میرنیوز
به گزارش ایسنا، متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضیام. در این سفر برای تو می نویسم تا در دلتنگیهای بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.
هر بار که ســفر را آغاز میکنم احساس می کنم دیگر نمی بینمتان. بارها در طول مســیر چهرههای پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کردهام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریختهام. دلتنگتان شدهام، به خدا ســپردمتان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافتهام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیدهای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق میافتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کردهام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقهی من به نظامیگری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.
من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم میآموزد و دیگری علم میآموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیونها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضیها چند سال برخیها ده سال اما کمتر کسی به یک صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهماید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همهی وجودم را درد فرا میگیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعلههای آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانیهایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گلهای وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرضهای صعبالعلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنــم؛ هرگز نمی خواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمیآمد. من کلمهی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گندهگویی است و بار خورجین را سنگین می کند.
عزیزم از خدا خواستم همهی شریانهای وجودم را و همهی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعهی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم.
عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا ماندهام.
دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.
والسلام علیکم و رحمت الله»
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری ایسنا
مسعود پزشکیان در وزارت ورزش و جوانان حاضر شد
انصاری: خدمات ارزنده مرحوم شوشتری ماندگار است
دریادار ایرانی: نیروی دریایی قدرتمند ضرورت زمان صلح و جنگ است
گزارش کمیسیون اصل ۹۰ درباره «زمینخواری» در مجلس بررسی میشود
جلالی: «عراقچی» پیگیر وضعیت دانشجویان ایرانی در کازان روسیه است
تأخیر در ابلاغ وام ۸۰۰میلیونی ساخت مسکن مخالفت با اجرای قانون است
قالیباف قهرمانی تیمملی فوتبال هفت نفره در جام جهانی را تبریک گفت
سفیر ایران در روسیه: هر نوع بدرفتاری با دانشجویان ایرانی محکوم است
ایران اتهامات ضد ایرانی آمریکا و انگلیس درباره منطقه و اوکراین را رد کرد
بقایی: از هر گامی برای پایان بیکیفرمانی رژیم اسرائیل استقبال میکنیم
اطلاعیه سرکنسولگری ایران در خصوص حادثه دانشگاه فدرال کازان
بقایی: از هر گامی برای بیکیفرمانی رژیم اسرائیل استقبال میکنیم
اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص حادثه دانشگاه فدرال کازان
عراقچی: رژیم صهیونی با چراغ سبز غربیها جنایت میکند
واکنش شورای اطلاعرسانی دولت به اظهارات خارج از عرف یک فرماندار درباره خبرنگاران
ذوالقدر: بدون تردید وعده صادق ۳ محقق میشود
سفیر ایران: ایران آماده تعامل برای رسیدن به راهحل پایدار است
امیر واحدی با خانواده شهیدان رستمی و مهرآسا دیدار کرد
دیدار مقام نظامی جمهوری آذربایجان با امیر آشتیانی
تختروانچی: ایران و عربستان به دنبال برقراری صلح در منطقه هستند
سلاحی اختصاصی در دست جبهه حق
کمالوندی: ایران مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بهکار میگیرد
رضایی: اروپا بزرگترین بازنده آمدن ترامپ خواهد بود
متفکر آزاد: هیچ قطعنامهای مانع پیشرفت هستهای ایران نخواهد بود
پزشکیان: بدون همفکری مردم در مناطق مختلف دستوری صادر نمیشود
کمالوندی: ایران مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیرد
نظیری اصل: قطعنامه غرب تعاملات تهران و آژانس را نادیده گرفت
کمالوندی: ظرفیت غنیسازی را افزایش دادیم
تصمیمگیری درباره ضرورت اصلاح هر قانونی برعهده دولت و مجلس است
ائمه جمعه قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام را محکوم کردند