میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، شانزدهمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی شمس تبریزی به تحلیل و بررسی نگاه شمس تبریزی به زن اختصاص داشت که با سخنرانی اعظم نادری نویسنده کتاب «بیمن مرو» در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
نادری سخنانش را اینگونه آغاز کرد و گفت: انسان، برای جبران محدودیتهای خود، همیشه به دنبال ساختن اسطورهها بوده است. شمس تبریزی یکی از این اسطورههای بزرگ فرهنگ و ادبیات است. نزدیک شدن به اسطوره و برداشتن پرده پندار از سیمای او، گاهی منع شده و گاهی تشویق. به هر حال انسان امروز، عقل را محترم میشمارد. حال این عقل در بازخوانی اسطوره شمس با چه پرسشهای بنیادینی روبهروست؟ شمس دربارهی زنان چگونه میاندیشیده و رفتار میکرده است؟ آیا شمس شخصیتی ضد زن بوده است و پرسشهایی دیگر در این باب.
درباره شمس اساطیری سخن نمیگوییم
هدف از خلقت زن برای آرامش و صلح است. ما فارغ از جنسیت چه زن و چه مرد در قفس انسان بودن خودمان اسیر هستیم. انسان بودن در نفس و ذات خود محدودیت به دنبال دارد. ما نمیتوانیم به همه آرزوها و امیال خود جامه عمل بپوشانیم و اینجاست که آدمیزاد دست به خلق اسطوره میزند. شمس یکی از این اساطیر است. امروز درباره شمس اساطیری سخن نمیگوییم بلکه شمسی که در روزگار ترکان سلجوقی و مغولها زندگی میکرده است. شمس یک آدم خیلی تاریخی است. شمس شخصی است که تحصیل کرد، ازدواج کرد و فرزند داشت و سرانجام هم درگذشت. شمس آدم معمولی نیست.
آیا ما اکنون میخواهیم تصویر قبلی ذهنی را اثبات کنیم یا چیز جدیدی بشنویم. من نه میخواهم از شمس، قدیس یا بت بسازم یا مانند سعیده قدس در رمان کیمیاخاتون یک قاتل بیمار جنسی معرفی کنم. اگر شمس واقعاً بر شخصیت مولانا اثرگذار بوده چطور میتواند آدم غیراخلاقی یا بیمار باشد؟!، همین یک پرسش میتواند پاسخ همه پرسشهای ما را درباره رابطه مولانا و شمس بیان کند. اگر شمس تأثیرگذار آدم ارزشگذاری بود پس مولانای تأثیرپذیر بیارزشتر است. ایراد ما آدمها این است که همیشه نفرات اول را میبینیم. شمس به اراده خود پیش از خط پایان میایستد و مولانا از خط گذر میکند و ما امروزه مولانا را بیشتر میشناسیم. در اطراف آدمهای موفق یک یا چند نفر حضور داشتهاند که در تاریخ نامی ندارند اما بسیار تأثیرگذار بودند.
شمس را باید از کتاب مقالات معرفی کرد
شما باید شمس را آدمی در قرن هفتم ببینید نه یک جنتلمن در روزگار کنونی زیرا او در یک جغرافیای مشخص میزیسته است. شمس را باید از کتاب مقالات معرفی کرد. هر چند درباره مقالات هم گفتههایی وجود دارد. مقالات کتابی است که شمس خودش ننوشته تا با فکر جملات را اصلاح کند. شمس میگفته و دیگران از آن یادداشت برمیداشتند بنابراین دارای جملات ناقص، ناتمام و بخشهای گنگ است. مقالات یکی از بیسانسورترین کتابهای تاریخ است. شمس در دنیای خود وسیع است و به دنیای بیرون کاری ندارد و نظر دیگران اصلاً برایش مهم نیست. در سخنهایش نمیخواهد خود را به نمایش بگذارد بلکه فقط میخواهد منظورش را برساند و از نظر روحی شخصیت قوی است و هیچ قصد نمایش ندارد. شمس شخصیت بسیار چندپهلو دارد.
