میرنیوز
تعدادی از بیماران در اتاق شیمیدرمانی بر روی تختها دراز کشیده و داروی موردنظر را دریافت میکنند، عدهای با سر تراشیده و ابروهای نداشته، عدهای با موهایی که تازه شروع به ریزش کرده و عدهای دیگر برای اولین بار است که آمدهاند، همسرانی دلنگران پشت در اتاق منتظر تمام شدن شیمیدرمانی هستند، فضا ساکت، رخوتانگیز و غم در چهرهها نمایان است.
در اتاق باز میشود زنی با موهای پرپشت و مژههای بلند به همراه نیروی خدماتی وارد اتاق میشود، سرزندگی در سخنانش موج میزند و میگوید شما میتوانید سرطان را شکست دهید، مریم که موهای تراشیدهاش نتوانسته زیبایش را از بین ببرد، پوزخندی میزند و میگوید «تو چه میدانی! از دور نگاه میکنی و سالم هستی؛ اگر حتی یک تار مویت بریزد کلی ناراحت میشوی حالا آمدهای اینجا از چه میگویی؟!»
چشمهای بیماران به روی زن قفل میشود همه از جواب دندانشکنی که همتختیشان به زن داده خوشحال هستند، اما دقایقی بیشتر نمیگذرد که جو عوض میشود و همه با ناباوری میخواهند قصه زندگی زن را بشنوند.
یاسمن ۳۵ ساله است و سالهای طلایی عمرش را بر روی تختهای بیمارستانی گذرانده است، یک روز با درد شدیدی در سینه به یک ماما مراجعه میکند، بعد از معاینه و سونوگرافی دکتر تشخیص ویتامین درمانی میدهد و میگوید ویتامین بدنش کم و شاید هم درد دوران قاعدگی است، یک هفته انواع ویتامین را میخورد اما دردش کم نمیشود.
یاسمن این بار به متخصص زنان مراجعه میکند و سونوگرافی مجدد انجام میدهد، تودهای بدخیم در بدنش در حال رشد است؛ به تصمیم پزشک معالج همان روز عمل و توده از بدنش خارج میشود، بعد از انجام آزمایشهای پاتولوژی بیماری «سرطان» تشخیص داده میشود و یاسمن دوباره باید عمل شود تا غدههای لنفاوی زیر بغلش برداشته شود و پروسه شیمیدرمانی و سپس پرتودرمانی را ادامه دهد.
مریم با شنیدن این حرفها در تخت میچرخد طوری که نگاهش رو به یاسمن باشد و میگوید: ولی من اصلاً درد نداشتم، احساس کردم که سینهام تغییر شکل داده و رنگش رو به تغییر است بی هیچ دردی و بدون اینکه آن را جدی بگیرم بعد از مدتها به دکتر مراجعه کردم، هرکسی یاد روز اول خودش میافتد زنی ۴۵ ساله به علت ترشح از سینه و دیگری به علت لمس تودهای در سینه به دکتر مراجعه کردند و جواب دکتر برای همه یکسان است «سرطان سینه».
یاسمن میگوید: من اصلاً اطلاعاتی در مورد سرطان سینه نداشتم و اطرافم کسی را ندیده بودم که مبتلابه سرطان باشد، باورش برایم سخت بود اما تشخیص اشتباه ماما باعث شده بود زمان درمانم به وقفه بیافتد، اگر زودتر متوجه میشدم با دارو و قرص قابلکنترل بود، روزهای سخت تمامشده و حالا یک سال از پرتودرمانیام گذشته، هر سه ماه چکاپ میدهم و حالم خوب است، مژهها و ابروهایم پرپشتتر شده و روحیهام را به دست آوردم و دوباره به زندگی برگشتم.
حسنپور خدمهای که به همراه یاسمن وارد اتاق شده است، اشکهایش را پاک میکند و میگوید: «گفتم که سرطان قابلدرمان است، من اینجا افراد زیادی را دیدم که سرطان داشتند و خوب شدند، شما که خانوادهتان همراهتان هستند قطعاً سریعتر بهبود پیدا میکنید، یاسمن تنهایی به جنگ سرطان رفت».
همسرم ترکم کرد
یاسمن علیرغم روزهای سخت شیمیدرمانی و پرتودرمانی، روزهای سخت روحی را نیز پشت سر گذاشته است، نگاهی به شیشه اتاق که پشت آن مردانی نگران و منتظر همسرشان هستند، میاندازد؛ میگوید: «شوهرم هر وقت میخواست من را تحقیر کند به من میگفت «سرطانی»! روزهای شیمیدرمانی را در دادگاه گذراندم چون همسرم و خانوادهاش نمیخواستند با یک «سرطانی» همخانواده باشند!»
