میرنیوز
صغری درزی رامندی مُبلغ ۴۳ سالهای است که بیش از ۲۰ سال از عمر خود را در روستاهای قزوین صرف تبلیغ دین کرده است، وی در حال حاضر با مدرک سطح چهار حوزوی در فضای مجازی به تفسیر و تدریس قرآن میپردازد، در ادامه گفتوگوی ایسنا با این مبلغ را بخوانید:
چه شد که به تبلیغ دین روی آوردید؟
من در خانوادهای رشد کردم که اطرافیانم ازجمله پدربزرگ، پدر، برادر و همسر برادرم طلبه بودند، از کودکی پدر و روش تبلیغ وی را دیده بودم؛ در ۲۱ سالگی دوست داشتم راه پدر را ادامه بدهم چراکه او همواره مورد احترام افراد مختلف بود و از طرفی افراد زیادی بهواسطه اخلاق خوب پدر به دین علاقهمند شده بودند و ارتباط صمیمانهای بین پدرم و مردم برقرار بود.
به نظر شما بهترین روش تبلیغ چیست؟
من اهل نظر و مقالهنویسی نیستم که بتوانم متدهای خاصی را بیان کنم اما در این چند سالی که توفیق تبلیغ داشتم میتوانم بگویم بیشترین چیزی که باعث میشود مردم به دین تشویق شوند، این است که مبلغ خودش مثل مردم زندگی کند وقتی در بین مردم قرار بگیری و مردم احساس کنند که از بالا نگاهشان نمیکنی حتماً تبلیغ تأثیرگذار است.
از کی تبلیغ در روستاها را شروع کردید؟
همسرم روحانی است و بعد از ازدواج ساکن قم بودیم، از زمانی که ازدواج کردیم هرسال تابستان را در روستاهای قزوین، مناطق مختلف بویینزهرا و الموت میگذراندیم و به تبلیغ میپرداختیم، تنها چیزی که با خود میآوردیم مقداری ظرف بود گاهی شرایط ما خیلی سخت میشد حتی سرویس بهداشتی مناسب و حمام هم نداشتیم و در ارگ روستا (خانههای قدیمی رها شده) زندگی میکردیم.
برای شما مگر مکان خاصی در نظر گرفته نمیشد؟
معمولاً مسئول سازمان تبلیغات با دهیار تماس میگرفت، در روستاهایی که خانه عالم ساخته بود ما در خانه عالم ساکن میشدیم چون این خانهها نزدیک مسجد ساخته میشد برای ما مناسبتر بود؛ اما در اغلب روستاها خانه عالم وجود نداشت، از طرفی ما امکانات اولیه مانند یخچال هم نداشتیم و البته خومان معتقد بودیم که نبود امکانات گاهی باعث رشد انسان میشود.
نگاه مردم به شما چطور بود؟
اوایل مردم از دور به زندگی ما نگاه میکردند و میگفتند شما اهل قم هستید و برای اینکه تابستان را در منطقه سردسیری بگذرانید به این منطقه سفر کردید و میخواهید گردش تابستانه داشته باشید، اما بعد از سه ماه که در روستا بودیم زمان خداحافظی، از ما عذرخواهی میکردند و میگفتند ما فکر میکردیم شما مرفه هستید و برای تفریح آمدید اما زندگی شمارا که دیدیم متوجه شدیم اینگونه نیست.
کمی از شرایط زندگیتان در زمان تبلیغ بفرمایید؟
زمانی که فرزندم دوساله بود به علت ماندن دریکی از روستاها تمام بدنش را پشه نیش زده بود، یا در یکی دیگر از روستاها نیز چون مکانی برای ماندن وجود نداشت با چوپان روستا که سنی بود در یکخانه زندگی میکردیم و مردم میدیدند که سطح زندگی ما از آنها پایینتر است، امکانات نداشتیم اما ماندیم و هدف ما این بود که با مردم باشیم بنابراین میتوانستیم برای دین تبلیغ کنیم و مردم هم رغبت نشان میدادند.
پذیرفتن شرایط برای خانواده راحت بود؟
پدرم کمی ناراحت میشد، اتومبیل و وسیله حملونقل نداشتیم، حتی به مدت یک هفته لباسهایمان را در یک ساک جمع میکردیم و هر هفته میآمدم منزل پدر لباسهایمان را میشستم، زمانی که پسرم ۱۰ ساله شد به همسرم گفتم لازم است زمانی هم برای فرزند خودمان قرار دهیم بنابراین تابستان پسرم را در کلاس شنا ثبتنام کردم و یک روز در میان سر روستا منتظر بودم تا ماشین قزوین بیاید و هرروز او را به قزوین میآوردم.