تمام پدیدههای عینی و ذهنی که در ذهن شمس است، معنای آن در ذهن ما فرق میکند. شمس نه رعایت زبان را دارد و نه قوانین و قراردادهای اجتماعی و بشری، نه رعایت زن و مرد بودن دارد. شمس آزادتر از اینهاست. یکی از مشکلاتی که در راه شناخت شمس وجود دارد این است که الگویی بسیار کمتکرار در تاریخ است. کتابهایی به اسم مقامه درباره شمس وجود دارد یکی مناقب افلاکی و دیگر رساله سپهسالار که بسیاری از فیلمسازها از این کتابها برای شناختن شمس استفاده میکنند. این کتابها نه تنها شخصیت شمس را روشن نمیکند بلکه تصویر وی را مخدوش میکند.
شمس منعکسکننده دو صفت قهر و لطف است
شمس در آن کتابها در ارتباط با زن بسیار خشن و بسیار بددهن است. در صورتی که مقالات را بخوانید میبینید که شمس مردی شیرین، طناز، باهوش، پرشور، صریحاللحن، صریحاللهجه و بسیار تیزبین است. این شخصیت خشمگین نیست. قبل از هر چیز شمس یک معلم است و در تعلیم قهر و غضب و لطف و مهربانی کنار هم بهکار میآید و شخصیت شمس آینهای است که منعکسکننده این دو صفت است. قهر و لطف و بسیاری از توصیههای شمس به مولانا نیز همین است. شمس بارها به مولانا یاد میدهد که گاهی لازم است خشونت بورزی.
کتاب ولدنامه سلطان ولد گاهی به عنوان منبع استفاده میشود. در مناقب افلاکی درباره شمس سخن میگوید و موجودی خشن را مطرح میکند. شمس لقب سیفالله دارد و شمشیر قهر خداوند است. افلاکی در کتاب خود برای بزرگداشت شمس حکایتی میآورد که شمس دارد صفات زن عفیف و عارف و نیک را بیان میکند و وسط آن سخنهای زشتی درباره زن میگوید که افلاکی چنین سخنهایی را از نگاه شمس مطرح میکند. تصویری از شمس در قرن هفتم لازم است که چه شرایطی داشته است. ما میتوانیم از سفرنامهها بهره بگیریم همچنین از مقالات نیز میتوانیم استفاده کنیم. استاد کریم زمانی در یک سخنرانی درباره زن از دیدگاه مولانا شرایط زن در قرن هفتم را مطرح میکند که در کتاب افلاکی زنها مجلس تعلیم داشتند و مولانا به آنها آموزش میداده است. مولانا بین یک زن و مرد نایب سلطان که اختلافی با هم دارند آشتی برقرار میکند و در آن روزگار این خانم است که تقاضای طلاق کرده است.
نگاه شمس درباره زن بسیار جالب است
قرن هفتم بهخاطر تساهل و تسامح مغولان درباره مذهب، زن اوضاع بهتری دارد و از جایگاه سیاسی اجتماعی بهتری برخوردار است. زن در نزد مغولها و ترکها اعتبار بیشتری داشته تا در میان عربها. در مقالات ما نگاه شمس را میتوانیم از دو جهت ببینیم؛ یکی زن به طور کلی و دیگری زن به عنوان همسرش. در این مقالات میتوانیم بخوانیم ماجرای شمس و کیمیا خاتون چیست؟ تعداد اسامی خانمها در کتاب مقالات بسیار جالب است و نشان میدهد که محیط خیلی مردانه نبوده و زنهایی دور شمس وجود داشتهاند.
نگاه شمس درباره زن بسیار جالب است او از زنی زیبا و متمول تعریف میکند و دنبال مردی است که صاحب فضل باشد. او زنی تیزبین و معناگرا را برای ما تفسیر میکند زنی که از لایههای بیرونی گذشته و به لایههای زیرین معنا رسیده است. شمس یکی از عارفانی است که با این اندیشه مخالف است که زن باعث میشود که از خدا دور شوی. در مسائل جنسی این برای من جالب بود که او حق انتخاب، لذت و رغبت برای زن قائل است و عمل جنسی وقتی پسندیده باشد که رغبت طرفین در آن باشد.
