میرنیوز

یک هفته آقا را نبینم، می‌میرم

یک هفته آقا را نبینم، می‌میرم 2022-04-27T15:07:37+04:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – جواد شیخ الاسلامی: سی سال است که مردم مشهد و زائران حرم امام رضا (ع) اطراف حرم پیرمردی را می‌بینند که با صورتی غیرمعمول، یک جا نشسته و بدون سر و صدای اضافی، برگه‌های دعایی که در دست دارد را می‌فروشد. کسانی که اهل مشهد هستند سال‌هاست که او را می‌بینند. من هم مثل خیلی‌ها هربار به حرم می‌روم یا از اتوبوس‌های منتهی به حرم استفاده می‌کنم، سید را می‌بینم. انکار نمی‌کنم که همیشه دوست داشتم به او نزدیک شوم و از کار و زندگی سید سر دربیاورم. به خصوص دوست داشتم بدانم این چه ضایعه‌ای است که روی صورت سید قرار گرفته و کل صورت را پوشانده است. پیش خودم گمان می‌کردم اگر به او نزدیک شوم و سر صحبت را باز کنم، با انبوهی از مشکلات و درددل‌ها و ناراحتی‌ها از روزگار و کار و زن و بچه روبرو خواهم شد. هرطور بود چند روز پیش و شب ۲۱ ماه مبارک رمضان نزدیک شدم و با ملایمت به سید سلام کردم.

-سلام حاج آقا. خوب هستید؟

گرم جواب می‌دهد. تازه برای اولین بار است که صدایش را می‌شنوم. پیش از این هیچ تصوری از صدایش نداشتم. صدایی گرم و صمیمی، با لحنی مهربان. بین جملات و کلمات خنده‌های ریزی دارد که نشاط درونی و حال و هوای باصفایش را نشان می‌دهد. با اولین کلماتش دلم گرم می‌شود از اینکه قرار است یک گفتگوی خوب با هم داشته باشیم. به حاج‌آقا توضیح می‌دهم که خبرنگار هستم و دوست دارم با ایشان گفتگو داشته باشم. می‌گویم که سال‌هاست ایشان را اطراف حرم می‌بینم ولی هیچوقت نتوانستم نزدیک شوم. با اینکه انتظار مخالفت دارم، استقبال می‌کند و می‌خندد. اغراق نمی‌کنم که هرچند جمله‌ای که می‌گوید چندبار اسم امام رضا (ع) را هم بر زبان می‌آورد.

از بچگی با کبوترهای امام رضا (ع) دمخور بودم

اسمش سیدعلی جلائیان حداد است و متولد ۱۳۳۹ مشهد. دوست دارم از بچگی سید بپرسم، می‌گوید: ما یازده برادر و خواهریم و یک برادر شهید هم داریم. پدرم همینجا آن طرف خیابان نزدیک حرم مغازه خیاطی داشت. برای همین من هم از بچگی توی حرم امام رضا (ع) بودم. بیست و چهار ساعت توی حرم بودم و با کفترای امام رضا (ع) دمخور بودم. خدا امام رضا (ع) را از من نگیرد. هرچه دارم از حضرت دارم.

عشق بی حدی که به امام رضا (ع) دارد من را شگفت‌زده می‌کند. می‌پرسم چندوقت است که دور حرم هستید؟ سید جواب می‌دهد: سی سال است که هرروز همینجا هستم. فرقی نمی‌کند هوا گرم باشد یا سرد؛ من هرروز از صبح می‌آیم و تا شب پیش امام رضا (ع) هستم. بعضی‌ها می‌گویند سرد و گرمت نمی‌شود؟ من می‌گویم تا حالا که هیچوقت مریض نشده‌ام. تا امام رضا (ع) را دارم هیچ مشکلی ندارم!

دل را به دریا می‌زنم و از سید درباره صورت‌ش می‌پرسم. اینکه از کی دچار این مشکل شده و چطور با آن کنار آمده است. می‌گوید: مادرم باردار بوده که ماه‌گرفتگی می‌شود. او هم حین ماه‌گرفتگی دستش را به صورت می‌زند و صورت من اینطوری می‌شود. من به صورت مادرزادی با این صورت به دنیا آمدم. بعضی‌ها فکر می‌کنند، مریض شدم یا سوختم، ولی اینطور نیست. از بچگی این ضایعه را دارم. البته هیچی نفهمیدم و نمی‌فهمم. نه درد دارد نه هیچی. برای همین هیچوقت احساس نمی‌کردم که چیزی روی صورتم هست یا نیست. مدرسه می‌رفتم و رابطه‌ام با بچه‌ها خوب بودم. بازی می‌کردیم و خوب بودیم. انگار نه انگار که صورت من مشکلی دارد.

