میرنیوز
بدین شکل که گاه حتی شایستگی دولتها و حکومتها برای تداوم دوران قدرت خود تا حد زیادی به سیاستهای مالی و پولی آنها بستگی دارد، چنانکه متناسب با نیاز کشور سیاستهای مختلفی را اتخاذ میکنند تا به اهدافی از جمله ثبات اقتصادی و حفظ ارزش پول ملی دست یابند.
گاه دولتها و حکومتها در نتیجه سلسله اتفاقاتی با بحرانی همچون کاهش ارزش پول ملی مواجه میشوند و در همین شرایط دولتها به دنبال در پیش گرفتن سیاستهای مناسب برای بازگرداندن ارزش به پول ملی خود هستند. در چنین شرایطی اقتصاددانان اصلاح سیاستهای پولی و مالی را راه مقابله با این مساله میدانند.
در سالهای اخیر بسیاری از کشورها با چنین شرایطی مواجه شدهاند و اقدامات مختلفی را در راستای مقابله با این بحران انجام دادهاند. بسیاری از این کشورها نیز به بازسازی واحد پول خود از راه حذف صفر از پول ملی اقدام کردهاند.
به دنبال تصویب طرح حذف چهار صفر از پول ملی در مجلس دهم گفتوگویی با یک کارشناس اقتصادی برای بررسی جوانب مختلف این مساله انجام دادیم. رسول قنبری در گفتوگو با ایسنا در خصوص جایگاه پول در اقتصاد اظهار کرد: مسئله پول در اقتصاد به قدری مهم است که آرتور پیگو میگوید اقتصاد علم مطالعه پول است. برای اینکه بتوانیم پول را مطالعه کنیم باید بتوانیم تاریخچه پول را هم بشناسیم. به طور خلاصه پول بدون مبادله به وجود نمیآمد؛ یعنی مبادله اساسا عامل ایجاد پول است و یک روند بسیار طولانی را طی کرده تا به آن چیزی که ما امروز میشناسیم تبدیل شود.
وی ادامه داد: اقتصادانان کلاسیک و پیش از آنها علیرغم تلاشهای زیادشان نتوانستند پی به ماهیت پول ببرند. اولین بار مارکس بود که گفت برای شناخت ماهیت پول باید ماهیت ارزش را بشناسیم. یعنی من باید بدانم چه مقدار از جنسی که در دست من است با چه مقدار از جنس در دست شما میتواند مبادله شود. این مبادله زمانی صورت میپذیرد که دو جنس دارای ارزش یکسان باشند و یا اینکه حجم مشخصی از کالا یا جنس در دست من با یک مقدار مشخص از جنس شما دارای ارزش یکسانی باشند تا بتوانیم دست به مبادله بزنیم.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: مارکس میگوید که ارزش مبادله چهار دوره را طی کرده است تا بدان چیزی که ما امروز میشناسیم تبدیل شود. از آنجایی که انسانها به صورت گروهی در غارها یا جنگلها زندگی میکردند هر چیزی را که چه با شکار به دست میآورند و چه از طبیعت جمعآوری میکردند میان همدیگر تقسیم میکردند. اما هنگامی که با گروه دومی وارد تعامل میشدند و احتمال داشت که چیزی را بخواهند که خود ندارند باید دست به مبادله میزدند.
