میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، علی هاشمی پس از اوت کردن در المپیک اظهار داشت: رقابت یک ضرب خوب بود و ما طبق برنامه جلو رفتیم، هدف این بود که فقط فاصله را با حریفان حفظ کنیم و همین راه را ادامه بدهیم. در حرکت دو ضرب هم استراتژیمان این بود هر چیزی که به مدال نزدیک مان میکرد را انجام دهیم. من کمی سرگیجه داشتم و وزنه که روی سینهام بود نمیدانستم دارم چه کار میکنم! در حرکت آخر عضله چهار سرم آسیب دید، تمام زورم را زدم اما نشد.
هاشمی در پاسخ به این سوال که انتخاب وزنهها برایش سنگین بود و نمیشد با وزنههای پایینتر شروع کرد تا در جدول باقی بماند گفت: در المپیک ریو هفتم شدم و اگر با ۲۲۲ شروع میکردم و باز هفتم میشدم. اما اگر همین وزنه ۲۲۶ را مهار کرده بودم کسب مدال برای من قطعی بود. اگر وزنه پایینتر انتخاب میکردم شاید بدنم سرد میشد.به نظر خودم شرایط بدن با من یار نبود.
وزنه بردار المپیکی کشورمان گفت: بیست روز قبل از المپیک تاندون پایم کش آمد و عضلهام پاره شده بود و به همین دلیل به مسابقات آسیایی نرفتم. از ۲۳ فروردین همه چیز تازه برای من شروع شد. برای المپیک فقط سه ماه تمرین کردم و اگر سه هفته بیشتر تمرین میکردم اوضاع فرق میکرد. فکر میکنم قسمت من این است که در المپیک مدال نگیرم.
هاشمی با بیان اینکه احتمالاً این آخرین المپیکش بود گفت: هنوز المپیک ریو که در آن هفتم شدم را هضم نکردهام، حالا اینجا را نمیدانم چه کار کنم. گفتم شاید قسمتم نیست. احتمالاً این آخرین المپیکی بود که در آن شرکت میکردم. شرایط سهمیه گرفتن در وزنه برداری خیلی سخت شده است. پشت سر هم مسابقه داشتیم و من در همین انتخابیها مصدوم شدم. اگر اوضاع همینطور باشد حتی کیانوش و سهراب در مسابقات شرکت نمیکنند. من از مربیانم، اعضای کادر فنی و عوامل فدراسیون تشکر میکنم. اگر یک دستم را ببرند اشکم در نمیآید اما اینجا حالم خیلی بد است.
منبع : خبرگزاری مهر
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقهای با مهاجران
عروسی که صبح ازدواجش دوید/ میگفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
غنیسازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بینالمللی انرژی تعامل داریم
چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدیترین پروژه ریلی کشور است؟