آنقدر در منطقه بودم که سه برادرم را فرستادند دنبالم!

می‌پرسم نشده که به خاطر این صورت از خدا گله کنید؟ می‌گوید: نه. هیچوقت نشد که از خدا گله کنم که چرا صورتم اینطوری است. همیشه خدا را شکر می‌کردم. هنوز هم خدا را شکر می‌کنم. توی زندگی هرچیزی که می‌خواهم به دست آوردم و غصه‌ای ندارم. چرا شکر نکنم؟!

قلقلکم می‌شود که هرچه زودتر بدانم حاج‌آقا چطور ازدواج کرده است و رابطه‌اش با خانواده چطور است. می‌پرسم چطور ازدواج کردید حاج‌آقا؟ جواب می‌دهد: زنم دخترعموی من است و باید بگویم بهترین زن دنیاست. با این زن من هیچی از دنیا نمی‌خواهم. قصه ازدواج‌مان هم اینطوری بود که من منطقه بودم و به خانه نمی‌آمدم. پدرم از مشهد زنگ می‌زد و می‌گفت تو نمی‌خواهی از جنگ برگردی؟ می‌گفتم نه. آنقدر در منطقه ماندم که پدرم سه تا از برادرانم را فرستاد دنبال من. مثلاً قصدشان این بود که من را به مشهد برگردانند و زنم بدهند تا دیگر به جبهه نروم. من هم وقتی دیدم این سه تا برادر به دنبالم آمدند به جای اینکه با آنها برگردم، خودشان را هم نگه داشتم! سه چهار ماه در منطقه نگه‌شان داشتم و بعد دوباره پدرم تماس گرفت. می‌گفت من اینها را فرستادم دنبال تو، بعد تو آنها را هم نگه داشته‌ای و نمی‌گذاری برگردند؟! هرطوری بود با هم به مشهد برگشتیم و توی همان مدت من با دخترعمویم ازدواج کردم. قصد خانواده این بود که با ازدواج کردن من فکر رفتن به جبهه را از سرم بیرون کنند، ولی من بعد از عقد دوباره به منطقه برگشتم.

با اولین کاروانی که به جبهه می‌رفت به منطقه رفتم

اصلاً حدس نمی‌زدم که سید سابقه جنگ هم داشته باشد. هر چیزی که از او می‌شنوم مرا بیشتر شگفت‌زده می‌کند. دوست دارم درباره جبهه رفتنش بیشتر بدانم. ادامه می‌دهد: من با اولین کاروانی که از مشهد به جبهه می‌رفت همراه شدم. دو بازه طولانی مدت در منطقه بودم. یکبار یک چهارده ماه و یکبار هم یک شش‌هفت ماه. اول ایلام بودم و بعد به اهواز رفتیم. در جنگ هم عضو نیروهای اطلاعات عملیات و غواص بودم. خیلی دوست داشتم شهید شوم، ولی لیاقت نداشتم. متأسفانه هیچ عکسی از دفاع مقدس ندارم. از خود منطقه درگیری که نمی‌شد عکس گرفت، عکس‌هایی که از قبل عملیات داشتم هم نمی‌دانم چه شده است. هرکدام از بچه‌ها یک عکس برداشته‌اند و برده‌اند. خودم هیچ عکسی ندارم.

