میرنیوز

دو سال خانه‌نشینی فرزندان چه بر سر خانه‌ها آورد؟!

دو سال خانه‌نشینی فرزندان چه بر سر خانه‌ها آورد؟! 2021-12-08T10:11:13+03:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – محدث تک‌فلاح: نزدیک به دو سال است که همه ما را درگیر کرده است. کرونا! این مهمان ناخوانده‌ای که تأثیرات مهمی در زندگی اجتماعی و اقتصادی و روزمره‌هایمان گذاشته است. در این میان، قشر دانش آموز که از بزرگترین اقشار جامعه هستند، از این تأثیر مبرا نبوده و بعد از اعلام رسمی حضور این ویروس در محیط جامعه، اتفاقاً اولین تغییرات در زندگی همین افراد رخ داده است. تعطیلی کلاس‌های حضوری مدارس در تمام نقاط کشور و آغاز برگزاری کلاس‌های آموزش از راه دور که این روزها با عنوان آموزش مجازی از آن یاد می‌شود.

برآن شدیم تا با تعدادی از خانواده‌های دارای فرزند محصل که درگیر این نوع از آموزش هستند، گپ کوتاهی داشته باشیم و پای صحبت آن‌ها و خاطرات تلخ و شیرین شأن بنشینیم و ببینیم بعد از اینکه فرزندشان خانه‌نشین شد چه تغییری در زندگی و خانواده‌شان اتفاق افتاد.

دوری از مدرسه، اشتیاقش به آن را برگرداند

مادر زهرا خانم ۹ ساله می‌گوید: دختر من در دوران قبل از کرونا هم در ارتباط با اطرافیان سخت بود، با مدرسه سخت‌تر. هر روز برای حضور در مدرسه با چالش‌های جدید ما را مواجه می‌کرد.

کرونا و شیوع و محدودیت‌هایش اوضاع را در ابتدا بهتر کرد. چون کسی را نمی‌دید و در لاک تنهایی خودش بود و خودش. اما به مرور زمان که مدرسه هم از او بازخورد و تکلیف خواستند و ارتباطات مجازی مدرسه شکل گرفت، تلخی‌ها شروع شد.

دختر من خیلی در یادگیری کند است، به همین دلیل غالباً شخصی که در مواجهه با مدرسه اذیت می‌شد من بودم نه او! درگیری دائم من در این ایام، اجرای روتین برنامه درسی و به هم نخوردن خواب او و برقراری برنامه‌ی غذایی اش بود. حالا با برگزاری چند کلاس حضوری به حدی اشتیاق به حضور در مدرسه در او می‌بینم که قابل وصف نیست. رها شدم از انقباض حرص و جوش‌هایی که در عضلاتم موج می‌زد!

من و چهارپسرم، ۲۰ ماه در خانه

فاطمه که ۳۵ مین پاییز زندگی‌اش را تجربه می‌کند می‌گوید: این دوتا که مدرسه‌ای هستند برایم کمتر کار درست می‌کنند تا دوتای دیگر. صبح‌ها با حال رقابت از همدیگر سبقت می‌گیرند و دست و رو شسته نشسته، لپ‌تاپ را باز کرده، سلام کنان وارد کلاس‌شان می‌شوند. از انجام تکالیف و اجرای ارائه برای کلاسهای آنلاین و اجازه گرفتن برای پاسخ معلم بهانه‌ی رقابت دارند تا گرفتن گوشی من برای ارسال تکلیف. این‌که کدام‌شان تکالیفش در سامانه مدرسه‌شان زودتر ثبت شود.

اما از مصائب خنده دار، اینکه در خانه‌ی ما آنقدر همیشه سروصدا هست که با باز کردن میکروفن برای ارائه پاسخ به معلم، هجوم سروصدای کلاس‌شان ناچیز محسوب می‌شود.

