میرنیوز
به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به توکیو، یکی از جذابیتهای همه رویدادهای ورزشی شور و هیجانی است که از سوی تماشاگران حاضر در ورزشگاه به بازیکنان و ورزشکاران منتقل میشود تا رقابتی جذاب و تماشایی تر را به نمایش بگذارند.
اتفاقی که در رویداد بزرگی چون المپیک نمود بیشتری دارد و حضور تماشاگرانی از سراسر دنیا باعث دلگرمی بیشتر ورزشکاران و رقم خوردن رقابتی هیجانیتر میشود. اما در سی و دومین دوره بازیهای المپیک که به میزبانی توکیو برگزار میشود، یک افسوس همیشگی وجود دارد؛ «غیبت تماشاگران».
هر چند در مراسم افتتاحیه هم جای خالی تماشاگران کاملاً احساس میشد و این رویداد نمایشی و جذاب بدون هیجان داخل ورزشگاه برگزار شد و دیگر خبری از صدای تشویقها و سروصدای آنها نبود، اما با شروع رقابتهای دوومیدانی این خلا بزرگ بیشتر احساس شد.
رقابتهای دوومیدانی از صبح روز جمعه در حالی به میزبانی ورزشگاه ملی توکیو آغاز شد که این ورزشگاه خالی از تماشاگر بود و با ماکتها و نمادهایی از تماشاگران پر شده بود. اتفاقی که دیگ جوشان در هنگام برگزاری مسابقات دو ۱۰۰ متر را به یک جعبه سرد و بی روح تبدیل کرده بود!
شیوع کرونا و گسترش آن ژاپنیها را وادار به گرفتن این تصمیم کرد و هر چقدر آنها تلاش کردند تا بتوانند حداقل تماشاگران خودی را در ورزشگاهها داشته باشند اما در نهایت تصمیم گرفتند تمام رویدادهای ورزشی بدون حضور تماشاگران برگزار شود.
خلا بزرگ تماشاگران هر چند در همه رشتهها آزار دهنده است اما این آزار در ورزشگاه محل برگزاری مسابقات دوومیدانی بیشتر و سنگینتر است. خصوصاً در مسابقات دو ۱۰۰ متر مردان که یکی از جذابترین رقابتهای تمام المپیک است این خلا بیشتر احساس خواهد شد.
قطعاً غیبت تماشاگران که هیجان و انرژی زیادی را به ورزشکاران منتقل میکنند روی عملکرد ورزشکاران و دوندهها هم تاثیرمنفی خواهد گذاشت چرا که حداقل برای قهرمانان دیگر کسی نیست که بتوانند پس از اول شدن شادی شان را با آنها تقسیم کنند.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!