خانمم فرشته است و از من امام رضایی‌تر است

از سید می‌پرسم خانواده چطور با مشکل شما کنار آمده‌اند؟ توی این دوره و زمانه دختر و پسرها برای کمترین چیزی همدیگر را کنار می‌گذارند، چه برسد که کسی صورتش چنین ضایعه‌ای داشته باشد یا نابینا شده باشد. جواب می‌دهد: زن من واقعاً زن خوبی است. زن زندگی است. بهشتی است. آن وقتی که من می‌رفتم منطقه ایشان سر کار می‌رفت و توی کارخانه کمپوت کار می‌کرد. در این سال‌ها هم با همه چیز ساخته و گله‌ای نداشته است. تمام زندگی ما را خانمم ساخته است. ما پنج تا بچه و ده تا نوه داریم که زندگی همه آنها را خانمم روبراه کرده و همه بچه‌ها را او عروس و داماد کرده است. هرچه از خوبی او بگویم کم گفتم. خانمم فرشته است. من خیلی خوشبختم که او را دارم. پانزده سال پیش که چشم‌هایم آب مروارید گرفت و دکترها به اشتباه کورم کردند، او به جای اینکه بیشتر اذیت کند بیشتر کمک کرد. در این سال‌ها بیشتر زحمات زندگی بر دوش او بوده و من واقعاً خوشحالم که او را دارم. البته همه اینها را از امام رضا (ع) دارم. کسی که امام رضا (ع) را دارد چیزی کم ندارد. حاج خانم از من هم امام رضایی‌تر است و از من بیشتر به حرم می‌آید. به خاطر همین می‌گویم هرچیزی که داریم از امام رضا (ع) داریم. شما هم هرچه می‌خواهید از امام رضا (ع) بخواهید. من خودم همین جا بودم و کسی را دیدم که دکترها جوابش کرده بودند، ولی وقتی آمد شفا گرفت و دوید دور حرم. از این حاجت گرفته‌ها زیاد دیده‌ام.

به لطف امام رضا بهترین زندگی را دارم

حین صحبت‌مان زائری می‌آید و از سید می‌خواهد که برای مشکلش دعا به او بدهد. سید می‌گوید «من دعانویس نیستم. من فقط دعا می‌فروشم. این دعاها را بگیرید و بخوانید و همراه داشته باشید. همه دعاها هم دعاهای سفارش شده هستند». بعد به بحث خودمان برمی‌گردد و ادامه می‌دهد: من سی سال است که همسایه امام رضا (ع) هستم. بعضی‌ها می‌پرسند اگر چندروز نتوانی به حرم بیایی چکار می‌کنی؟ من می‌گویم اگر یک هفته نتوانم به حرم بیایم واقعاً دیوانه می‌شوم. می‌میرم. دیروز که همه جا تعطیل بود، من ساعت ۶ صبح از خانه راه افتادم و آمدم حرم. نماز زیارت خواندم و بعد رفتم خانه مادرم که به او سر بزنم. سی سال است کار هرروزم این است که از خانه بزنم بیرون و بیایم کنار امام رضا (ع) بنشینم. بدون امام رضا (ع) من هیچی نیستم. همه زندگی من را خودش ساخته است. از این به بعد هم خودش کمک می‌کند. بهترین زندگی را دارم و همه را مدیون امام رضا (ع) هستم. خداراشکر همه بچه‌هایم هم امام رضایی هستند. دوست دارم تا عمر دارم بتوانم مثل سی سال گذشته همسایه امام رضا (ع) باشم. اگر دروغ نگویم در مسیر رفت و آمد به حرم زیاد اتفاق افتاده که به در و دیوار برخورد کنم یا سرم به ستونی و جایی بخورد و بیفتم. ولی همه اینها به عشق امام رضا (ع) است. تا جان دارم هرروز به زیارت امام رضا (ع) می‌آیم. ما مشهدی‌ها هرچه داریم از این آقاست...

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد
2025-01-26T14:09:47+03:30
شهریور سال گذشته بحث فعال‌شدن «ال‌نینو» و اثر آن بر بارش‌های ایران و شکل‌گیری پاییز پربارش مطرح بود اما پاییز امسال یکی از خشک‌ترین فصول نیم قرن اخیر رقم خورد.

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
اخبار و حاشیه‌های اخیر در صنعت خودروسازی و توافق همکاری ایران و روسیه از اخبار مهم روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
امضای معاهده همکاری بین ایران و روسیه و آتش بس در غزه مهم‌ترین تیترهای خبری روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

لبخندی که در آتش سوخت

لبخندی که در آتش سوخت
2025-01-08T14:16:21+03:30
برتینا کاوام زنی که هفته قبل در متروی نیویورک توسط یک مهاجر غیرقانونی گواتمالایی به آتش کشیده شد و جان باخت. حاضرین در صحنه فقط فیلم گرفتند. او به لبخند میلی...

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
2024-10-28T12:14:11+03:30
همدان- روایت امروز از حرکت بزرگ بانوانی است که یک کار اثرگذار را به صورت خودجوش در راستای کمک به جبهه مقاومت رقم زده‌اند.

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
2024-10-24T22:34:05+03:30
ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)