میرنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بعد از حمله داعش به سوریه، مسلمانان بسیاری از اقصی نقاط جهان برای دفاع از حریم اهل بیت و حمایت از مسلمانان تحت ستم سوریه و مبارزه با فتنه داعش و گروه های تکفیری راهی سوریه شدند. بخشی از این مبارزان را مجاهدان پاکستانی تشکیل میدادند. شیعیان پاکستان با تشکیل گروه زینبیون در مبارزه با داعش نقش آفرینی اثرگذاری داشتند. این گروه بعدا با استقبال بسیاری از پاکستانی ها بزرگتر شد و به لشکر زینبیون تبدیل شد.
لشکر زینبیون در عملیات آزادسازی حَلَب، نُبُل و الزَهرا، تدمُر و حَما و نیز تثبیت این مناطق بعد از آزادسازی نقش بسزایی ایفا کرده است. همچنین در عملیات بوکمال به فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی که منجر به شکست داعش در این منطقه شد، خطشکن بودند. سه روایت کوتاه از سه تن از شهدای والامقام زینبیون، شهیدان ارشاد، مبین و تهذیب در ادامه میآید:
دیدار شهید مبین با حاج قاسم سلیمانی
دوست و همرزم شهید میگوید: شهید مبین یکی از بچه های خوب لشکر بود. یک بار بچهها در منطقه حملهای داشتند که حاج قاسم سلیمانی برای تشکر و خداقوتی در جمع بچههای لشکر زینبیون حضور پیدا کرد. آن زمان من بعد از شهید مطهر حسین، به طور موقت مسئولیت فرماندهی را برعهده داشتم. وقتی سردار آمد، درخواستها و آنچه باید به عرض ایشان میرساندم را در نامه ای نوشتم و خدمتشان تقدیم کردم.
مبین که میدانست با حاج قاسم دیدار دارم، پیش من آمد و گفت، به سردار سلیمانی بگویید یک نشان و رمزی به من نشان بدهد که من مطمئن شوم سرباز بی بی زینب(سلام الله علیها) هستم و این خدمت و سربازی مقبول ایشان است. وقتی به محضر سردار سلیمانی رسیدم، مبین را معرفی و خواستهاش را مطرح کردم. سردار چند ثانیه به مبین نگاه کرد و بدون این که حرفی بزند، او را به خودش نزدیک کرد و مبین را بوسید و گفت: «این هم نشان سربازی شما.» به مبین گفتم: «دیگر خیالت راحت شد، مطمئن شدی؟!»
ارشاد چشمانش را باز کرد و به من خیره شد
مادر شهید ارشاد میگوید: برای تشییع پیکر فرزندمان از پاکستان عازم ایران شدیم. بعداز 4 روز به بیمارستان رفتیم و پیکر ارشاد را درآنجا دیدیم . آنگاه که خواستند فرزندمان را تشییع کنند، داخل قبر شدم و بالشی زیر سر او قرار دادم. سپس صورت پسرم را پاک کردم و بوسیدم. اما وقتی که او را بوسیدم، ارشاد چشمانش را باز کرد و به من خیره شد. روحانیای که بر سر قبر او ایستاده بود، با دیدن این صحنه صلوات فرستاد.
تولد و شهادت در یک ساعت
مادر شهید میگوید: تهذیب زیاد منزل نمیآمد و بیشتر در مدرسه و مسجد بود. وقتی درسش تمام شد، تصمیم گرفت به ایران بیاید. مدتی در مدرسه آیتالله خویی در مشهد مقدس بود. سپس به مدرسه امام آمد و سه سال در آنجا مشغول به تحصیل بود تا این که تصمیم گرفت به عنوان مدافع حرم به سوریه برود. یک روز جمعه ساعت 3 بعد از ظهر بود که تلفن زد و گفت: میخواهد به سوریه برود. یادم آمد که لحظه تولدش هم روز جمعه ساعت 3 بعد از ظهر بود و در روز جمعه ساعت 3 بعدازظهر هم به شهادت رسید.
انتهای پیام/
منبع : خبرگزاری تسنیم
پیام تبریک برخی نهادهای فرهنگی درباره موشکباران اسرائیل
برای «بیبدن» و مفهومی به نام تعارضات اجتماعی
اگر مقابل دشمن شل بگیریم مشکل حل می شود؟ + صوت
«بعد از رفتن» و «روایت ناتمام سیما» مسافر مسکو شدند
بیانیه انجمن سینمای جوانان درباره پاسخ پهپادی و موشکی ایران
آخرین وضعیت گوینده رادیو در بیمارستان
هنرمندان درباره «وعده صادق» چه نوشتند؟
نمایشهای کودک و ایرانی رونقبخش سالنهای دولتی
تکلیف سریال رضا شفیعیجم روشن شد
تولید فصل دوم «سرزمین شعر» با ایدههایی جدید و پختهتر
دیپلماسی میان ایران و تاجیکستان مبتنی بر عشق است
افزایش حقوق ایثارگران در سال ۱۴۰۳ چقدر خواهد بود؟
دیدگاه قرآن درباره توان یهودیان اسرائیل در برابر رقیب
یاسینی رکورددار کنسرت در سال ۱۴۰۲ / در مسیر همایون یا یگانه
صادرات نوشتافزار ایرانی کلید خورد
قانون عفاف و حجاب برای همه مردم لازمالاجرا شد
تلاطم در بازار ظهیرالاسلام/ قیمت کاغذ تحریر افزایش یافت
سهم ۴۹درصدی تمساح خونی از گیشه تعطیلات/ پرویزخان درجا زد
شاعرانی که خود را "عطار" جا زدند
«محفل» بدون سلبریتی با خلاقیت و یک شبِ صدمیلیونی!
مهرداد صدقی با "آبنبات لیمویی" به نمایشگاه میآید
عملیات اجرایی آمادهسازی نمایشگاه کتاب تهران آغاز شد
دژهای پوشالی یهود به دادشان نرسید
حمایت شاعران از "وعده صادق" ایران
گنبد آهنین چه میداند از صریر قیامت سجیل
جشن نیمه شعبان هیئت کجا برویم؟
شاعران به استقبال نیمه شعبان رفتند/ کاش، سَحر، خاک رهِ « مهدی موعود » شوم
بهترین دعاها در شب نیمه شعبان به روایت امام صادق (ع)
"پایان جنگ"، "عزل منتظری و بنیصدر" و "فوت احمد خمینی" موضوع گفتوگو با کارگردان "احمد"/ احمد آقا حتی یک «واو» به صحبتهای امام دست نزد!
ویکی موعود با ۴۰ هزار مقالۀ تخصصی راه اندازی شد