میرنیوز
به گزارش خبرنگار مهر، در مسابقات وزن مثبت ۷۵ کیلوگرم کاراته المپیک روز گذشته سجاد گنج زاده کاراته کا ایران موفق شد به مدال طلا دست یابد. گنج زاده در فینال با «طارق حامدی» ورزشکار عربستانی دیدار کرد و از حریفش عقب بود اما به خاطر ضربه خطرناک وی، گنج زاده لحظاتی بیهوش و با برانکارد به بیرون از تاتامی منتقل شد. در نهایت داوران این مسابقه رای به برتری گنج زاده دادند.
مربی عربستان: سهل انگاری از گنج زاده بود!
این تصمیم داوران، انتقاد کارشناسان عربستانی را در پی داشت. روزنامه «الشرق الاوسط» امروز در گزارشی به این موضوع پرداخت و تیتر زد: «یک تصمیم ناعادلانه طلا را از حامدی گرفت» و در ادامه نوشت: «کارشناسان کاراته باوجود شفافیت قوانین از رای نهایی شگفت زده شدند.»
«علی الزهرانی» مربی تیم ملی عربستان در این خصوص گفت: داوری معتقد بود که الحامدی در این مسابقه خشونت آمیز بازی کرد و به سر بازیکن ایرانی برخورد کرد، هرچند سهل انگاری از سوی بازیکن ایرانی صورت گرفت! او سرش را پایین انداخت و ضربهای دریافت کرد که خطرناک محسوب نمیشود، بدیهی است که سجاد شایسته اخراج بود! طارق از نظر ما قهرمان است.
رئیس سابق فدراسیون عربستان: گنج زاده مبالغه کرد!
«ابراهیم القناس» رئیس سابق فدراسیون عربستان هم در این خصوص گفت که بازیکن ایران در بیهوشی خود مبالغه کرده است و داور در خلاء قانونی او را قهرمان کرد! وی افزود: طارق حامدی یک قهرمان تاریخی بود و نباید او را سرزنش کرد. او به موفقیت بزرگی برای ورزش عربستان دست یافت.
«محمد القحطانی» قهرمان سابق عربستان هم اعتقاد دارد به دلیل پیشرفت کاراته در وسایل محافظتی و دستکش، خشونت در این رشته در وضعیت امن تری قرار دارد و آسیبها کاهش یافته است. وی همچنین از انتخاب یک داور تُرک برای این مسابقه انتقاد کرد و گفت: انتخاب یک داور ژاپنی مفیدتر بود زیرا کاراته اساساً ورزش ژاپنیها است.
پاداش طلایی برای ورزشکار عربستانی
«عبدالعزیز بن ترکی الفیصل» وزیر ورزش عربستان هم روز گذشته در پایان مسابقه فینال کاراته به حمایت از ورزشکار این کشور پرداخت. وی به حامدی تبریک گفت و تاکید کرد که از این کاراته کا با پاداش ۵ میلیون ریالی (واحد پول عربستان) معادل پاداش یک ورزشکار طلایی تقدیر میشود.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!