اینکه در کدام روستا تبلیغ کنید به انتخاب خودتان بود؟
مبلغین منطقه را میشناختند، ما از قم میآمدیم و سازمان تبلیغات ما را به روستا اعزام میکرد، مثلاً در برخی روستاها پنج سال متوالی تبلیغ میکردیم گاهی هم خود روستاییان مطالبه میکردند که ما به آن روستا اعزام شویم.
خاطره ماندگاری از زمان تبلیغ در روستاها دارید؟
دریکی از روستاها سر کلاس درس بودیم که خانمی ۱۹ ساله هراسان به پشت در کلاس آمد و گفت تو را خدا اجازه دهید من اینجا باشم و برادرم مرا پیدا نکند، دقایقی بعد برادرش درحالیکه بیلی در دست داشت به کلاس آمد و میخواست خواهرش را بزند، علت را جویا شدم، مسئله این بود که برادرش با دختری ازدواجکرده بود و طبق قوانین روستا خواهرش باید به عقد برادر آن دختر درمیآمد و در صورت عدم تمایل باید یک رأس گاو به بهای ازدواج میپرداختند، اینها هم چون توانایی خرید گاو را نداشتند اصرار داشتند که حتماً آن دختر ازدواج کند در غیر این صورت برادرش باید جدا میشد.
مدتی در آن روستا زندگی کرده و خرده اعتباری کسب کرده بودیم، بنابراین با بزرگان فامیل جلسه گذاشتیم و آنها را متقاعد کردیم از این ازدواج منصرف شوند و دختر نجات پیدا کرد، اما چه بگویم که این فرهنگ همچنان در آن روستا مرسوم است و نفوذ و تغییر آن بسیار سخت است.
تبلیغ شما صرفاً در حوزه روستاها بود؟
حدود ۱۰ سال پیش بعد از مدتی که در روستا بودم، یکبار که برای تقسیم آمدم، گفتند که باید امسال با نخبگان قزوین کلاس داشته باشید، محیط آنجا کاملاً فرق میکرد و نمیدانستم، وقتی وارد مرکز شدم و در کلاس را باز کردم با دیدن افرادی که در کلاس بودند جا خوردم و فکر کردم اشتباه آمدم در کلاس را بستم، آنها هم که دخترانی بزککرده بودند با دیدن من که پوشیه زده بودم جا خوردند.
به خودم انرژی دادم که تو از پسش برمیآیی، در را باز کردم و وارد کلاس شدم، بعد از مدتی ارتباط خوبی با افراد کلاس برقرار کردم بهطوریکه آخر کلاس همه میگفتند «عشق من رامندی»، همان سال هم با کمک یکدیگر مجله جوان را نوشتیم و اول شدند.
ارتباط شما با بچهها چطور بود؟
فضای روحی خوبی ایجادشده بود بهطوریکه برخی از آنها میگفتند که خانم رامندی من دوستپسر دارم اما با توجه به حرفهای شما میخواهم که کنار بگذارم، سال بعد در موسسه دیگری مشغول به تبلیغ بودم که یکی از دختران موسسه نخبگان به سراغم آمد و گفت از وقتی به شما قول دادم همهچیز را کنار گذاشتم، حالا هم یک خواستگار دارم و میخواهم که نظر شما را بدانم.
چه چیزی باعث این ارتباط خوب شد؟
باید توجه داشت که نوجوانان فطرت پاکی دارند و اگر به سمت و سویی میروند به این دلیل است که کسی نبوده که حقایق درونی را بهخوبی به آنها القا کند، ما مقابل اینها نیستم و امکان دارد نگاه ما به حقیقت با نگاه آنها متفاوت باشد بنابراین باید با گفتمان درست حقایق واقعی را به آنها نشان دهیم.
شما برای تبلیغات دورههای خاصی را گذراندید؟
بله ما دورههای خاص شیوههای تبلیغ را گذراندیم؛ چراکه تبلیغ در هر سن و شرایطی متفاوت است؛ برای بزرگترها اول مخاطبشناسی و طبق آن گفتمان فراهم میکنیم، اما برای بچهها از طریق بازی فوتبال، تنیس و والیبال سعی میکنیم اندیشهها را در قالب بازی به آنها بیاموزیم و افکار را جهت میدهیم.