جالب‌ترین نکته در دوران خانه‌نشینی‌شان این بود که دریافتند برای انجام کارهای خانه و یا کاری مثل پختن غذا چقدر زمان و انرژی صرف می‌کنم و این باعث شده به طور خودجوش در کمک دادن به من برای کارهای خانه داوطلب باشند.

اینترنت، پرستار فرزندانم

زهره با همه دغدغه‌هایی که برای پسرانش دارد جواب می‌دهد: شروع سختی داشتیم. پسر بزرگم که مشکلات جسمی- حرکتی داشت، مدرسه‌ای می‌رفت که در ایام ابتدایی شیوع کرونا، دانش آموزان را رها کرده بود و بار آموزش به شدت به دوش خانواده‌ها بود. سال بعد مدرسه جدید را با حالی پذیرفت که برنامه آموزشی آنلاین منظمی داشتند اما به طرز عجیبی به تکنولوژی و اینترنت وابسته شده بود. به مرور در پسرم انزوای بیشتری می‌دیدم و تنها قانونی که از فکرم خطور کرد برای حفظ سلامت فرزندم، این بود که در اتاق با لپ‌تاپ تنها نباید باشد.

در ابتدای کار هر وسیله‌ای لازم بود برایشان فراهم کردیم. لپ‌تاپ، تبلت، گوشی موبایل و… امسال که پسر دومم هم به جرگه بچه مدرسه‌ای‌ها پیوسته، از امکانات تکنولوژی چیزی کم نداریم اما امان از وقت مسافرت رفتن‌مان! به دلیل اینکه می‌خواستم بار سنگین نباشد فقط یک لپ‌تاپ باخودمان می‌بردیم و درگیری‌ها و مشاجرات بر سر مالکیت دستگاه، آرامش را از ما می‌گرفت.

دوران کرونا برای من یک آورده مهم داشت. اینکه رفت و آمدهای تجملی و سنگین و زیاد بسیار کم شد. من فرصت بیشتری برای خودم داشتم. سرکار می‌رفتم، دانشگاه و درس خواندنم باکیفیت شده بود، کلاس‌های خوبی که دوست داشتم را شرکت می‌کردم. خلاصه، هر چه نکات منفی داشت، این نکته‌ی مثبت را برایم داشت که بدون نگرانی از برخورد پسرم با آدم‌های اطراف و دور از حاشیه‌های احتمالی، (می‌دانم حرف بدی است) من فرزندانم را به اینترنت می‌سپردم و آزادانه از خانه خارج می‌شدم! اینترنت برای من حکم پرستار فرزندانم را داشت.

اصلاً ما آدم می‌بینیم؟!

مهدیه با ۱۸ سال سابقه مادری می‌گوید: چقدر دلم از این کلاس‌های آنلاین پر است. اینکه فرزندم در سیستم غیرقابل قبولی درس می‌خواند برایم اذیت کننده است. این را بعد از دوران آموزش مجازی فهمیدم. با شروع کار، همیشه در کنار پسرم پای لپ‌تاپ بودم. به مرور زمان فهمیدم که تفاوت‌های فردی بچه‌ها اصلاً مهم نیست و همه را در یک قاب جای می‌دهند.

نداشتن همبازی و بسته بودن ورزشگاه‌ها و حرف نزدن با هم‌سالان، پسرم را اذیت کرده بود. موضوع اذیت کننده دیگر این دوران بحث ارسال تکالیف بود. از ابتدا دوست نداشتم گوشی‌ام را به پسرم بدهم. به همین دلیل ارسال تمام تکالیف با خودم بود که کاری بسیار خسته کننده وفرسایشی شده است.

از همان ابتدا هم با کم شدن ارتباطات، وقتی به پسرم آداب اجتماعی را متذکر می‌شدیم، در چشمانم خیره می‌شد و می‌گفت: «اصلا ما آدم می‌بینیم که در ارتباط با او این‌ها را رعایت کنم؟!»

دختر کوچکم نمی‌داند کلاس مجازی یعنی چه!

