میرنیوز

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید 2020-10-01T12:19:07+03:30

خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ پریسا سلامتی: «مقصود آفرینش انسان تحمل بار غم بود. غم روی دوش دنیا سنگین بود. برای همین آدم آمد تا وزن زندگی درست وسط قفسه سینه‌اش را بفشارد. حالا اینکه چه اتفاقی برای سینه او می‌افتد، مهم نبود. اینکه من مدام حس می‌کنم جراحتی در این میان رخ داده است و "خون می‌رود و جراحتش پیدا نیست" خیلی قابل اثبات نیست؛ چون از نظر پزشکی ممکن است قلب هر چیزی باشد. روی صحبت من هیچ جای فیزیک جهان نیست. قلب در واقع محل نزول حزن و دلتنگی است. این را قرار نیست کسی تصدیق کند جز آن که موقع عبور کسی دلش لرزیده و چیزی از گلویش روی نفس ریخته است. نبضی که روی گردن آدم می‌زند یا جریان متداومی که زیر پوست آدم می‌رود و می‌آید، در هر بار گردش، اندوهی را جا به جا می‌کند. حافظ یکجاهایی به اصرار می‌گوید غم مخور؛ اما خودش کمی بعد از حرفش برمی‌گردد. چون قوت غالب انسان غم است. تو اگر غصه‌ای درونت بزرگ نشود، چطور می‌خواهی قد بکشی؟»


شما چند سطری از شماره مرداد بسته ادبی «بسط بدیهیات» را خواندید و در همین یک پاراگراف هم می‌توان فهمید چرا اسمش بسط بدیهیات است؟ اینجا قرار است تمام آن چیزهایی که برای ما بدیهی است (آنقدر که گاهی بی‌توجه از کنارشان رد می‌شویم) بسط پیدا کنند؛ اینجا قرار است از آدم‌های معمولی و جزئیات معمولی بشنویم اما به نحوی آراسته و گیرا.

چه کسانی بدیهیات را بسط می‌دهند؟
سارا بقایی راوری متولد اسفند ۱۳۷۵ است، ادبیات فارسی خوانده و الان در مقطع ارشد مشغول به ادامه تحصیل است. او و دوستش زینب «بسط بدیهیات» را شکل داده‌اند.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید

زینب سادات حسینی در اسفند ۱۳۷۵ به دنیا آمده، دیپلم گرافیک گرفته و به صورت تجربی دستی به همه هنرهای تجسمی داشته و الان مسئول گرافیک مؤسسه‌ای در قم است.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید
زهرا اسدی متولد دی ماه ۱۳۷۵ سومین شخصیت تأثیرگذار بسط، ادبیات فارسی خوانده و هم دانشگاهی ساراست. اگر به صفحه اینستاگرام بسط بدیهیات پیام دهید، با زهرا صحبت می‌کنید.
ماجرای دوستی و آشنایی سارا و زینب شنیدنی است. دوست‌های مجازی بوده‌اند که کم کم در زندگی یکدیگر از مجاز به واقعیت رسیدند. دقیقاً در چنین جاهایی است که اگر بد فضای مجازی را گفته‌ایم، باید خوبش را هم بگوییم. اینستاگرام وقتی آدم‌های همسو را به هم وصل می‌کند، فضای خوبی ست.
اولین نقطه اشتراک زینب و سارا شبیه هم نوشتنشان بود. قلم و زاویه دید مشترک آنها را به فکر باهم‌نویسی انداخت و بسته ادبی مجازی بسط بدیهیات از اینجا کلید خورد. نامش را سارا پیشنهاد داد و کارهای گرافیکی‌اش را زینب بر عهده گرفت.
در ابتدای کار قالب نوشته‌ها و نحوه انتشارشان اما با قالب‌های متداول فرق داشت و دارد؛ بسط بدیهیات شامل هفت نامه به نام روزهای هفته بود که از طرف راوی برای محبوبش نوشته شده بود. آن موقع‌ها باب آشنایی با مخاطب همان صفحه اینستاگرام بود و قرار بود قالب کار سه هفته نامه باشد. بعد از مدتی، مؤسسان بسط به فکر خروجی فیزیکی افتادند. پس بهمن ۱۳۹۶ اولین خروجی مجازی بسط بود و اردیبهشت ۱۳۹۷ اولین خروجی فیزیکی بسط در همان قالب هفت نامه؛ البته این بار با عکس و یک شعر دستنویس و هدیه‌ای از جانب صاحبان بسط که تمام اینها را در راستای یک موضوع قرار می‌داد. مدتی کار در قالب سه هفته نامه باقی ماند اما حالا ماهنامه است و هرچند وقت یکبار خروجی فیزیکی دارد.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید
ایده باهم‌نویسی اما چیز عجیبی ست. در ابتدا موقع شنیدن این ترکیب احتمالاً سوال پیش می‌آید که دو نفر چطور با هم می‌نویسند؟ زینب ماجرا را سر صبر و حوصله توضیح می‌دهد که یکی از آنها نامه اول را می‌نوشته و به نوعی موضوع کل هفته مشخص می‌شده است. بعد کارشان این طور ادامه پیدا می‌کرد که یک روز درمیان نامه‌ها را می‌نوشتند. البته آنقدر قلمشان شبیه هم است که کار اصلاً از یکدست بودن خارج نشده است.