قنبری بیان کرد: در ابتدا شکل ارزش کاملا تصادفی بود. یعنی من تصمیم میگرفتم جنسی را به شما بدهم و در قبالش چیز دیگری را از شما بگیرم. فارغ از این که این دو دارای ارزش یکسان باشند یا نه. اما به مرور که تعداد مبادلات بیشتر شد این مبادلات یک شکل ارزش عام به خودش گرفت. مشخص شد که مثلا یک کیلو گندم با چه مقدار جو باید مبادله شود و بعد از مدتی شکل عام ارزش تبدیل به شکل عمومی ارزش شد، یعنی انسانها بین خودشان چیزی را قبول کردند و آن اینکه چند کالا را به عنوان کالای واسطه در نظر بگیریم، یعنی کالایی که مورد قبول همه باشد و اینها را با اجناس خود مبادله کنیم و وقتی خواستیم جنس دیگری بخریم همین کالای عام را به صاحب آن جنس دیگر بدهیم. نمک، فلفل، عاج فیل و ابریشم همان شکلهای عمومی ارزش در آن زمان بودند. بعد از مدتی که انسان پی به ارزش طلا و نقره برد شکل پولی ارزش به وجود آمد و همه چیز با طلا و نقره و فلزات گرانبها سنجیده میشد.
وی درخصوص تفاوت پول با دو معنی moneyوcurrency خاطرنشان کرد: میخواهم داخل پرانتز چیزی را بگویم و آن اینکه ما باید بین دو نوع پول تفاوت قائل شویم، اولی پول با معنی money و دیگری currency یا همان پول اعتباری، هر دوی اینها در شش ویژگی مشترک هستند، هر دو را میتوان به عنوان واحد حسابداری به کار برد، هر دو واحد مبادله هستند، قابل حمل، تقسیمپذیر، قابل نگهداری و قابل تعویض fungible هستند. قابل تعویض بدین معنا که یک تومان در جیب من به همان اندازه میارزد که یک تومان در جیب شما. اماmoney یک ویژگی اضافی دارد و آن اینکه ذخیره ارزش است، یعنی یک گرم طلای در جیب شما با یک درصد تغییر بسیار کوچک، در ده سال آینده همان قدرت خرید امروز را دارد؛ اما 1000 تومان شما در ده سال آینده نمیتواند قدرت خرید امروز را داشته باشد.
انحصار دولتها بر کنترل و توزیع پول یک مساله مدرن نیست
این کارشناس اقتصادی در مورد شکل پولی ارزش عنوان کرد: تا یک زمانی هر قطعه طلایی که در جیب شخص بود میتوانست به عنوان پول مورد استفاده قرار بگیرد. البته هنوز هم این گونه است، اما فرایند آن دچار تغییر شده است. از یک جایی به بعد دیگر دولتها بر ضرب سکه صاحب انحصار شدند، این مسئله به هیچ وجه یک مساله مدرن نیست، به همین شکل مساله تورم را نیز نمیتوان یک مسئله مدرن دانست. یعنی در زمانهای قدیم هنگامی که پادشاهی به دنبال تامین هزینههای جنگ خود بود، سکههای موجود در بازار را جمع و سپس ذوب میکرد و یا از طلای موجود در خزانه استفاده میکرد، سپس آن را با یک فلز کم ارزشتر همچون مس مخلوط کرده و سکههایی با عیار طلای کمتر ضرب میکرد. اما پرداخت هزینههای جنگ با همان ارزش اسمی پیشین انجام میگرفت و این باعث کاهش قدرت خرید مردم میشد. این همان پول با معنای money بود.
قنبری افزود: پس از گذشت مدتی پول شکل اعتباری بر خود گرفت. یعنی طلا و نقره به مرور حذف و در ابتدا حوالهها و سپس اسکناسها جایگزین آنها شدند. ارزش اسکناس در ابتدا به پشتوانهی طلای موجود در خزانه بود، اما به مرور ارزش اعتباری به خود گرفت. یعنی ارزش آن به قدرت حاکمیت در حفظ ثبات اقتصادی بستگی داشت. از این زمان به بعد دیگر انحصار ایجاد پول به تمامی در دست دولتهای مدرن قرار گرفت تا زمانی که ارزهای دیجیتال و ارزهای رقیب پدید آمدند.
