتان را تلف نکنید. ما نمیتوانیم وام بدهیم چون بودجه نداریم. یکی از بانکها را انتخاب کنید. چند وقت طول کشید تا بلاخره در لیست، نام یک بانک قرار گرفت. من ثبت نام کردم و امیدوار بودم که این بار حتماً مشکلم برطرفم میشود اما نشد. بانک هم گفت به دلیل اینکه قرار است ادغام شود به کسی وام نخواهد داد. من واقعاً به این وام نیاز داشتم و دارم اما هنوز بعد از یک سال حتی برای ثبت نام موفق نشدم چه برسد به مراحل بعدی و ضامن و مدارک! اصلاً حکم هفت خوان رستم را دارد. فقط مشکل من نیست خیلی از ساکنان شهرم نیز همین مشکل را دارند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!