از درآمد کار فرهنگی چه خبر؟
خرج کار فرهنگی همیشه بیشتر از درآمدش است. حالا این هزینه‌ها را از هزینه‌های معنوی وقت و فکر در نظر بگیرید تا همان هزینه متداول مالی. در نتیجه صاحبان بسط تا اینجا چندان چشمداشت مالی نداشته‌اند و با وجود گرانی کاغذ و چاپ و پست سعی کرده‌اند، قیمت بسته‌های ادبی‌شان را که به شکل فیزیکی به دست مخاطب می‌رسد، متعادل نگه دارند. یعنی به گفته خودشان آنها درآمدی برای گرافیست و نویسنده در نظر نمی‌گیرند و هرچه هست هزینه خریدها و چاپ است.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید

صحبت از قیمت‌ها که می‌شود، خودشان کم ناراحت نیستند برای این اختلاف قیمتی که بسط از شماره اولش تا الان پیدا کرده اما این بالا رفتن قیمت روسیاهی‌اش به بالا رفتن قیمت اجناس است. آنها می‌گویند: «کل سود چاپ اول نشریه صد و شصت هزار تومان بود و حالا....»
جزئیات ما را به هم نزدیک می‌کند
ایده معرفی بسط بدیهیات به مخاطب همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم روزهای اول تنها صفحه اینستاگرام بود اما بعد از خروجی اول این میل به تعامل با مخاطب شدت گرفت و حالا صاحبان بسط این رؤیا را در سر می‌پرورانند که مخاطبان را بیشتر به نوشتن ترغیب کنند و ارتباطشان یکطرفه نباشد.
قرار اول خروجی‌شان این بود که به نوعی دستفروشی کنند یعنی نامه‌ها را مستقیم به دست مخاطبانشان برسانند اما به علت بُعد مسافتشان از یکدیگر، این ایده عملی نشد.
هستند مخاطبینی که از همین فضای مجازی ارتباط واقعی با صاحبان بسط برقرار کرده‌اند، جواب نامه‌ها را داده‌اند یا آنقدر ارتباطشان با تولیدکنندگان بسط نزدیک است که هدیه و نامه‌هایی به مناسبت‌های مختلف برای زینب و سارا می‌فرستند. در کل غالب مخاطبانشان بین هجده تا بیست و پنج سال سن دارند و ارتباط‌شان صمیمی است.


بسط بدیهیات انگار به خاطر همین هدف پشت سرش و حرف زدن از جزئیات و زندگی‌های آدم‌های معمولی، همان آدم‌های نزدیک به همه ما، توانسته حس آشنایی و دوست بودن در مخاطبانش به وجود آورد. انگار که بگویند ما، همگی‌مان، آدم‌هایی با زاویه دید یکسان به دنیا هستیم و حالا کسی نشسته و همه چیز را برایمان روایت می‌کند.