زهرا، مادری که مهندس پلیمر است توضیح می‌دهد: تداخل کلاس ندارند. پسر بزرگترم صبح‌ها و کوچک‌تر عصرها کلاس دارد. یک مزیت بوده که در این اوضاع گرانی لازم نبود هزینه اضافی برای خرید یک گوشی دیگر گردن‌مان بیفتد. اما صبح‌ها کلاس با آرامش بیشتری برگزار می‌شود. دوتای دیگر خوابند و محیط خانه و کوچه آرام. پسر بزرگم ناهار که می‌خورد باید بازی کند اما در چه شرایطی؟ اوج ساعت کلاس برادرش. نگویم از حضور خواهرش! در دوساعت کلاس پسر کوچک، خواهرش حسابی از شرمندگی برادرها در می‌آید. چون که فکر می‌کند گوشی دست آن‌ها برای بازی است و از سامانه شاد چیزی نمی‌داند. پس تا گوشی را نگیرد و به مقصودش نرسد، از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کند. نشستن وسط کتاب و دفتر روی میز، پخش کردن وسایل جامدادی، پاره کردن دفترها و کتاب‌ها به خاطر جلب توجه برادرها و من و...

از خانه ماندن بسیار کلافه اند. هر سه تایشان. اما خب انصاف را باید گفت، اثرات تربیتی منفی بعضی از همکلاسی‌ها را هم نمی‌بینیم. بچه‌ها کمتر مریض می‌شوند و دست و پایشان کمتر زخم و شکسته و کبود می‌شود.

من دست تنها و دو بچه وابسته‌تر از قبل

فاطمه، مادری که چهارسال است جای خالی پدر را هم پر کرده می‌گوید: همین‌طوری و به صورت پیش فرض بچه‌ها نمی‌دانند باید تکلیف بنویسند و ارسال کنند. در دنیای سامانه شاد هم ارتباط، خیلی جالب و کامل نیست و بچه‌ها نمی‌دانند دقیقاً با چه کسی دارند ارتباط می‌گیرند؟ معلم محترم هم که کلاً مادر را بیشتر مخاطب قرار می‌دهد تا دانش آموز را.

از طرفی من چون (بعد از فوت همسرم) خودم سرپرست خانواده ام هستم، بچه‌ها در ایام قرنطینه فقط من را می‌دیدند و دایره ارتباطی‌شان فقط من بودم.

سه چهارماه بعد از اتفاق کرونا، رفت و آمدها که مجدد جان گرفت، ارتباط بچه‌های من با دنیای بیرون از خانه بسیار سخت شده بود و این موضوع روند زندگی را برای من کند و نامطلوب می‌کرد.

دخترم می‌گفت از اینکه باید سرکلاسی بنشیند که معلم دارد پاسخ دیگر دانش آموزان را می‌دهد اصلاً لذت نمی‌برد و این موضوع خیلی هم حوصله سر بر است! در این بین آزادی و بازی و نقاشی برادرش را هم که می‌دید بیشتر از حضور در کلاسش در سامانه شاد دلسرد می‌شد.

زندگی من، زندگی عادی نبود، کرونا آن را غیرعادی‌تر کرد.

مادرانی که اعتقادی به آموزش آنلاین نداشتند

راحله با دنیایی از نظریه‌های تربیتی می‌گوید: چقدر به خاطر وسواس‌های خودم بچه‌ها را در تنگنا قرار دادم، خدا مرا ببخشد! در ابتدا که هنوز نسبت خودمان را با کرونا پیدا نکرده بودیم، هیچ جا نمی‌رفتیم و همه پروتکل‌ها را رعایت می‌کردیم. سازمان بهداشت جهانی اول کار گفته بود در #خانه_بمانیم من هم در خانه ماندم. زمانی شعارش عوض شد به #آگاه_بمانیم که من آسیب‌های بدی را در فرزندانم مشاهده کرده بودم.