نگاه بهتزده مریم، یاسمن را وادار میکند که داستان زندگیاش را تعریف کند، یاسمن روی یکی از تختها مینشیند و میگوید: زمانی که متوجه شدم سرطان دارم یک دختر کلاس سوم و یک پسر ۳ ساله داشتم، همان روزهای اول همسرم مرا ترک کرد، حتی برای عمل به ملاقاتم نیامد، بعد از اولین شیمیدرمانی به خاطر استرس بالایی که داشتم تغییراتی در شکل ظاهریام رخ داد و در روند درمان ۱۵ کیلو کاهش وزن داشتم.
بعد از اولین جلسه شیمیدرمانی، مادر شوهرم زنگ زد و گفت: «تو دیگر به درد ما نمیخوری و مریض هستی، پسر من احتیاج به زن دارد و شما حالت بد است پس دیگر نمیتوانی زندگی را اداره کنی»، شرایط روحی بدی داشتم و به طلاق توافقی رضایت دادم، همسرم بچهها را قبول نکرد و در همان روزهایی که درگیر شیمیدرمانی بودم در راهروهای دادگستری قدم میزدم و درنهایت طلاق و حضانت بچههایم را گرفتم.
باید هشت دوره شیمیدرمانی با دُز بالا انجام میدادم و دو هفته در بیمارستان قزوین بستری بودم، شرایط مناسبی نداشتم هرکسی که من را میدید گریه میکرد و کسی امید به زنده ماندم نداشت، همسرم هم در همان دوران ازدواج کرد، آن روزها میدیدم که همه با همسرشان میآیند و پنج ساعت پشت در منتظرشان میمانند اما شوهر من به بهانه بیماری ترکم کرد و هیچ حمایت مادی و عاطفی از طرف همسرم نداشتم.
فوت پدرم شوک بزرگی بود
در همان زمان بود که پدرم را به دلیل بیماری قلبی از دست دادم، فوت پدرم در این شرایط شوک بزرگی بود، بعد از جلسه شیمیدرمانی به مراسم ختم پدرم رفتم، سر مزار پدرم احساس کردم که موهای سرم بهصورت قالبی جدا شد روسریام را محکم بستم.
به گزارش ایسنا، یاسمن بهسرعت به خانه برمیگردد و بدون اینکه به کسی چیزی بگوید داخل حمام میشود و روسریاش را برمیدارد تا ببیند چه اتفاقی برای موها افتاده، در اتفاقی ناگهانی موهای سرش بهصورت کلاهگیس از سرش جداشده بود و بعد از مدت کوتاهی مژهها و ابروهایش را نیز از دست میدهد.
یاسمن مانند همهکسانی که از ادامه زندگی یاسمن ناامید هستند رمقی برای ادامه دادن ندارد، اما پسر سهساله و دختر ۹ سالهاش برای ادامه زندگی به بودنش نیاز دارند، روانشناسان تلاش زیادی میکنند اما یاسمن همهچیز را سیاه میبیند و به درمان هیچ روانشناسی پاسخ مثبت نمیدهد.
سومین دوره شیمیدرمانی است، یاسمن دیگر انگیزهای برای ادامه دادن ندارد و با بیحوصلگی و درد فراوانی که در بدنش حس میکند، نگاهی به شیشه اتاق شیمیدرمانی میاندازد، مردانی را میبیند که با عشق به همسرشان نگاه میکنند و برای بهبود همسرشان دعا میکنند، این حجم از بیمعرفتی همسرش سینهاش را میسوزاند روزهایی را به یاد میآورد که قول ماندن داده بود و حالا امروز در سختترین شرایط زندگی همسرش بیمعرفتی را در حقش تمام کرده و او و فرزندانشان را تنها گذاشته است.
قطره اشکی که امید را زنده میکند
در همین فکرهاست که چشمش روی اشک دخترکش خشک میشود، دختر کوچکی که با التماس و اشک از خدا میخواهد مادرش را برگرداند، قطره اشک دخترش آتش سینهاش را خاموش میکند تا کی باید به بیمعرفتی آنهایی که باید باشند و نیستند فکر کند؟ پس بامعرفتها چه میشوند؟ دختر و پسری که امید زندگیشان مادرشان است و مادری که تمامقد پشت دخترش ایستاده تا با غول بیماری بجنگد؟ خودش هم نمیداند چه میشود که خون تازه در رگهایش به جریان مییابد و تصمیم میگیرد که مبارزه کند و این بار پیروز شود.
