میرنیوز

فقر بر اثر کرونا بی‌خانمان‌ها و کارتن‌خواب‌ها را بیشتر کرده است

فقر بر اثر کرونا بی‌خانمان‌ها و کارتن‌خواب‌ها را بیشتر کرده است 2022-04-15T12:27:29+04:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – جواد شیخ الاسلامی: شب‌های زمستان، پتو می‌چسبد و گرمای بخاری. لم بدهیم و کتاب بخوانیم، یا تلویزیون تماشا کنیم، یا سر به سر این و آن بگذاریم. در همین احوالات مادر خانواده هم غذای گرم و دلچسبی درست کرده باشد و همانطور پتوپیچ بر بدن بزنیم و کیف کنیم. نه؟ بله. اما خیلی‌ها هم هستند که شب‌های سرد زمستان هیچکدام اینها را نه در واقعیت، بلکه در خیال‌شان هم ندارند. آنها با هزار و قصه و غصه، دور از مادر و پدر و فرزند و برادر و خواهر، یک گوشه از کانال‌ها و پارک‌ها و بزرگراه‌ها و خرابه‌های شهر، زیر برف و بوران و سرما و باد شدید به گوشه‌ای تکیه داده‌اند و… بله! آرزوی مرگ می‌کنند. در تلاشی سخت و سهمگین، در مبارزه‌ای ناجوانمردانه میان زیستن و مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند و… بلاشک! منتظر معجره‌ای، زمزمه‌ای، غذایی، جمله‌ای، دست یاری‌ای هستند. کارتن‌خواب‌ها و بی‌خانمان‌ها و بیماران اعتیاد را می‌گویم که به هزار دلیل از جامعه طرد شده‌اند. از دور که نگاه‌شان می‌کنی شاید هیچ حسی جز ترحم و حتی شماتت نداشته باشی، ولی اگر نزدیک‌شان شوی و چند دقیقه پای حرف‌شان بنشینی می‌بینی که آنها هیچ فرقی با ما ندارند. فقط یک جا خودشان یا دیگران اشتباهی کرده‌اند و سر از این چاه بی انتها درآورده‌اند. خیلی‌هایشان دردهایی دارند که حتی به خیال ما هم نمی‌آید. و همه‌شان منتظر کسی و چیزی و بهانه‌ای هستند که برگردند.

در این شرایط، خوش به حال کسانی که برای این فراموش‌شدگان جامعه معجزه‌اند! کسانی که عمر و زندگی و توان‌شان را پای کار آورده‌اند تا دستی از این کوه‌های رنج بگیرند. «سپیده علیزاده» یکی از آنهاست که سالهاست خودش را وقف کارتن‌خواب‌ها و بیماران اعتیاد کرده است. کافی است یک ساعت با او بنشینی تا کوهی از درد را بر شانه‌هایش و دریایی از امید و انگیزه و انسانیت را در دستان و قلبش ببینی. سپیده علیزاده من فوق لیسانس روان‌شناسی دارد و مدیرعامل مؤسسه نور سپید هدایت است که تمرکز بر ساماندهی و توان‌بخشی بانوان درگیر آسیب‌های اجتماعی است.

با او به بهانه اجرای طرح «زمستان گرم» گپ و گفتی داشتیم تا بدانیم حال و هوای کارتن‌خواب‌های شهر در زمستانی که گذشت چگونه بوده است و زمستان گرم چه خدماتی به آنها ارائه داده است. در کنار این موضوع چند کلامی هم درباره خودش صحبت کردیم و حس و حالی که از خدمت‌رسانی به بانوان درگیر آسیب‌های اجتماعی دارد. اگر می‌خواهید بدانید زمستان گرم در سه چهار ماه گذشته برای کارتن‌خواب‌ها و بی‌خانمان‌ها چه کرده و چقدر در کاهش مرگ و میر بر اثر سرمای هوا داشته، این گفتگو را بخوانید.