شمس آدم بسیار اخلاقی است اگر اخلاقی نبود که اینقدر تنها نبود. شمس اساسنامه اخلاق را خودش نوشته است. شمس زندگی را زیسته است. در جهانبینی شمس هر پدیدهای عینی و ذهنی پدیدهای جدا دارد که در ذهن ماست. پدیده زن هم در ذهن این آدم با زن در ذهن ما فرق دارد. ارتباط شمس با همسر مولانا کراخاتون بسیار جالب است. شمس و همسر مولانا رابطه بسیار احترامآمیزی با هم دارند. کراخاتون نگران است که شمس آمده شوهر او را بقاپد. کراخاتون حسود است و در ادامه متن آمده است که مولانا نیز حسود است و من اصلاً به خاطر همین حسد آمدهام. حسدی که آدم را به جایی میبرد که چرا من در فضیلت و رغبت کم از او باشم و باید بیشتر به سمت فضل بروم. این دو نفر در کنار هم هدف غایی من از صحبتها را ادا میکنند.
در مقامهها از کیمیا خاتون ۱۵ خط، نوشته داریم
چرا گفتهاند «که از زن شیخی نیاید» شاید این عبارت از آن دست عبارتهایی است که مشمول زن و مکان است. از کجا معلوم که منظور شمس زنان موجود در عصر خودش است نه زنان کل عالم و در طول تاریخ. شرایط زمان و مکان را باید درک کرد. شاید این اعتقاد قلبی شمس است که از زن شیخی نیاید. شمس مگر شیخی را برای خود نیز میگفته است؟ پس برای زن هم این مساله را نخواسته است. کلمات عینی و ذهنی در ذهن شمس معناهای خاصی دارد و شیخی نیز معناهای گوناگون دارد. زن در نهان خودش میداند که نفر اول است. یک زن عالم و سالم این را میداند و شلوغ نمیکند و نمیگوید که چرا زنها در طول تاریخ پادشاه نشدند، چرا همیشه زنها معشوقه هستند و چرا زنها بر قله عشق ایستادهاند؟
در کتابهای مقامه از کیمیا خاتون ۱۵ خط، نوشته داریم که ماجرای ازدواج شمس و کیمیا را مطرح کرده است و سپس از مرگ کیمیا گفته است. کیمیا را دختری پرورده حرم مولانا معرفی میکند. گولپینارلی محقق ترک از کجا آورده که کیمیا دختر همسر مولانا از شوهر اولش بوده است. این مسأله در هیچ منبعی نیامده است. هر چه رمان نوشته شده و فیلم در این باره هست همه اشتباه است. چرا ما اینقدر تشنه افسانه هستیم و کتاب خود مولانا را نمیخوانیم که میگوید کیمیا و شمس از هم جدا شدهاند و مرگی در کار نبوده است. در مقالات شواهدی است که قبل از هر چیز کیمیا دختر کراخاتون نیست.
سرانجام ازدواج شمس و کیمیا خاتون چه شد؟
کیمیا کنیزی است که صاحب اراده و اختیار است. مدافعان حقوق زن پرسیدند چرا شمس عارف با دوشیزهای جوان ازدواج کرده است؟ چرا مولانا که عالم بود چنین زنی را انتخاب کرد برای شمس. کسی نگفته که کیمیا این عارف را انتخاب کرد و چرا کسی دیدگاههای کیمیا را ندیده است. خواست قلبی کیمیا باعث شده که شمس این ازدواج را بپذیرد. سرانجام این ازدواج در کتاب مقامه چگونه است؟ افلاکی عین همین ماجرا را برای مولانا میآورد. از نظر افلاکی نه تنها شمس بلکه مولانا نیز قاتل همسرش است. شمس در مقابل دیگران میگوید من عاشق او بودم. از قرن و دورهای سخن میگوئیم که به خاطر غلبه فرهنگی مردسالاری زنها محدود بوده و در بسیاری از جنبهها کودک میماندند.