تجربه عاشقانه‌های کلاسیک در بسط
تجربه‌های اهالی بسط بدیهیات خیلی زیاد و متنوع است. سارا در میان خاطراتش تعریف می‌کرد: «در این مدت اتفاقات عجیبی برای ما و مخاطبانمان رخ داده است. مثلاً بعضی‌ها بسط را به صورت ناشناس برای هم کادو گرفته‌اند و حتی متن نامه جداگانه‌ای داده‌اند که در بسته‌بندی‌های ما به محتویات پاکت اضافه شود. مثلاً یادم است که شخصی متن جداگانه‌ای برای سالگرد ازدواجش به بسط بدیهیات سفارش داد و بسته را برای این مناسبت خرید. جالب‌تر این که بعضی‌ها به ما می‌گفتند که آشنایان دورافتاده خود را در همین جمع دوباره پیدا کرده‌اند.» صاحبان بسط خودشان با هیجان تمام این اتفاقات را پیگیری می‌کنند و از رساندن پیام افراد به یکدیگر دریغ نمی‌کنند.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید
در همین راستا در شماره تیر نود و هفت تحولی در قالب همیشگی بسط بدیهیات ایجاد شد. آنها متن‌ها را روی فیلم‌ها نوشته شدند یعنی کاراکترهای بسط داخل فیلم رفتند. یک تحول دیگر در این شماره که حسابی بین مخاطبان غوغا راه انداخت، این بود که مهین، یکی از شخصیت‌های بسط، در نمایشگاه کتاب با شخصی آشنا می‌شود که نامه‌ای به او می‌دهد ولی مهین هرگز بازش نمی‌کند. بعد، آنها در همان شماره از مخاطبانشان می‌خواهند که نامه‌ای به محبوبشان بنویسند! به خاطر همین خلاقیت‌هاست که خوانندگان بسط احساس راحتی بیشتری با این بسته‌ها و هدیه‌ها می‌کنند.

تا چه پیش آید...
یکی از نقاط قوت بسط بی‌تفاوت نبودن به مناسبت‌هاست و از بین خروجی‌ها، خروجی محرم نود و هشت حسابی خاص و متفاوت بود.
قرار بود نذر چایی داشته باشند که به خاطر بعد مسافتشان بین قم و تهران نشد. پس تصمیم گرفتند نذر حسین را در پاکت‌ها بگذارند. در این بین کسی هم از بین خیرین پیدا شد و فرشی از حرم رضوی گرفت و در نهایت تقسیم شد و در هر پاکت تکه‌ای قرار گرفت.
همین خلاقیت‌ها هنگام خروجی‌های عیدشان هم به چشم می‌خورد. مثلاً نوروز نود و هفت بود که هدیه داخل پاکت‌ها بذر بود برای سبز کردن و شاید برای نو شدن.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شویداین روزها هنر متعهدی که افراط و تفریط در کارش نباشد کم پیدا می‌شود. در حقیقت گمشده این روزهایمان تعادل است. در این میان کسانی مثل صاحبان بسط بدیهیات برای حال خوش و ترویج هنر میانه‌رو تلاش می‌کنند که چشم مخاطب را به کیفیت بالا عادت دهند و حد انتظارش را از هنر و ادبیات بالا ببرند.

در میان تمام این دلخوشی‌ها و خلاقیت‌ها دل اهالی بسط بدیهیات برای یک چیز شور می‌زند: تقلید و تقلب. برای ما که به کپی رایت گویا اعتقادی نداریم، حتی اخلاق و احترام هم انگار گاهی چندان جایگاهی برایمان ندارد. چون بعضی‌ها کار بسته‌های ادبی «بسط بدیهیات» را تقلید کرده‌اند، و چه در متن‌ها و چه در بسته‌بندی‌ها تبدیل به یک کپی کار حرفه‌ای شده‌اند. اما سه جوان خوش ذوق بسط بدیهیات دلشان را به این خاطر تیره و تاریک نکرده‌اند و خستگی‌های حاصل از تقلیدها را با ارتباط‌های نویشان با مخاطبان کمرنگ می‌کنند و فعلاً راه خودشان را می‌روند تا چه پیش آید...