ارزهای دیجیتال انحصار دولتها را بر تولید پول کم میکند
وی اضافه کرد: در کتاب ثروت ملل شاهدیم که آدام اسمیت ضرب پول را جزو وظایف حاکمیت نمیداند. حتی میبینیم که اسمیت در کتاب چهارم ثروت ملل از انحصار پادشاهی اسپانیا بر ضرب پول انتقاد میکند. از زمان آدام اسمیت تا به امروز، اقتصاددانان رویکردهای مختلفی به پول داشتهاند. کارل مارکس خواهان حذف پول بود و باور داشت که پول خاصیت بتوارگی دارد، سیلویو گزل خواهان پول رایگان بود و اعتقاد داشت که باید بر روی پول بیکار مالیات بست، کینز سه نقش را برای پول متصور بود، فریدمن اعتقاد داشت بانک مرکزی باید یک نهاد مستقل باشد و قوانین عرضهی پول باید در قانون اساسی کشور گنجانده شود و هایک طرفدار این بود که چاپ پول نباید در انحصار دولت باشد بلکه باید به دست بازار سپرده شود و مجوز رقابت میان پولهای خصوصی صادر شود. امروز هم با به وجود آمدن ارزهای دیجیتال ما شاهد هستیم که این اتفاق در حال رخ دادن است و دولتها در هراساند از این که انحصارشان بر تولید پول کم کم در حال از بین رفتن است.
این کارشناس اقتصادی در مورد کنترل دولتها بر پول تاکید کرد: به طور خلاصه از زمانی که دولتها به وجود آمدند، کنترل بر پول و انحصار در ضرب آن وجود داشت؛ و آنگونه که آنتونی داونز میگوید «هدف سیاستمداران منفرد و یا احزاب از پیروزی در انتخابات رسیدن به قدرت است، نه خدمت به مردم»، مادامی که دولتها وجود داشته باشند این انحصار هم به قوت خود باقی خواهد ماند، چرا که عرضهی پول ابزار اعمال سلطه بر دیگران است.
وی در خصوص دو نهاد دولت و حکومت بیان کرد:، باید بین دو نهاد تفاوت قائل شوم. اولیstate به معنی دولت و دومی governmentبه معنی حکومت یا همان قوه مجریه که در ایران معمولا این دو کلمه به جای همدیگر ترجمه میشوند. State عبارت است از کل نظام سیاسی یک کشور وgovernment مسئول امور اجرایی این نظام سیاسی. به طور کلی خواست هر حکومتی، چه به صورت سیاستمدار منفرد و چه به صورت حزب، این است که مجددا برای اداره حکومت انتخاب شود.
این کارشناس اقتصادی افزود: حکومت برای انتخاب مجدد باید دارای یک موفقیت در چشم شهروندان خود باشد. معمولا این موفقیت چند شاخص عمده دارد. برای مثال باید بتواند بتواند سطح اشتغال کامل را حفظ، نرخ بهره را کنترل، قیمتها را تثبیت و ثبات اقتصادی ایجاد کند و ارزش پول ملی کشور را حفظ کند. برای دستیابی به این مجموعه اهداف باید دست به اجرای مجموعه سیاستهایی بزند که از آنها با نام سیاستهای پولی و مالی یاد میکنیم. سیاستهای پولی و مالی از همدیگر جدا نیستند، بلکه درهمتنیدهاند. اما مسئله پول بیشتر مربوط به سیاستهای پولی است تا سیاستهای مالی.
خرید و فروش اوراق بهادار در پی کند کردن جریان پول در جامعه هستند
قنبری اضافه کرد: سیاستهای پولی اصولا بر دو نوعاند، سیاستهای انبساطی که به دنبال تسریع جریان پول در جامعه هستند و سیاستهای انقباضی که در پی کند کردن جریان پول در جامعهاند، برای رسیدن به این اهداف ابزارهای مختلفی وجود دارد؛ تغییر نرخ بهره، تغییر نرخ سپرده قانونی، تغییر نرخ تنزیل مجدد، هدایت اعتبارات به یک فعالیت خاص، اجرای عملیات بازار باز یا همان خرید و فروش اوراق بهادار که این عمل در قوانین اسلامی مجاز نیست و ما به جایش اوراق مشارکت بانک مرکزی را داریم.