خانم علیزاده ابتدا بگویید طرح زمستان گرم با چه نیت و هدفی شروع شد و چقدر در اجرای مأموریت‌ش موفق بود؟

برنامه «زمستان گرم» طرحی بود که «سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران» در غالب پایگاه‌های خدمات اجتماعی انجام داد. هر مؤسسه‌ای که مجری پایگاه خدمات اجتماعی بود، موظف بود که بین سه تا چهار ماه این طرح را اجرا کند. ما در این چهار ماه در هر منطقه با دو خودروی ون در سطح منطقه می‌چرخیدیم و مددجوهایی که نیاز به گرمخانه داشتند را به گرمخانه‌های شهر منتقل می‌کردیم. در گرمخانه‌ها هم خدمات مورد نیازشان را ارائه می‌دادیم؛ مثل حمام و لباس تازه و تمیز و غذای گرم. اگر کسی تصمیم به ترک اعتیاد داشت همانجا به آنها کمک می‌کردیم و در ادامه فرایند همراه‌شان بودیم، اگر هم فقط نیاز به جای گرمی داشتند که از سرما در امان باشند، می‌توانستند تا هر زمان که می‌خواهند در گرمخانه بمانند. خوبی این طرح این بود که ماشین‌های ۱۳۷ شهرداری تهران هم به این طرح اضافه شدند و در کنار ماشین‌های خدمات‌رسان مؤسسات مردم‌نهاد در حوزه آسیب‌های اجتماعی شدند؛ یعنی اگر خود گشت‌های مناطق بیست سی تا ماشین داشتند، بیست و دو تا ماشین دیگر هم به این تیم اضافه شدند. آدم‌های پر انرژی و سازمان‌های مردم‌نهاد در کنار تیم‌های شهرداری تهران قرار گرفتند و یک طرح خوب اجرا شد. همراهی این تیم‌ها باعث شد مددجویی روی زمین و در هوای سرد نماند. دو برابر شدن ماشین‌های گشت کمک می‌کرد که کسی از سرما نمی‌رد، کمک می‌کرد این آدم‌ها قبل از اینکه پشیمان شوند و بگویند به همان پاتوقی که می‌خوابیدم می‌روم، به گرمخانه منتقل شوند و آنجا خدمات مناسب‌تری دریافت می‌کردند. این طرح که از آغاز زمستان ۱۴۰۰ شروع شد با نیت جلوگیری از مرگ افراد در سرمای زمستان انجام گرفت، به همین خاطر تنها تا آخر فروردین ۱۴۰۱ ادامه پیدا می‌کند و بعد از آن باید شکل دیگری به خودش بگیرد.

آمار دقیقی از تعداد گشت‌ها و افرادی که به آنها خدمات دادید وجود دارد؟

قطعاً آمارش مشخص است ولی سازمان خدمات اجتماعی است که آمار کل شهر را دارد. من آمار منطقه خودم یعنی منطقه ۱۵ را دارم که به طور میانگین شبی ده نفر را انتقال می‌دادیم. بعضی شب‌ها که هوا خیلی سرد بود این ده نفر می‌شد سی نفر. ولی شب‌هایی مثل الآن که هوا گرم‌تر است شبی یک نفر را انتقال می‌دهیم. اما به صورت میانگین ما شبی ۱۰ نفر را به گرمخانه انتقال دادیم که اگر کل چهارماه را حساب کنیم عدد زیادی می‌شود.

برای خیلی از مردم سوال است که آیا واقعاً کسانی هستند که از سرما بمیرند؟ جواب‌تان چیست؟

اولاً آمار قطعی و دقیقی وجود ندارد. چرا؟ به این دلیل که اکثر دستگاه‌ها و سازمان‌ها تمایل دارند علت مرگ افراد به عنوان کارتن‌خوابی و حضور در سرما ذکر نشود. به همین دلیل عنوان چنین فوت‌هایی معمولاً سکته‌های قلبی، کهولت سن، اوردوز و… ذکر می‌شود و چیزی به عنوان اینکه این آدم به خاطر بی‌خانمانی و زندگی در سرما فوت کرده نوشته نمی‌شود. توجیه‌شان هم این است که ذکنر این مسأله بار اجتماعی منفی دارد. پس نمی‌توانیم آمار دقیقی داشته باشیم. شاید نهادهای مسئول برای مرگ در اثر بی‌خانمانی آمار صفر گزارش کنند ولی من به عنوان کسی که در این حوزه فعالیت می‌کنم همیشه به این صفر مشکوک بوده‌ام. هیچوقت باور نکردم که این آمار صفر درست است. اما حقیقت این است که چنین مرگ و میرهایی آمار خیلی بالایی هم ندارد. واقعیت این است که گرمخانه‌ها خیلی مؤثر هستند در اینکه کسی از سرما نمیرد. اینکه یک بی‌خانمان در فصل زمستان غذای مناسب رایگان بگیرد، فضای خواب مناسب داشته باشد و از سرما مصون باشد، واقعاً در کم شدن مرگ به خاطر بی‌خانمانی مؤثر است؛ خصوصاً در زمستان‌ها. برای خانم‌ها، که من یکی از این گرمخانه‌ها را در منطقه ۱۲ مدیریت می‌کنم، همه فصول سال گرمخانه اهمیت دارد. چون امنیت خانم‌ها را تأمین می‌کند و آنها را از تجاوز و تعرض نجات می‌دهد.