«مقصود آفرینش انسان تحمل بار غم بود. غم روی دوش دنیا سنگین بود. برای همین آدم آمد تا وزن زندگی درست وسط قفسه سینه‌اش را بفشارد. حالا اینکه چه اتفاقی برای سینه او می‌افتد، مهم نبود. اینکه من مدام حس می‌کنم جراحتی در این میان رخ داده است و "خون و می‌رود و جراحتش پیدا نیست" خیلی قابل اثبات نیست؛ چون از نظر پزشکی ممکن است قلب هر چیزی باشد. روی صحبت من هیچ جای فیزیک جهان نیست. قلب در واقع محل نزول حزن و دلتنگی است. این را قرار نیست کسی تصدیق کند جز آن که موقع عبور کسی دلش لرزیده و چیزی از گلویش روی نفس ریخته است. نبضی که روی گردن آدم می‌زند یا جریان متداومی که زیر پوست آدم می‌رود و می‌آید، در هر بار گردش، اندوهی را جا به جا می‌کند. حافظ یکجاهایی به اصرار می‌گوید غم مخور؛ اما خودش کمی بعد از حرفش برمی‌گردد. چون قوت غالب انسان غم است. تو اگر غصه‌ای درونت بزرگ نشود، چطور می‌خواهی قد بکشی؟»
شما چند سطری از شماره مرداد بسته ادبی «بسط بدیهیات» را خواندید و در همین یک پاراگراف هم می‌توان فهمید چرا اسمش بسط بدیهیات است؟ اینجا قرار است تمام آن چیزهایی که برای ما بدیهی است (آنقدر که گاهی بی‌توجه از کنارشان رد می‌شویم) بسط پیدا کنند؛ اینجا قرار است از آدم‌های معمولی و جزئیات معمولی بشنویم اما به نحوی آراسته و گیرا.

چه کسانی بدیهیات را بسط می‌دهند؟
سارا بقایی راوری متولد اسفند ۱۳۷۵ است، ادبیات فارسی خوانده و الان در مقطع ارشد مشغول به ادامه تحصیل است. او و دوستش زینب «بسط بدیهیات» را شکل داده‌اند.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید

زینب سادات حسینی در اسفند ۱۳۷۵ به دنیا آمده، دیپلم گرافیک گرفته و به صورت تجربی دستی به همه هنرهای تجسمی داشته و الان مسئول گرافیک مؤسسه‌ای در قم است.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید
زهرا اسدی متولد دی ماه ۱۳۷۵ سومین شخصیت تأثیرگذار بسط، ادبیات فارسی خوانده و هم دانشگاهی ساراست. اگر به صفحه اینستاگرام بسط بدیهیات پیام دهید، با زهرا صحبت می‌کنید.
ماجرای دوستی و آشنایی سارا و زینب شنیدنی است. دوست‌های مجازی بوده‌اند که کم کم در زندگی یکدیگر از مجاز به واقعیت رسیدند. دقیقاً در چنین جاهایی است که اگر بد فضای مجازی را گفته‌ایم، باید خوبش را هم بگوییم. اینستاگرام وقتی آدم‌های همسو را به هم وصل می‌کند، فضای خوبی ست.
اولین نقطه اشتراک زینب و سارا شبیه هم نوشتنشان بود. قلم و زاویه دید مشترک آنها را به فکر باهم‌نویسی انداخت و بسته ادبی مجازی بسط بدیهیات از اینجا کلید خورد. نامش را سارا پیشنهاد داد و کارهای گرافیکی‌اش را زینب بر عهده گرفت.
در ابتدای کار قالب نوشته‌ها و نحوه انتشارشان اما با قالب‌های متداول فرق داشت و دارد؛ بسط بدیهیات شامل هفت نامه به نام روزهای هفته بود که از طرف راوی برای محبوبش نوشته شده بود. آن موقع‌ها باب آشنایی با مخاطب همان صفحه اینستاگرام بود و قرار بود قالب کار سه هفته نامه باشد. بعد از مدتی، مؤسسان بسط به فکر خروجی فیزیکی افتادند. پس بهمن ۱۳۹۶ اولین خروجی مجازی بسط بود و اردیبهشت ۱۳۹۷ اولین خروجی فیزیکی بسط در همان قالب هفت نامه؛ البته این بار با عکس و یک شعر دستنویس و هدیه‌ای از جانب صاحبان بسط که تمام اینها را در راستای یک موضوع قرار می‌داد. مدتی کار در قالب سه هفته نامه باقی ماند اما حالا ماهنامه است و هرچند وقت یکبار خروجی فیزیکی دارد.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید
ایده باهم‌نویسی اما چیز عجیبی ست. در ابتدا موقع شنیدن این ترکیب احتمالاً سوال پیش می‌آید که دو نفر چطور با هم می‌نویسند؟ زینب ماجرا را سر صبر و حوصله توضیح می‌دهد که یکی از آنها نامه اول را می‌نوشته و به نوعی موضوع کل هفته مشخص می‌شده است. بعد کارشان این طور ادامه پیدا می‌کرد که یک روز درمیان نامه‌ها را می‌نوشتند. البته آنقدر قلمشان شبیه هم است که کار اصلاً از یکدست بودن خارج نشده است.