وی گفت: اگر خاطرتان باشد، چند سال پیش که کمپین نخریدن خودروی صفر راه افتاد، دولت که میدید صنعت خودروسازی رو به ورشکستگی میرود نرخ سپرده قانونی بانکها را نیم درصد (0.5%) کاهش داد و بانکها را ملزم به پرداخت وام برای خرید خودرو نمود و این تصمیم باعث نجات صنعت خودروسازی از ورشکستگی در آن زمان شد.
سیاستهای پولی باید با اصلاح نظام بانکداری همراه باشد
این کارشناس اقتصادی در مورد سیاستهای پولی عنوان کرد: باید به دو مسئله در مورد سیاستهای پولی اشاره کنم. اول اینکه این سیاستها باید با اصلاح نظام بانکداری و نظارت همراه باشد. این عمل جز با قانونمندسازی، نظاممندسازی و دموکراتیکتر کردن نظام بانکداری کشور ممکن نیست. یعنی هر سیاستی بدون انجام اصلاحات و نظارت پس از آن، عملا آب در هاون کوبیدن است. مسئله دوم اینکه دولت و حکومت باید در مورد سیاستهای پولی رویکرد مثبت و رو به بهبودی داشته باشند و نیز این رویکردها باید همراستای همدیگر باشند. یعنی اگر یکی از این نهادها به دنبال بهبود وضعیت باشد و نهاد دیگر مانعتراشی کند و یا هر دو رویکردی منفی در پیش بگیرند، در نهایت این سیاستها به فاجعه خواهد انجامید.
قنبری افزود: در مورد ارزش پول ملی هم همینطور است. یعنی ارزش آن نه تنها به سیاستهای پولی و مالی، بلکه به قدرت اقتصادی کشور و نیز سیاست خارجی بستگی دارد.
وی در خصوص نقش تنظیمی دولتها در مساله پول خاطرنشان کرد: در کل انحصار تحت هر شرایطی چیز بدی است؛ خواه انحصار بر عرضه پول باشد و خواه انحصار یک تولیدکننده بر تولید یک کالا. اما در مورد پول انحصار فقط و فقط از آن دولت است که البته در سالهای گذشته که ارزهای دیجیتال به بازار پول وارد شدهاند، این انحصار رو به کاهش رفته است. اما آیا باید بپذیریم که دولت باید انحصار خود را از روی پول بردارد و آن را به دست بخش خصوصی بسپارد؟ من در این زمینه با طرفداران مکتب اتریش موافق نیستم.
استفاده از پول خصوصی بازندگانی خواهد داشت
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: استدلال طرفداران مکتب اتریش این است که اگر ایجاد پول را به دست بخش خصوصی بسپاریم، از آنجایی که رقابت ایجاد میشود این مصرفکننده است که تصمیم میگیرد از کدام پول خصوصی استفاده کند. اما این مسئله را نادیده میگیرند که اگر من تا امروز از یک پول اعتباری بخش خصوصی استفاده میکردم و این پول به یکباره اعتبار خود را بین عموم به هر دلیلی از دست دهد، عملا تمام پولی که در جیب من است تبدیل به صفر میشود چرا که کسی خواهان این پول نخواهد بود و من نمیتوانم آن را با چیزی مبادله کنم و طبیعتا این بازی، برندگان و بازندگانی خواهد داشت و مصرفکنندگان این پول اصلیترین بازندگان این بازی خواهند بود.