یاسمن میگوید: پرتودرمانی را باید در زنجان انجام میدادم چون قزوین امکان انجام پرتودرمانی را نداشت، یا باید تهران را انتخاب میکردم یا زنجان، به خاطر هزینههایش زنجان را انتخاب کردم که همهچیز رایگان باشد، سه ماه در زنجان تحت پرتودرمانی قرار گرفتم و خدا رو شکر سینهام را برنداشتند.
به قول خودش بعد از گذشت این سختیها و چند سال درمان حالا دیگر حالت روحی و جسمیاش برگشته سرجای اولش، ابروها و موهای پرپشت و آزمایش خونهای سالم، دیگر یاسمن به زندگی برگشته و اثری از بیمعرفتی و بیماری در زندگیاش نیست، او و فرزندانش در پی خوشبختی زندگی میکنند و خوشحال هستند که سالم و در کنار هم هستند.
مریم که اینهمه درد و رنج در باورش نمیگنجد اشکهایش را پاک میکند و میگوید: حالا اینجا چه میکنی؟ نکند دوباره بیمار شدی؟
یاسمن میخندد و میگوید: مادرم مریض بود و برای ملاقاتش آمدم که آقای حسنپور را دیدم، اما آقای حسنپور من را نشناخت و باورش نمیشد که آن زن شکستخورده که مانند تیکهای گوشت شده بود حالا سرزنده باشد، آن روزها وزنم بسیار پایین بود و حسنپور کمک میکرد و هر چیزی که لازم داشتم برایم میآورد.
حسنپور اشکهایش را پاک میکند و میگوید: دو سال است که یاسمن خانم ازاینجا رفته است اما انرژی و انگیزه امروزش قابل قیاس با آن روزها نیست؛ حسنپور نگاهی به یاسمن میکند و از او قول میگیرد که «باید هرماه یکبار اینجا بیایی تا اینها تو را ببینند و بدانند که سرطان درمان دارد و باید خودت با سرطان بجنگی تنها و قوی».
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری ایسنا
بسیجی عمل کردن لازمه پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی است
رأی هیئت تطبیق ارومیه در مورد عزل شهردار ارومیه در هیئت حل اختلاف تأیید شد
ورود سامانه بارشی به خراسان رضوی پایان هفته جاری
تریلی حامل تجهیزات پزشکی قاچاق در «دشتستان» توقیف شد
تعطیلی ۵ واحد صنعتی به علت تخلفات زیست محیطی در میبد
ثبتنام اعتکاف رجبیه در حرم مطهر امام رضا(ع) آغاز شد
کمک به بخش خصوصی راهبردی مطمئن برای توسعه و اشتغالزایی است
استاندار با تفکیک استان کرمان به شمال و جنوب مخالف است
ایربریج چهارم فرودگاه مشهد به پیشرفت فیزیکی ۹۰ درصدی رسید
همه ظرفیتهای استان سمنان در راستای توسعه بهکارگیری میشود
استاندار مازندران: تفکر راهبردی بسیج منظومه فراحکمرانی است
استاندار مازندران:تفکر راهبردی بسیج منظومه فراحکمرانی است
متخلفان حوزه دارو و اقلام پزشکی در کردستان محکوم شدند
استاندار جدید سمنان ظرفیتهای بومی را بکارگیری کند
طرح نظارتی ویژه برخورد با تخلفات نانواییهای خراسان رضوی آغاز شد
ترافیک در آزادراه های البرز به سمت تهران سنگین است
عامل شهادت جانشین پلیس اطلاعات خاش دستگیر شد
جزئیات فوت دلخراش ۴ مأمور نیروی انتظامی خراسانی اعلام شد
چند نفر از کارکنان شهرداری خرمآباد به اتهام ارتشا دستگیر شدند
کمک ۵۰ هزار میلیارد ریالی خیرین به بخش سلامت کشور
افزایش ۵۵ درصدی صید میگو در هرمزگان
اولین مرکز هوش مصنوعی در ایلام افتتاح شد
آئین استقبال از ۱۲ شهید گمنام در شیراز برگزار شد
جمع آوری زباله ها در ورامین از ساعت ۲۱ تا ۵ بامداد انجام می شود
آب و جمعیت ۲ مشکل اساسی در استان سمنان است
بیش از ۲۰۰۰ واحدمسکونی در بندرعباس تا اسفند ماه تحویل مردم میشود
نیروی دریایی امنیت را برای خطوط کشتیرانی فراهم کرده است
وزیر کشور: آب اولویت استان سمنان است
۹۷ درصد اراضی ملی استان ایلام در طرح حدنگاری ثبت شد
فرمانده نیروی دریایی: کارنامه نیروی دریایی درخشان است