میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مرضیه کیان: لباس خاکی و پوتین مشکی و چفیهای که دور گردن بسته شده، تقریباً برای همه ایرانیها نمادی از دفاع مقدس است. لباس خاکی و پوتین که فاکتور گرفته شود، چفیه باقی میماند که اگر کسی بعد از دوران جنگ از آن استفاده کند، بیشتر با عنوان بسیجی خطاب میشود.
البته نوع چفیه هم خیلی مهم است! منظور چفیهای است سفید رنگ که با خطوط مشکی آذین داده شده، نه انواع مختلف آنکه این روزها در بازار دیده میشود.
با اینکه در میدان نبرد، خیلی چیزها مثل اسلحه، فشنگ، سیم خاردار و نارنجک مطرح است، اما در این میان چفیه جایگاه ویژهای دارد؛ هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ کاربردی.
پای صحبت رزمندهها که مینشینیم چفیه تنها به عنوان نمادی برای مقاومت و نشانه بسیجی بودن نیست.
آقا هادی که سابقه حضورش در جبهههای دفاع مقدس به ۹ ماه و چند روز میرسد، از کاربردهای چفیه بیشتر میگوید: «هرچند توصیف ارزش چفیه برای ما که روزهای خوش و ناخوش را با هم دیدیم سخت است، ولی چیزهایی که میشود بیان کرد این است که چفیه روی خاک برای ما حکم سجاده داشت، در شرایط خاص نقاب و بند اسلحه و فانسقه میشد. وقت شیمیایی زدنها نمناکش میکردیم تا به عنوان حفاظ جلوی دهان و بینی بگیریم، هنگام مجروح شدن بچهها به عنوان برانکارد یا باند بر روی زخم استفاده میشد. وقت سرما مثل کمربند دور کمر بسته میشد و وقت گرما به عنوان سایهبان کاربرد داشت.
در وقت عملیات هم به عنوان شال، دور گردن بچهها خودنمایی میکرد و بسیاریشان در پایان عملیات غرق خون با شهدا به سمت خانوادههایشان راهی میشد.»
چفیه، دستار مشترک اکثر کشورهای خاورمیانه
درست است که چفیه از زمان انقلاب همراه انقلابیها دیده شد و با دفاع مقدس و بسیجیها شناختهتر، اما قدمت چفیه یا به اصطلاح دقیقتر «کوفیه» خیلی قدیمیتر از این حرفهاست و شاید بتوان ادعا کرد که با تاریخ پوشش مردمان سرزمینهای عرب گره خورده؛ از شبه جزیره ‘گرفته تا مصر و شام.
مردهای عرب، به خصوص کشاورزها چفیه را روی سرشان میگذاشتند و آن را با رشتهای به اسم عقال محکم میکردند تا از سر و چشم و دهان آنها در برابر آفتاب و شن محافظت کند.
بعدها وقتی مبارزات فلسطینیها علیه رژیم صهیونیستی شدت گرفت، ماهیت چفیه رنگ و بوی جدیدی گرفت و نماد آرمانهای مردم فلسطین شد؛ چفیهای که به چفیه فلسطینی معروف است و در رنگهای سفید و مشکی یا سرخ و سفید کاربرد دارد.
چفیه همراه همیشگی فلسطینیهاست؛ در جنگ به عنوان پوشش و نقاب روی صورتشان است تا توسط نیروهای اشغالگر شناسایی نشوند، در حالت عادی هم به عنوان پوششی که جزوی از لباسشان است.
راستش کاری که فلسطینیها با چفیه کردند، باعث شد چفیه به عنوان آرمان مقاومت فلسطین مطرح شود و برای تمام دنیا شناخته شده است. چفیه فلسطینی علاوه بر زادگاهش در عراق و شام هم کاربرد دارد.
در بخشهایی از عراق، همان چفیه فلسطینی با تفاوت داشتن در رنگ (که به رنگ آبی است) بر گردن مردم دیده میشود که به شماغ عراقی شهره است.
علاوه بر کشورهای عربی، بین اقوام کرد، بلوچ، افغان و پشتون هم چیزی مشابه چفیه در لباسهایشان وجود دارد که به شماغ پاکستانی شناخته شده است. رنگ شماغ پاکستانی در تناژ رنگی سبز است و خطوط روی آن با چفیه فلسطینی فرق دارد.
مصار هم نوعی چفیه است که بیشتر در کشورهای عمان، یمن، امارات، قطر و جزایر استفاده میشود. این نوع چفیه متفاوتتر از آن معنای جا افتاده و آرمانگرایانه است؛ پارچههای فاخر با طرحهای سنتی و نقش و نگار شده.
غتره را بیشتر بر سر مردان حاشیه خلیجفارس و عربستان دیدهایم؛ یا یکدست سفید است یا سفید با خطوط ریز قرمز که با عقال روی سر قرار میگیرد. غتره بنا به جنسهای متفاوت و مرغوب نسبت به انواع چفیه قیمت بالاتری دارد.
چفیه ایرانی از جنس مقاومت است
هرچقدر هم از تنوع چفیهها (تازه اصیلهای آن نه برندهایی که به تولید چفیه روی آوردهاند و در گزارش بعدی به طور مفصل به آنها میپردازیم) بگوییم، باز هم چفیه مورد نظر ما ایرانیها که گهگاه «چپیه» هم تلفظ میشود و در هفته دفاع مقدس و هفته بسیج، جایگاه خاص خودش را دارد، همان چفیه فلسطینی است که از زمان انقلاب به دلیل آموزشهای نظامی که ایرانیها در لبنان و فلسطین دیده بودند و فرهنگ استفاده از چفیه را از مبارزان فلسطین فراگرفته بودند، به فرهنگ مقاومت ایران وارد کردند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!