قنبری افزود: در اینجا شاهدیم که رقابت بخش خصوصی الزاما به سود مصرفکننده منجر نمیشود. پس راهحل چیست؟ به شخصه من موافق نظامی هستم که در آن پول حذف شده باشد، اما میدانم که این اتفاق دستکم تا پایان این قرن رخ نخواهد داد. یک قرن را با خوشبینی گفتم، چرا که شاید قرنها طول بکشد تا این اتفاق به وقوع بپیوندد. پس چه باید کرد؟ تنها راهحل ممکن اصلاح نهادهای سیاسی، اقتصادی و مدنی یک جامعه است. چرا که فقط در پرتو این اصلاحات است که ساختار اقتصادی کشور و بهطور اخص ساختار پولی کشور نظاممند، قانونمند و دموکراتیکتر میشود. این فرایند، نظارت سفتوسخت بر نهادهای مالی و نیز هدایت جریان پولی از فعالیتهای نامولد به سوی فعالیتهای مولد را نیز در بر میگیرد.
وی در خصوص نتایج حاصل از شرایط خاص قرن قرن بیستم تصریح کرد: بهطور کلی قرن بیستم قرن بحرانها بوده است. دو جنگ جهانی، بحران 1929، جنگ سرد، و وجود استعمار همه نمونههایی از این بحرانها بودهاند.
در قرن بیستم اعتماد مردم بسیاری از کشورها به پول ملی خود از بین رفت
این کارشناس اقتصادی در خصوص زوال وضعیت اقتصادی در قرن بیستم افزود: تمام این عوامل قطعا چندین پیامد به دنبال خود داشتند. از جمله این که در بسیاری از کشورها وضعیت اقتصادی رو به زوال رفت، تورم به وجود آمد و اعتماد مردم به دولتها کمتر شد، اینها نیز به نوبه خود ابتدا باعث بدتر شدن وضعیت رفاهی مردم گردید و سپس ناپایداریهای سیاسی را به وجود آوردند. همین امر موجب از دست رفتن اعتماد مردم به پولهای ملی خود شد.
قنبری اضافه کرد: دولتها باید دست به بازسازی اقتصادی میزدند تا بتوانند مجددا اعتماد مردم را جلب کنند. طبیعتا حذف صفر نیز یکی از این مجموعه اقدامات برای بازسازی اقتصادی بود. کشورهای زیادی صفرهای پول ملی خود را حذف کردند، از آلمان بعد از جنگ جهانی دوم تا روسیه و آرژانتین و برزیل در دهه پایانی قرن بیستم، اما دولتهایی در این زمینه خوب عمل کردند که توانسته بودند یک بسته سیاستی مناسب را برای بازسازی اقتصادی تدوین کنند.
پنج کشور در قرن ۲۱ اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردند
وی در خصوص کاهش موارد بازسازی واحد پول و عقبنشینی کشورها از این سیاست در قرن ۲۱ گفت: در مورد قرن بیستویکم من چندان با عقبنشینی موافق نیستم، چرا که در همین بیست سالی که از این قرن میگذرد، پنج کشور این تجربه را به مرحله اجرا رساندهاند و ایران هم در صورت اجرای این تصمیم، ششمین کشور خواهد بود. ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، ونزوئلا و زیمبابوه کشورهایی بودند که دست به حذف صفر زدند و از آن میان ترکیه و آذربایجان به خاطر اجرای اصلاحات اقتصادی توانستند در این مسیر موفقتر از سه کشور دیگر عمل کنند.
این کارشناس اقتصادی در مورد شرایط سیاسی و اقتصادی جهان در قرن ۲۱ خاطرنشان کرد: برای قرن بیستویکم میشود گفت که روند مالیسازی و افزایش نابرابری چه میان طبقات یک کشور و چه بین کشورهای گوناگون در سطح جهانی، یعنی بین شمال جهانی و جنوب جهانی و همچنین روی کار آمدن احزاب فاشیستی و ملیگرا، این سیگنال را به ما میدهد که گویا این بحرانها قرار است عمیقتر شود، اما اینکه آیا حذف صفر تکرار خواهد شد بستگی به این دارد که اقتصادها بار دیگر تورمهای چند رقمی را تجربه کنند یا نه.
