میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله*: افغانستان کشوری شگفت و عجیب با مسائلی مختص به خود است. چند دهه دخالت خارجی در افغانستان توسط شوروی، آمریکا، غرب و بعضی کشورهای منطقه نظیر پاکستان موجب شده تا جنگ و خونریزی و درگیریهای قومی در این کشور باستانی استمرار داشته باشد و مردم افغانستان در همه این سالها لحظهای روی خوش را به خود نبینند. جدا از همه جنگها و ترورها و دعواهای داخلی و منطقهای که در افغانستان جریان دارد و بسیاری از مردم افغانستان را به مهاجرت اجباری به دیگر کشورها فراخوانده است، یکی از دعواهای همیشگی و اصلی در افغانستان «دعوای زبانی» است. البته ناگفته مشخص است که این دعوا یک دعوای ساختگی است و مانند هر واقعهای در خاورمیانه دست استعمار و استکبار در میانه این دعوا آشکار است.
کشورهای غربی به سردمداری آمریکا برای از بین بردن همه مؤلفههای هویتی و بومی مردم این منطقه دست به هر کاری میزنند و یکی از راهبردیترین مسائل که از دستبرد آنها به دور نمانده است، «زبان فارسی» است. این کشورها همانطور که حدود دو سده پیش با حضور در هندوستان و با برنامهریزی مشخص و طولانی مدت زبان مردم هندوستان را از فارسی به انگلیسی تغییر دادند و برای همیشه مردم هندوستان را از «وطن فارسی» و «تمدن فارسی» جدا کردند، و نیز همانگونه که الفبای زبان فارسی در کشور تاجیکستان را تغییر دادند و رسمالخط انگلیسی را جایگزین حروف و کلمات فارسی کردند تا راه ارتباطی مردم تاجیکستان با دیگر فارسزبانان را سد کنند، بدشان نمیآید برای همیشه زبان فارسی را از دایره فکر و فرهنگ و زبان مردم افغانستان حذف کرده و زبان پشتون که در مقایسه با زبان فارسی زبانی بیهویت و بدون تاریخ و ادبیات و پیشینه است را جایگزین زبان فارسی کنند. طبیعی است که مقاومت زبان پشتون در برابر زبان انگلیسی بسیار کمتر از زبان فارسی، که خود پیشینهای طولانی به درازای هزاران سال دارد، است. به همین دلیل آشکار است که تسلط یافتن زبان پشتون بر افغانستان اولین گام برای حذف هویت و موجودیت مردم افغانستان و هضم آنها در هاضمه جهانی خواهد بود.
دعوای زبانی در افغانستان و مبارزه مردم و فرهیختگان افغانستان در دفاع از زبان فارسی تا بدان جای پیش رفته است که آنها نه تنها برای موجودیت زبان فارسی، بلکه برای استفاده از کلماتی نظیر «دانشگاه» و «دانشکده» و نیز حق آموزش و مکالمه با زبان فارسی راهپیمایی برگزار کرده و شهید دادهاند. ۷ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ بود که صدها دانشجوی دانشگاه هرات در اعتراض به حذف کلمه «دانشگاه» از سر در این دانشگاه و دیگر دانشگاههای افغانستان دست به راهپیمایی اعتراضی زدند و تمام خواسته آنها این بود: بگذارید کلمه «دانشگاه» در کنار کلمه «پوهنتون» و «university» بر سر در دانشگاههای افغانستان بماند!
آنها میدانستند که اگر بیش از این در برابر موج فارسیستیزی دولت اشرف غنی کوتاه بیایند، دیری نمیپاید که زبان فارسی برای همیشه از صحنه اجتماع و فرهنگ افغانستان رخت برخواهد بست. بنابراین در همه این سالها یکی از خواستهها و مطالبات مردم افغانستان از دولتهایشان، که عموماً حاکمان پشتون بر رأس آنها بودهاند، حفظ و حراست از زبان ملی مردم افغانستان یعنی زبان فارسی بوده است. از جمله این اعتراضات و راهپیماییها یکی «جنبش رستاخیز» بود که مردم افغانستان با شعارهای «عدالت»، «مبارزه با تبعیض فرهنگی» و «دفاع از زبان فارسی» به خیابانها آمدند و دهها کشته و زخمی تقدیم زبان فارسی کردند. راهپیمایی دانشجویان دانشگاه هرات نیز یکی دیگر از صدها کنش و واکنش زبانی و اعتراضی نخبگان و مردم افغانستان در دفاع از زبان فارسی بود که همچون جنبش رستاخیز با دخالت نیروهای امنیتی و دولتی به خشونت کشیده شد، بسیاری از دانشجویان لت و کوب شدند، تعدادی دستگیر شده و تعدادی برای همیشه از افغانستان متواری شدند، چرا که از تیغ تیز نیروهای امنیتی دولت اشرف غنی که خود از سرسختترین چهرههای ضد فارسی بود در امان نبودند.
این روزها دوباره مثل دوران حاکمیت «اشرف غنی احمدزی»، کلمه «دانشگاه» در افغانستان به واسطه انتشار یک کلیپ مورد بحث و توجه واقع شده است. در روزهای گذشته بود که کلیپی از اعتراض یکی از سران طالبان درباره استفاده از کلمه «دانشگاه» در شبکههای مجازی منتشر شد. این عضو طالبان در برابر استفاده مجری شبکه طلوع افغانستان از کلمه «دانشگاه»، او را از به کار بردن کلمه دانشگاه برحذر میدارد!
از قرار معلوم فارسیزبانان و فارسیدوستان افغانستان همچنان راه دراز و دشواری در دفاع از این زبان عزیز در کشورشان دارند. امیدواریم حال موطن زبان فارسی، حال سرزمین شاهنامه و فردوسی، حال بلخ و بامیان و هرات و کابل، و حال زبان فارسی در افغانستان از آنچه که هست بهتر شود و روزهای روشنتری در انتظار زبان فارسی و مردم افغانستان باشد.
* نویسنده: جواد شیخ الاسلامی
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!