میرنیوز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، احمدحسین شریفی، استاد تمام گروه فلسفه در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و از شاگردان مرحوم علامه حسنزاده آملی، به بیان خاطرهای از آن علامه ذوفنون و سالک توحیدی پرداخته است که در زیر میخوانیم:
شبی از شبهای بارانی زمستان سال 1373 همراه چهار نفر از دوستان (استاندار وقت مازندران، شهردار وقت آمل و یکی از مسئولان تیپ امام جعفر صادق علیه السلام) به دیدار علامه حسنزاده آملی رفتیم. ساعت حدوداً 7 غروب بود.
زنگ درب خانه علامه را زدیم. بعد از لحظاتی لامپ سردر منزل روشن است و این یعنی تا لحظاتی دیگر چهره نورانی علامه را زیارت خواهیم کرد اما به محض روشن شدن لامپ، بچه گربهای که در کوچه بود با سرعت خود را به درب منزل رساند و روی پله داخل کوچه و پشت به ما و رو به درب منزل ایستاد!
من هم از خوف اینکه مبادا پس از باز شدن درب منزل توسط علامه، این گربه برای حضرت ایشان مزاحمتی ایجاد کند یا وارد خانه شود، سعی کردم با لطایفالحیلی آن را چند متری از درب منزل علامه دور کنم. همین که صدای باز شدن درب آمد با سرعت خودم را جلوی منزل رساندم اما گربه سریعتر از من به درب منزل رسید!
روی پله ایستاد و نگاهی به علامه انداخت و علامه حسنزاده هم خیلی طبیعی، پاهای خود را باز کرد و این گربه از وسط پای ایشان وارد منزل شد!
بعد از لحظاتی گفتوگو با علامه، ایشان اذن ورود به منزل را دادند. همین که وارد راهروی خانه شدیم، دیدیم که بچه گربه در وسط هال نشسته است! گویا منتظر ما بود که جایگاه خودش را نزد علامه به رخ ما بکشد! یکی از دوستان خم شد و بچه گربه را به دست گرفت که داخل کوچه بیندازد اما علامه حسنزاده بلافاصله فرمودند:
آقا با این بچه گربه چه کار دارید؟ چه مزاحمتی برای شما ایجاد کرده است؟ این را زمین بگذارید. با شما کاری ندارد. این توقع دارد. بیتوقع که اینجا نمیآید"
علامه ما را به اتاقی راهنمایی کرد و خودشان به آشپزخانه رفتند و حدوداً 10 دقیقه بعد با مقداری میوه و چند فنجان چای برگشتند. مشغول صحبت و گفتوگو شدند و لحظاتی بعد آن بچه گربه هم به اتاق آمد و چندین بار به سبک ورزشکاران پرش طول، از چپ و راست از روی میوهها و سینی چای پرید و در گوشه اتاق هم چند پشتکوارو و یک تکبر و غروری از اتاق بیرون رفت! یکی از دوستان آرام گفت این گربه داره به ما میگوید "زکی! شما میخواستید به من اجازه ندهید که به منزل علامه بیایم! حالا کی نزد ایشان عزیزتره"
بعد از آنکه از محضر علامه خداحافظی کردیم؛ همین که درب داخل کوچه را باز کردیم، بچه گربه زودتر از ما خارج شد! علامه حسنزاده فرمودند: "دیدید آقا! گفتم که این گربه برای کسی آزاری ندارد! او که بیتوقع اینجا نمیآید! نیاز به تغذیه داشت. نیازش را تأمین کردم و الان بدون هیچ آزاری خودش رفت!"
انتهای پیام/
منبع : خبرگزاری تسنیم
پیام تبریک برخی نهادهای فرهنگی درباره موشکباران اسرائیل
برای «بیبدن» و مفهومی به نام تعارضات اجتماعی
اگر مقابل دشمن شل بگیریم مشکل حل می شود؟ + صوت
«بعد از رفتن» و «روایت ناتمام سیما» مسافر مسکو شدند
بیانیه انجمن سینمای جوانان درباره پاسخ پهپادی و موشکی ایران
آخرین وضعیت گوینده رادیو در بیمارستان
هنرمندان درباره «وعده صادق» چه نوشتند؟
نمایشهای کودک و ایرانی رونقبخش سالنهای دولتی
تکلیف سریال رضا شفیعیجم روشن شد
تولید فصل دوم «سرزمین شعر» با ایدههایی جدید و پختهتر
دیپلماسی میان ایران و تاجیکستان مبتنی بر عشق است
افزایش حقوق ایثارگران در سال ۱۴۰۳ چقدر خواهد بود؟
دیدگاه قرآن درباره توان یهودیان اسرائیل در برابر رقیب
یاسینی رکورددار کنسرت در سال ۱۴۰۲ / در مسیر همایون یا یگانه
صادرات نوشتافزار ایرانی کلید خورد
قانون عفاف و حجاب برای همه مردم لازمالاجرا شد
تلاطم در بازار ظهیرالاسلام/ قیمت کاغذ تحریر افزایش یافت
سهم ۴۹درصدی تمساح خونی از گیشه تعطیلات/ پرویزخان درجا زد
شاعرانی که خود را "عطار" جا زدند
«محفل» بدون سلبریتی با خلاقیت و یک شبِ صدمیلیونی!
مهرداد صدقی با "آبنبات لیمویی" به نمایشگاه میآید
عملیات اجرایی آمادهسازی نمایشگاه کتاب تهران آغاز شد
دژهای پوشالی یهود به دادشان نرسید
حمایت شاعران از "وعده صادق" ایران
گنبد آهنین چه میداند از صریر قیامت سجیل
جشن نیمه شعبان هیئت کجا برویم؟
شاعران به استقبال نیمه شعبان رفتند/ کاش، سَحر، خاک رهِ « مهدی موعود » شوم
بهترین دعاها در شب نیمه شعبان به روایت امام صادق (ع)
"پایان جنگ"، "عزل منتظری و بنیصدر" و "فوت احمد خمینی" موضوع گفتوگو با کارگردان "احمد"/ احمد آقا حتی یک «واو» به صحبتهای امام دست نزد!
ویکی موعود با ۴۰ هزار مقالۀ تخصصی راه اندازی شد