اگر به گذشته برگردید بازهم سراغ تبلیغ میروید؟
اگرچه سختی راه زیاد بود اما هرگز خسته نشدم، اگر برگردم دوباره این مسیر را میروم ولی تلاش میکنم که به لحاظ علمی قویتر شوم، تنها چیزی که ناراحتم میکند این است که باید بار علمیام بیشتر بود وگرنه کار تبلیغ برایم لذتبخش است؛ همه این سختیها میارزد زمانی که نتیجه آن را میبینم.
تبلیغ شما خروجی ملموسی هم داشته است؟
چهار طلبه سطح سه فقط از یک روستا دارم، تعداد زیادی حافظ بالای ۲۰ جز قرآن داریم، همچنین خانمهایی بودند که در روستا ترک تحصیلکرده بودند اما بهواسطه حضور ما درس خواندن را شروع کردند و در حال حاضر در مراکز جامعه القرآن فعالیت میکنند.
چه چیزی باعث موفقیت شما در تبلیغ شده است؟
من فرد خاصی نیستم اما اگر هدف در چهارچوب مردمی شدن و در سطح مردم زندگی کردن باشند ناخودآگاه کلام نافذ خواهد شد؛ اگر فقط شعار بدهم و مردم من را با لباس فاخر و سفره مجلل ببینند بهطورقطع حرف من تأثیرگذار نخواهد بود، زندگی پدرم هم ساده بود و مردم خاطرخواه سبکش بودند من نیز تلاش کردم به سبک پدرم عمل کنم و تا جایی که میدانم اثربخش بودهام.
در حال حاضر به چه فعالیتی مشغول هستید؟
با توجه به محدودیتهای کرونایی این روزها در فضای مجازی فعال هستم و تبلیغ را در فضای مجازی بهصورت تفسیر موضوعی قرآن انجام میدهم، در ماه مبارک رمضان نیز در گروههای تشکیلشده در فضای مجازی به تفسیر کل قرآن و آیات برجسته هر جزء پرداختیم.
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری ایسنا
افتتاح پروژه نوسازی باند فرودگاه کرمانشاه در هفته آینده
حریق جنگلهای رودبار مهار شد
راهبرد دشمن در جنگ نرم ترویج ناامیدی در بین مردم است
هدیه رهبر معظم انقلاب به ملیپوش والیبال نشسته قم اهدا شد
فعالیتهای تجاری و مسافری در مرز خسروی با حالت عادی دنبال میشود
تعبیر الهامی از مربی های دوشنبه ای؛ نساجی خوب بازی کرد
استاندار جدید قزوین را بیشتر بشناسید
مداحان در ایجاد پیوند میان مردم و مکتب اهل بیت(ع) وظیفه مهمی دارند
حضرت فاطمه(س) از یک افق علمی بسیار والایی برخوردار است
استاندار جدید مازندران را بیشتر بشناسیم
«کولیوند» استاندار سمنان شد
استاندار جدید سمنان را بیشتر بشناسید
تصادف زنجیرهای در قشم ۹ مصدوم برجا گذاشت
صادرات محصولات دانش بنیان به اروپا از کریدور کشورهای حاشیه خزر
۹۱۰۰ مترمربع اراضی کشاورزی در محمودآباد آزادسازی شد
پلمب ۷ واحد صنفی کرمان به دلیل استفاده از اتباع بیگانه غیرمجاز
تشییع پنج شهید گمنام در استان مرکزی
بیش از ۴۰۰ واحد تولیدی راکد و نیمه راکد در آذربایجان غربی احیا شد
هشدار مدیریت بحران خوزستان برای تقویت سامانه بارشی
آغاز عملیات آسفالت پروژه تعریض محور آریاشهر به کمربندی کرمانشاه
۶۰ انشعاب غیرمجاز آب در روستای گمیزدر مشهد قطع شد
۱۴۰ طرح عمرانی و اجتماعی در قالب قرارگاه کوثر در ارومیه اجرا شد
مقاومت و اربعین به گفتمان تبدیل شود
کیفیت هوای استان البرز به وضع اضطرار رسید
طرح مردمیاری ارتش برای دانشآموزان بجستانی آغاز شد
بازگشایی راه ۶۵ روستای پشتکوه فریدونشهر در اصفهان
دو قلاده پلنگ در قاب دوربین محیط بانان طالقان ثبت شد
۱۶ مسیر آسفالت بین مزارع در ارومیه اجرا شد
زندان مرکزی اصفهان به «قارنه» منتقل میشود
جنایت پاراچنار ریشه در تحت الشعاع قرار دادن حکم نتانیاهو دارد