الآن چند تا خانم در مرکز شما خدمات دریافت می‌کنند؟

میانگین ما در این فصل که هوا گرم است شبی ۱۵۰ نفر است، ولی در زمستان‌ها آمارمان یک چیزی بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ نفر است که در مرکز حضور دارند.

عمده مسائل و مشکلاتی که این ۲۰۰ نفر دارند چیست؟

علت مراجعه بیشتر زنانی که بی‌سرپناه هستند و نیاز به سرپناه دارند، اعتیاد است. اعتیادشان آنها را به آدمی که کارتن‌خواب و بی‌خانمان و ته خطی شده، تبدیل کرده است. متأسفانه باید بگویم اخیراً و خصوصاً با شیوع کرونا ما مراجعین بیشتری داریم که اصلاً اعتیاد را تجربه نکرده‌اند ولی بی‌سرپناه شده‌اند.

یعنی به خاطر تبعات کرونا بی‌سرپناه شده‌اند؟

بله. کرونا باعث شد مردم از نظر اقتصادی خیلی ضعیف‌تر و خانواده‌ها خیلی آسیب‌پذیر شوند. ما آدم‌های زیادی داریم که در این دوران پول پیش خانه‌شان تمام شده، یا نتوانسته‌اند رهن و کرایه خانه را تأمین کنند و به همین دلیل بی‌خانمان شده‌اند. اینها در دوران کرونا تعدادشان بیشتر شده است.

در این چهار ماه خودتان چندشب در گشت‌زنی‌ها حضور داشتید؟

خب من علاوه بر طرح زمستان گرم پروژه مددسرای بانوان را هم داشته‌ام. حقیقت این است که در این طرح هم اولویتم بانوان بود. یعنی من شب‌هایی که در جمع‌آوری کارتن‌خواب‌ها شرکت کردم، باز هم سعی کردم به پاتوق‌هایی بروم که بیشتر بانوان در آنها حضور داشتند. یا آن پاتوق‌هایی که بچه‌ها همراه با مادرهایشان هستند. چهارشنبه هر هفته سعی کردم خودم در گشت‌ها حضور داشته باشم و کنار مددجوها باشم، به شکلی که مددجوها توی پاتوق‌ها عادت کرده بودند ما چهارشنبه‌ها با یک شرایط خاص‌تر و ویژه‌تر پیش‌شان برویم. خوشبختانه من توانستم به خیری وصل بشوم که ایشان لطف کرد و چهارشنبه هر هفته به ما آبگوشت داد. اتفاقاً امروز به ایشان پیام دادم و گفتم «هوا گرم شده، دیگر دست از آبگوشت بردارید! مددجوها نمی‌ایند آبگوشت بخورند. بهتر است برویم روی غذای دیگری». گفت این هفته را هم آبگوشت بدهیم، از هفته بعد یک غذای دیگر! می‌خواهم بگویم هر هفته چهارشنبه خودم بوده‌ام، اما بعضی شب‌های دیگر مثل روز مرد و روز زن که روزهای خاص‌تری هستند و لازم بوده که به پاتوق‌ها برویم هم حضور داشتم. چون در این مناسبت‌ها و روزهای خاص، کارتن‌خواب‌ها و مددجوها تنهاتر هستند و بیشتر نیازمند توجه هستند. در این روزهای خاص آن اتفاقی که ما دنبالش هستیم بیشتر رخ می‌دهد. آن معجزه‌ای که می‌خواهیم و خودشان هم می‌خواهند، احتمال بیشتری برای رخ دادن دارد. اینکه در این شرایط پیش‌شان برویم و بپرسیم می‌خواهی برگردی؟ می‌خواهی یک نفر هلت بدهد و دستت را بگیرد و یک یاعلی بگویی و زندگی‌ات را بسازی؟ اینها در این روزها بیشتر اتفاق می‌افتد. حجم و سنگینی کار آنقدر زیاد است که زندگی‌ام از دستم خارج شده. اینکه بگویم چند شب بیرون خانه بودم، بهتر است تا اینکه بگویم چند شب خانه بوده‌ام!

