میرنیوز
به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به توکیو، محسن نصراصفهانی پس از پایان رقابت هانیه رستمیان در بخش سرعت ماده ٢۵ متر تپانچه گفت: مسابقات در تمام مادهها خوب برگزار شد اما متاسفانه رقابت ٢۵ متر بانوان را در سالن فینال برگزار کردند. این در شرایطی است که در تمام دنیا رقابتهای این ماده در فضای باز برگزار میشود و در واقع تیرانداز در شرایطی که تمرین کرده، مسابقه میدهد.
وی ادامه داد: درست است که همه ورزشکاران در شرایط یکسانی مسابقه دادند اما برگزاری مسابقات به این شکل خارج از استاندارد در دنیا بود.
سرمربی تیم تیراندازی با تپانچه ایران با بیان اینکه مربیان سایر کشورها نیز به این موضوع اعتراض داشتند، تصریح کرد: به دلیل برگزاری مسابقات ۵٠ متر مجبور شدند رقابتهای ماده ٢۵ متر را در سالن برگزار کنند. ژاپنیها باید برنامه ریزی بهتری انجام میدادند و امکانات این کار را هم داشتند.
نصراصفهانی گفت: یک مسابقه نهایتا باید در دو راند برگزار شود اما این مسابقه در ۴ راند برگزار شد. شرایط زمانی و آب و هوایی برای ورزشکاران یکسان نبود.
نصراصفهانی در پاسخ به این سوال با وجود تمام این مسائل از عملکرد هانیه رستمیان رضایت دارد، اظهار داشت: او عملکرد بسیار خوبی در المپیک ٢٠٢٠ داشت. در ایران با محدودیت فشنگ روبهرو بودیم. رئیس فدراسیون تمام تلاشش را کرد تا قبل از المپیک فشنگ مناسب در اختیار ما قرار دهد. اردوهای زیادی هم داشتیم اما مشکل فشنگ همچنان پابرجا ماند. امیدوارم در آینده این مشکل حل شود.
وی درباره اینکه رستمیان در مسابقات گذشته عملکرد بهتری داشت، خاطرنشان کرد: او در این مسابقه شروع خوبی داشت اما شرایط سخت بود و فشار مسابقه باعث شد تمرکزش را از دست بدهد.
نصراصفهانی افزود: فضای مسابقات المپیک روی همه ورزشکاران تاثیر میگذارد. حتی جواد فروغی هم که طلا گرفت تحت فشار مسابقات بود اما یک ورزشکار خیلی سریع خودش را ریکاوری میکند و ورزشکاری دیگر نیاز به زمان دارد.
سرمربی تیم تیراندازی با تپانچه ایران با ابراز رضایت از عملکرد این تیم گفت: بیسابقهترین عملکرد تیم تپانچه در المپیک ٢٠٢٠ رقم خورد. هم فروغی و هم رستمیان در اوج آمادگی گام به المپیک گذاشتند و من از آنها راضی هستم. حق تیم ما کسب دو مدال بود، با این وجود من از عملکرد تیم راضی هستم.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!