از درآمد کار فرهنگی چه خبر؟
خرج کار فرهنگی همیشه بیشتر از درآمدش است. حالا این هزینه‌ها را از هزینه‌های معنوی وقت و فکر در نظر بگیرید تا همان هزینه متداول مالی. در نتیجه صاحبان بسط تا اینجا چندان چشمداشت مالی نداشته‌اند و با وجود گرانی کاغذ و چاپ و پست سعی کرده‌اند، قیمت بسته‌های ادبی‌شان را که به شکل فیزیکی به دست مخاطب می‌رسد، متعادل نگه دارند. یعنی به گفته خودشان آنها درآمدی برای گرافیست و نویسنده در نظر نمی‌گیرند و هرچه هست هزینه خریدها و چاپ است.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید

صحبت از قیمت‌ها که می‌شود، خودشان کم ناراحت نیستند برای این اختلاف قیمتی که بسط از شماره اولش تا الان پیدا کرده اما این بالا رفتن قیمت روسیاهی‌اش به بالا رفتن قیمت اجناس است. آنها می‌گویند: «کل سود چاپ اول نشریه صد و شصت هزار تومان بود و حالا....»
جزئیات ما را به هم نزدیک می‌کند
ایده معرفی بسط بدیهیات به مخاطب همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم روزهای اول تنها صفحه اینستاگرام بود اما بعد از خروجی اول این میل به تعامل با مخاطب شدت گرفت و حالا صاحبان بسط این رؤیا را در سر می‌پرورانند که مخاطبان را بیشتر به نوشتن ترغیب کنند و ارتباطشان یکطرفه نباشد.
قرار اول خروجی‌شان این بود که به نوعی دستفروشی کنند یعنی نامه‌ها را مستقیم به دست مخاطبانشان برسانند اما به علت بُعد مسافتشان از یکدیگر، این ایده عملی نشد.
هستند مخاطبینی که از همین فضای مجازی ارتباط واقعی با صاحبان بسط برقرار کرده‌اند، جواب نامه‌ها را داده‌اند یا آنقدر ارتباطشان با تولیدکنندگان بسط نزدیک است که هدیه و نامه‌هایی به مناسبت‌های مختلف برای زینب و سارا می‌فرستند. در کل غالب مخاطبانشان بین هجده تا بیست و پنج سال سن دارند و ارتباط‌شان صمیمی است.


بسط بدیهیات انگار به خاطر همین هدف پشت سرش و حرف زدن از جزئیات و زندگی‌های آدم‌های معمولی، همان آدم‌های نزدیک به همه ما، توانسته حس آشنایی و دوست بودن در مخاطبانش به وجود آورد. انگار که بگویند ما، همگی‌مان، آدم‌هایی با زاویه دید یکسان به دنیا هستیم و حالا کسی نشسته و همه چیز را برایمان روایت می‌کند.

تجربه عاشقانه‌های کلاسیک در بسط
تجربه‌های اهالی بسط بدیهیات خیلی زیاد و متنوع است. سارا در میان خاطراتش تعریف می‌کرد: «در این مدت اتفاقات عجیبی برای ما و مخاطبانمان رخ داده است. مثلاً بعضی‌ها بسط را به صورت ناشناس برای هم کادو گرفته‌اند و حتی متن نامه جداگانه‌ای داده‌اند که در بسته‌بندی‌های ما به محتویات پاکت اضافه شود. مثلاً یادم است که شخصی متن جداگانه‌ای برای سالگرد ازدواجش به بسط بدیهیات سفارش داد و بسته را برای این مناسبت خرید. جالب‌تر این که بعضی‌ها به ما می‌گفتند که آشنایان دورافتاده خود را در همین جمع دوباره پیدا کرده‌اند.» صاحبان بسط خودشان با هیجان تمام این اتفاقات را پیگیری می‌کنند و از رساندن پیام افراد به یکدیگر دریغ نمی‌کنند.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شوید
در همین راستا در شماره تیر نود و هفت تحولی در قالب همیشگی بسط بدیهیات ایجاد شد. آنها متن‌ها را روی فیلم‌ها نوشته شدند یعنی کاراکترهای بسط داخل فیلم رفتند. یک تحول دیگر در این شماره که حسابی بین مخاطبان غوغا راه انداخت، این بود که مهین، یکی از شخصیت‌های بسط، در نمایشگاه کتاب با شخصی آشنا می‌شود که نامه‌ای به او می‌دهد ولی مهین هرگز بازش نمی‌کند. بعد، آنها در همان شماره از مخاطبانشان می‌خواهند که نامه‌ای به محبوبشان بنویسند! به خاطر همین خلاقیت‌هاست که خوانندگان بسط احساس راحتی بیشتری با این بسته‌ها و هدیه‌ها می‌کنند.