ارزشی که برایم ماند از این ایام این بود که دخترم با پنج نفر یک کلاس را شروع کرد اما آخر سال این کلاس با یک نفر تمام شد و آن‌هم دختر من بود. از باقی مادران دلیل را که جویا شدم، گفتند که اعتقادی به آموزش مجازی ندارند و قاعدتاً این موضوع به فرزندمان هم تسری داشته است. من از به انتها رساندن یک انتخاب مهم خودم احساس رضایت مندی داشتم.

مصائب جدا کردن از پوشک و کلاس آنلاین!

عطیه، مادری مثبت اندیش می‌گوید: عمه، مادربزرگ و برخی دیگر از اقوام در همسایگی ما زندگی می‌کنند. دخترها و تک پسر من با تعامل خیلی خوب‌مان با همسایه‌ها بزرگ شدند. پس در دوران قرنطینه، به شکل عرف ما در قرنطینه نبودیم و رفت و آمد و بازی و… داشتیم. این خودش بزرگترین نعمت ایام کرونا بود.

بچه‌های من با رقابت سالم از کلاس‌های آنلاین لذت می‌بردند و و دو فرزند غیر مدرسه‌ای هم مشغول بازی و ایجاد اختلال در فرایند آموزش مجازی دو خواهر مدرسه‌ای شان می‌شدند.

اختلاف سنی بچه‌های من زیاد نیست. دو فرزند دبستانی و دو فرزند کوچک‌تر. آنقدر فضای خانه جذاب و پرهیاهوست که اگر دخترها سرکلاس باید میکروفن را روشن می‌کردند، صدای بچه‌های دیگر و شلوغی خانه کلی مایه بهجت معلم می‌شد!

تا به حال هیجان کوچکترها، حضور در تصویر دوربین خواهرشان که در کلاس آنلاینش نمایش داده می‌شد، بود. اما برایتان بگویم از این ماه‌های آخر… میکروفن‌ها دقیقاً زمانی روشن می‌شد که صدای همهمه خانه به یک جمله ختم می‌شد که حاصل پخش صدای فرزندم در کلاس آنلاین، خنده معلم‌ها و همکلاسی‌های حاضر در جمع بود. حتماً می‌پرسید مگر چه می‌گفتند؟ چیز خاصی نبو، فقط اعلام نیاز به مراجعه به سرویس بهداشتی که مکرراً در اغلب لحظات باز شدن میکروفن، اتفاق می‌افتاد! چون من هردو فرزندم را مدتی است که با هم از پوشک گرفتم.

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد

طرح‌های مدیریت آب‌، شعاری که خاک می‌خورد
2025-01-26T14:09:47+03:30
شهریور سال گذشته بحث فعال‌شدن «ال‌نینو» و اثر آن بر بارش‌های ایران و شکل‌گیری پاییز پربارش مطرح بود اما پاییز امسال یکی از خشک‌ترین فصول نیم قرن اخیر رقم خورد.

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
اخبار و حاشیه‌های اخیر در صنعت خودروسازی و توافق همکاری ایران و روسیه از اخبار مهم روزنامه‌های اقتصادی شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳

روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳
2025-01-18T08:43:02+03:30
امضای معاهده همکاری بین ایران و روسیه و آتش بس در غزه مهم‌ترین تیترهای خبری روزنامه‌های صبح شنبه ۲۹ دی‌ماه هستند.

لبخندی که در آتش سوخت

لبخندی که در آتش سوخت
2025-01-08T14:16:21+03:30
برتینا کاوام زنی که هفته قبل در متروی نیویورک توسط یک مهاجر غیرقانونی گواتمالایی به آتش کشیده شد و جان باخت. حاضرین در صحنه فقط فیلم گرفتند. او به لبخند میلی...

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت

اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
2024-10-28T12:14:11+03:30
همدان- روایت امروز از حرکت بزرگ بانوانی است که یک کار اثرگذار را به صورت خودجوش در راستای کمک به جبهه مقاومت رقم زده‌اند.

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!

معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل ام‌یاسر!
2024-10-24T22:34:05+03:30
ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)