شمس تعریف جامعی از زن ارائه میدهد. توقعات جنسی کیمیا در ازدواج با شمس برآورده نمیشود و در مقابل، شمس کم میآورد و کیمیا خاتون از نیاز جنسی به عنوان مکانیزم استفاده میکند و سلاح دیگری ندارد. شمس میگوید اگر من چنین میلی داشتم که غلام میخریدم. شمس خشمگین است و رنج میکشد و از طرفی ما این حق را به شمس دادهایم اما قطعاً او هم دچار مشکلاتی است. بهتر است که کیمیا خاتون و شمس را درک کنیم و از قضاوتهای عجیب و غریب دست برداریم.
منبع : خبرگزاری مهر
ابوالقاسمی: تربیت مستمع قرآن همسان با تربیت قاری و حافظ لازم است
داستانهای عاشورایی نویسنده جوان درباره شهدای جوان قیام کربلا
نماز جمعه کرمانشاه به امامت حجتالاسلام غفوری برگزار میشود
مجلس عزای حضرت زهرا(س) با مداحی مهدی رسولی برگزار شد
بزرگترین لیگ دانش آموزی کشوری شروع به کار کرد
برنامه های شیخ حسین انصاریان در دهه سوم جمادی الاول اعلام شد
آیین «گلریزان لبنان در پناه امام رئوف (ع)» برگزار شد/ کمک ۲۵ میلیارد تومانی خادمیاران رضوی
مشارکت سنت اندیشه ایرانی در شکل گرفتن یک اهتمام تاریخی در فلسفه
موفقیت شیخ حسین انصاریان به دلیل پیروی از الگوی طبیبانه تبلیغ است
بحرالعلوم: هفتمین دوره شورای ارزیابی حافظان قرآن آغاز به کار کرد
حریزاوی: اجرای دقیق طرح زندگی با آیهها موجب تحقق جهاد تبیین است
قمی: میتوانیم از ظرفیت دختران نوجوان،در فضاهای تربیتی بهره بیشتری ببریم
تقویت حمایت از نخبگان قرآنی و ارتقاء برنامههای حمایتی از حافظان
حریزاوی:اجرای دقیق طرح زندگی با آیهها موجب تحقق جهاد تبیین است
«بازیهای دیجیتال و امکان چرخشهای فرهنگی» بررسی میشود
از تازه های نشر مجمع جهانی اهل بیت(ع) رونمایی می شود
صالحی: باید رونق بیشتر مساجد و حضور پرشور نسل جوان را محقق کنیم
«وضعیتشناسی مهاجران افغانستانی در ایران» بررسی میشود
نظر کانت درباره حرکت و سکون چیست؟
جامعه شناسی وقتی تبدیل به فن شود تداوم اخباری گری است
کمک ۲۲ میلیاردی هیئتیهای استان فارس به مردم لبنان
نوبت اجرای راهیافتگان به مرحله نهایی مسابقات قرآن کریم تعیین شد
نقد عقل محض کانت تفسیری سنجش ناپذیر از نظامهای فلسفی می دهد
مستندی پیرامون ترویج گفتگوهای فلسفی به سه زبان فارسی،مالایی و انگلیسی ساخته شد
سعیدی نژاد: هر بانوی ایرانی میتواند یک کارآفرین باشد
«نشست ابونصر فارابی» در کانون رسالت برگزار می شود
گردهمایی خیرین قرآنی برگزار می شود
آخوند رهبر:کشورهای عرب می توانند مقابل منافع رژیم اسرائیل بایستند
آیا برای ازدواج می توان استخاره گرفت؟
برگزاری نشستهای بررسی تولید آثار سینمایی بر مبنای اندیشه اسلامی