تا چه پیش آید...
یکی از نقاط قوت بسط بی‌تفاوت نبودن به مناسبت‌هاست و از بین خروجی‌ها، خروجی محرم نود و هشت حسابی خاص و متفاوت بود.
قرار بود نذر چایی داشته باشند که به خاطر بعد مسافتشان بین قم و تهران نشد. پس تصمیم گرفتند نذر حسین را در پاکت‌ها بگذارند. در این بین کسی هم از بین خیرین پیدا شد و فرشی از حرم رضوی گرفت و در نهایت تقسیم شد و در هر پاکت تکه‌ای قرار گرفت.
همین خلاقیت‌ها هنگام خروجی‌های عیدشان هم به چشم می‌خورد. مثلاً نوروز نود و هفت بود که هدیه داخل پاکت‌ها بذر بود برای سبز کردن و شاید برای نو شدن.

ما بدیهیات را برایتان بسط می‌دهیم / دانه‌ای بکارید تا خودتان سبز شویداین روزها هنر متعهدی که افراط و تفریط در کارش نباشد کم پیدا می‌شود. در حقیقت گمشده این روزهایمان تعادل است. در این میان کسانی مثل صاحبان بسط بدیهیات برای حال خوش و ترویج هنر میانه‌رو تلاش می‌کنند که چشم مخاطب را به کیفیت بالا عادت دهند و حد انتظارش را از هنر و ادبیات بالا ببرند.

در میان تمام این دلخوشی‌ها و خلاقیت‌ها دل اهالی بسط بدیهیات برای یک چیز شور می‌زند: تقلید و تقلب. برای ما که به کپی رایت گویا اعتقادی نداریم، حتی اخلاق و احترام هم انگار گاهی چندان جایگاهی برایمان ندارد. چون بعضی‌ها کار بسته‌های ادبی «بسط بدیهیات» را تقلید کرده‌اند، و چه در متن‌ها و چه در بسته‌بندی‌ها تبدیل به یک کپی کار حرفه‌ای شده‌اند. اما سه جوان خوش ذوق بسط بدیهیات دلشان را به این خاطر تیره و تاریک نکرده‌اند و خستگی‌های حاصل از تقلیدها را با ارتباط‌های نویشان با مخاطبان کمرنگ می‌کنند و فعلاً راه خودشان را می‌روند تا چه پیش آید...
 

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد
2025-01-26T14:09:47+03:30
شهریور سال گذشته بحث فعال‌شدن «ال‌نینو» و اثر آن بر بارش‌های ایران و شکل‌گیری پاییز پربارش مطرح بود اما پاییز امسال یکی از خشک‌ترین فصول نیم قرن اخیر رقم خورد.

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
اخبار و حاشیه‌های اخیر در صنعت خودروسازی و توافق همکاری ایران و روسیه از اخبار مهم روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
امضای معاهده همکاری بین ایران و روسیه و آتش بس در غزه مهم‌ترین تیترهای خبری روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

لبخندی که در آتش سوخت

لبخندی که در آتش سوخت
2025-01-08T14:16:21+03:30
برتینا کاوام زنی که هفته قبل در متروی نیویورک توسط یک مهاجر غیرقانونی گواتمالایی به آتش کشیده شد و جان باخت. حاضرین در صحنه فقط فیلم گرفتند. او به لبخند میلی...

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
2024-10-28T12:14:11+03:30
همدان- روایت امروز از حرکت بزرگ بانوانی است که یک کار اثرگذار را به صورت خودجوش در راستای کمک به جبهه مقاومت رقم زده‌اند.

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
2024-10-24T22:34:05+03:30
ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)