و به عنوان سوال آخر، برای من و بسیاری از کسانی که این گفتگو را می‌خوانند جالب است که بدانیم چه چیزی خانم علیزاده را در این مسیر نگه داشته است؟ کسی که هر روز روحیه و انگیزه‌اش برای کمک‌رسانی به زنان و دختران و بچه‌هایشان بیشتر از قبل است. چه چیزی به شما انگیزه و روحیه و توان می‌دهد؟

متأسفم که باید این را بگویم سپیده علیزاده اینقدر که از دور به نظر می‌رسد تاب و توان زیادی برای تحمل کردن این همه رنج آدم‌ها و همجنس‌ها و کارتن‌خواب‌ها را ندارد. اتفاقاً من به شدت با عوارضش درگیر هستم؛ عوارض روحی و جسمی و حتی خانوادگی‌اش. با چالش‌های زیادی درگیر هستم ولی دارم سعی می‌کنم مسئولیت اجتماعی‌ام را انجام دهم و ادامه دهم. دارم سعی می‌کنم آدم‌هایی که یک جایی دست‌شان را گرفتم و تا یک جایی آوردم را ول نکنم. دارم سعی می‌کنم که حال خودم را از کمک کردن به آدم‌های دیگر خوب نگه دارم. این است که من را نگه می‌دارد. اینکه شما می‌بینی آدمی که مددجوی تو بوده، الآن به مددیار مرکزت تبدیل شده و جزو پرسنل تو شده و حالا دارد به یک عده آدم دیگر که مثل خودش بوده‌اند کمک می‌کند. این برائت احساس مؤثر بودن به وجود می‌آورد و به شدت شیرین است و خود این احساس اعتیادآور است! و من خودم معتاد این حس هستم و با خودم فکر می‌کنم اگر یک روز در این مرکز نباشم چه کار خواهم کرد؟ با اینکه این مرکز برای من مشکلات شخصی زیادی هم به وجود آورده است. مثلاً یکی از مشکلات خانوادگی که اخیراً برای من پیش آمد این بود که بچه‌هایم به خاطر کار من شپش گرفتند و خانه‌ام درگیر ساس شد. ما طرحی تحت عنوان جمع‌آوری لباس داشتیم که چون یکسری از دوستان نمی‌توانستند لباس‌ها را در میدان شوش به من برسانند، من هرجایی که می‌شد لباس‌ها را از آنها تحویل می‌گرفتم و در ماشین خودم نگه می‌داشتم تا بیاورم و به مرکز برسانم. به خاطر وجود همین لباس‌ها در ماشینم بود که بچه‌هایم درگیر شپش شدند و کلی اذیت شدند. خلاصه این بلاها را هم گرفته‌ایم، اما علی‌رغم همه این مشکلات باز فرداصبح بلند می‌شویم و می‌آییم و در این فضا کار می‌کنیم. اینها همه متأثر از همان حسی است که گفتم. خیلی‌ها اغراق می‌کنند و سعی می‌کنند که من خود واقعی‌ام نباشم، اما خود واقعی من این است که گاهی خیلی روتین هستم، گاهی خیلی سرخوشم، گاهی خوشحالم، اما گاهی هم واقعاً افسرده می‌شوم. با این‌همه دارم تمام تلاشم را می‌کنم تا این سرپناه را برای مددجویانم نگه دارم.

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد
2025-01-26T14:09:47+03:30
شهریور سال گذشته بحث فعال‌شدن «ال‌نینو» و اثر آن بر بارش‌های ایران و شکل‌گیری پاییز پربارش مطرح بود اما پاییز امسال یکی از خشک‌ترین فصول نیم قرن اخیر رقم خورد.

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
اخبار و حاشیه‌های اخیر در صنعت خودروسازی و توافق همکاری ایران و روسیه از اخبار مهم روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
امضای معاهده همکاری بین ایران و روسیه و آتش بس در غزه مهم‌ترین تیترهای خبری روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

لبخندی که در آتش سوخت

لبخندی که در آتش سوخت
2025-01-08T14:16:21+03:30
برتینا کاوام زنی که هفته قبل در متروی نیویورک توسط یک مهاجر غیرقانونی گواتمالایی به آتش کشیده شد و جان باخت. حاضرین در صحنه فقط فیلم گرفتند. او به لبخند میلی...

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
2024-10-28T12:14:11+03:30
همدان- روایت امروز از حرکت بزرگ بانوانی است که یک کار اثرگذار را به صورت خودجوش در راستای کمک به جبهه مقاومت رقم زده‌اند.

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
2024-10-24T22:34:05+03:30
ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)