میرنیوز
به گزارش خبرنگار مهر، شمشیربازی ایران اگر ناکام ترین رشته ایران در المپیک نباشد قطعا یکی از آنهاست، رشته ای که ورزشکارانش با وجود پیش بینی های قطعی و امیدهای مسلمی که به آنها وجود داشت، نتوانستند در هیچ یک از دو بخش انفرادی و تیمی صاحب مدال شوند و دست خالی تر از ریو به تهران بازگشتند.
در المپیک ریو مجتبی عابدینی تا مرحله نیمه نهایی پیش رفت و در یک قدمی کسب مدال دستش از آن کوتاه ماند. در توکیو اما این شمشیرباز در دومین بازی متحمل شکست شد و نتوانست از مرحله یک هشتم صعود کند.
در بخش تیمی هم که شمشیربازی ایران اولین حضور المپیکی در آن را تجربه می کرد، عابدینی نتوانست کمک حال هم تیمی هایش به خصوص در دیدار نخست برابر ایتالیا باشد، درست بر خلاف علی پاکدامن که وزنه شمشیربازی در المپیک ٢٠٢٠ بود.
علی پاکدامن در بخش انفرادی تنها ایرانی بود که تا مرحله یک چهارم رفت اما رویارویی با ژیلاگی مدعی باعث حذفش در این مرحله شد، این المپین کشورمان در بخش تیمی هم ستاره بی چون و چرای شمشیربازی ایران بود . طوریکه در دیدار حساس برابر ایتالیا به تنهایی ٢٢ امتیاز گرفت اما در نهایت عملکرد وی به تنهایی نتوانست به پیروزی در این دیدار و پیشروی تیم تا مدال آوری کمک کند و به همین دلیل پاکدامن با وجود آمادگی و شایستگی، دومین حضور المپیکی را بدون مدال به پایان رساند.
به همین دلیل است که او تاکید دارد زخم المپیک تا همیشه روی تنش می ماند.
این ملی پوش شمشیربازی اسلحه سابر در گفتگو با خبرنگار اعزامی مهر به توکیو گفت: المپیک برای من تمام شد به همین راحتی؛ انگار همین دیروز بود که می گفتیم مثلا ١٠٠ روز مانده به المپیک، ٨٥ روز مانده، یک هفته مانده، فردا افتتاحیه است و ...، حالا برگشتم به تهران بدون اینکه انچه از المپیک می خواستم و گرفته باشم.
وی تاکید کرد: دوستانم به من می گویند موقع بازی هایم استرس نداشتم، آنها راست می گویند چون آنقدر مصمم و جدی و با انگیزه برای برد بودم که اصلا به باخت و استرس آن فکر نمی کردم. فقط می گفتم سنگ هم از آسمان ببارد باید ببرم اما متاسفانه خیلی بد اسیر ناداوری شدم.
این ملی پوش شمشیربازی با اشاره به دیدار سومش در بخش انفرادی المپیک که مقابل "ژیلاگی" مجارستانی واگذار کرد، ادامه داد: کاش این رقابتم را یک داور منصف قضاوت می کرد، نمی گویم در این صورت حتما می بردم اما قطعا می توانستم بازی کنم و ببازم. داور رومانیایی که قضاوت ان بازی را بر عهده داشت خصومت بدی با شمشیربازی ایران دارد و این را در همه قضاوت هایش نشان می دهد.
پاکدامن تصریح کرد: من برای المپیک خیلی آماده بودم، حتی الان هم می گویم کسی نمی توانست من را راحت شکست دهد. "شاتماری" باور نمی کرد که من او را شکست داده باشم طوریکه تا وقتی رقابتم با "ژیلاگی" تمام شد هنوز "وست" خود را به تن داشت و بهت زده نشسته بود. فکرش را نمی کرد من اینقدر خوب بازی کنم.
وی با بیان اینکه متاسفانه شرایطم در بخش انفرادی به سمت و سویی رفت که باختم، یادآور شد: بعد از آن تمام انرژی خود را جمع کردم تا بتوانم در بخش تیمی به هدفم برسم اما نشد. تمام تلاشم را کردم، این اطمینان را دارم که کم نگذاشتم و اصلا به همین دلیل است بابت عدم کسب مدال می سوزم. این المپیک من را زخمی کرد، زخمی که روی تنم مانده یک زخم کاری است که هر روز عمیق تر می شود. تا عمر دارم بابت این المپیک می سوزم.
پاکدامن با یادآوری اینکه در رقابت تیمی مقابل ایتالیا یک ضربه آخر که با رای داور به سود حریف اعلام شد، ایران را ناکام کرد و همچنین با اشاره به پاداش مصوب برای مدال آوران این دوره بازی ها گفت: من ضربه آخر را زدم و اگر امتیاز آن را می گرفتم، ٧٥٠ میلیون تومان می گرفتم و حالا که امتیاز این ضربه را نگرفتم آن حداقل ٧٥٠ میلیون را از دست دادم. به خاطر همین است که می گویم من فقط یک بازی و یک المپیک را نباختم، بلکه زندگی ام را باختم.
وی ادامه داد: ۵ سال برای المپیک زحمت کشیدم، برای کسب سهمیه تیمی خیلی تلاش کردم، مقابل ژاپن در مسابقات مصر و در رقابت با چین در مسابقات مجارستان خیلی تلاش کردم تا تیم نتیجه بگیرد. بعد از کسب سهمیه هم با وجود کرونا تمرین می کردم، در کوچه و خیابان تمرین می کردم، فکر می کردم برای نتیجه گرفتن باید تمرین کنم اما الان برایم اثبات شده که کرسی و داشتن آن مهمترین است تا اسیر خصومت داوران نشویم.
ملی پوش المپیکی شمشیربازی کشورمان با تاکید بر اینکه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از او و هم تیمی هایش حمایت کامل داشتند، در مورد برنامه های پیش روی خود گفت: کاری غیر از شمشیربازی و ورزش بلد نیستم، اینها عشق من هستند، باید کمی ریکاوری کنم و با همان زخم هایم به ورزش و شمشیربازی بازگردم.
پاکدامن تاکید کرد: زندگی من قمار است، در برخی رشته ها نتیجه المپیک هیچ تاثیری روی روند کار و زندگی شان ندارد، با خیال راحت قرارداد باشگاهی را منعقد می کنند اما ما در شمشیربازی احوال مان به نتیجه المپیک بستگی داشت در حالیکه از المپیک هیچ چیزی گیرمان نیامد.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!