حذف صفر نمیتواند تاثیر روانی داشته باشد
قنبری در خصوص تاثیر روانی حذف صفر از ارز ملی کشورها عنوان کرد: من به دو دلیل با اثر روانی این مساله موافق نیستم، دلیل اول این است که امروز دیگر کسی دچار توهم پولی نیست. توهم پولی به طور ساده بیان میکند که اگر در یک جامعه تورم وجود داشته باشد و دولت حقوق نیروی کار را افزایش دهد، نیروی کار در ابتدا فکر میکند که ثروتمندتر شده است، چرا که دچار توهم پولی است.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: اما امروز اگر بخواهید حتی به روش سنتی هم خرید کنید، پیش از خرید یک کالا اولین کاری که میکنید این است که با سر زدن به فروشگاههای آنلاین از قیمت تقریبی آن کالا مطلع میشوید، یعنی امروز اطلاعات درباره قیمتها بیشتر از گذشته است، به عبارت دیگر فرقی ندارد که شما یک جنسی را یکصد و هشتاد هزار ریال قدیمی خریداری کنید یا هجده تومان جدید، پس از حذف صفر، وقتی درآمد شما دچار تغییر نشده باشد، حذف صفر نمیتواند تاثیر روانی داشته باشد، به اضافه اینکه امروز تقریبا تمام خریدها با کارتهای بانکی و بهصورت الکترونیکی صورت میگیرد و اکثر شهروندان اصلا با اسکناس تماسی ندارند تا شاهد صفرهای روی آن باشند.
وی افزود: دوم اینکه اگر مردم رشد مثبت اقتصادی را لمس نکنند و تغییرات مثبت اقتصادی را به چشم خود نبینند، عملا به این موضوع فکر میکنند که چند سال بعد قرار است این صفرها مجددا سر جای خود بازگردد و به اصطلاح همین آش باشد و همین کاسه، پس اساسا مسئله روانی در اینجا منتفی است و مردمی که میدانند قرار است قدرت خرید پول در جیبشان کاهش یابد طبیعی است که به سوی نگهداری طلا و ارزهای دیگر سوق داده شوند، البته اگر پس از کسر هزینههای زندگی چیزی ته جیبشان مانده باشد.
ارزهای گران لزوما ارزهای قدرتمندی نیستند
این کارشناس اقتصادی در مورد تاثیر نرخ برابری یک ارز بر اجرای سیاست حذف صفر از پول بیان کرد: مسالهای که در اینجا باید مطرح شود این است که باید میان نرخ برابری یک ارز و قدرت آن ارز تمایز بگذاریم. برای مثلا ریال عمان و دینار بحرین جزو گرانترین پولهای دنیا هستند، اما آیا قدرتشان هم به همان اندازه بالاست؟ طبیعتا نه. برعکس، ین ژاپن جزو ارزانترین ارزهای دنیاست، اما قدرت بسیار بالایی دارد، چرا که اولاً اقتصاد قدرتمندی پشت این پول قرار گرفته است و دیگر اینکه درآمد مردم ژاپن بالاست، چرا که اقتصاد قدرتمندش توانایی این را دارد که درآمد بالایی را به مردمش اعطا کند.
قنبری در مورد مساله حذف صفر از پول ملی افزود: بنابراین مساله حذف صفر اساسا یک مساله حسابداری است. در واقع نوشتن حسابها را سادهتر میسازد. اما مگر چند درصد مردم با دفاتر حسابداری سروکار دارند؟ شاید کمتر از پنج درصد. پس آن 95% باقی مانده چه؟ احتمالا آنها نیز مثل من وقتی بخواهند حسابوکتاب خود را بنویسند به جای دویست هزار ریال مینویسند 20 تومان. پس صفر روی اسکناس چندان برای مردم ما مساله نیست، بلکه قدرت اقتصاد کشور و درآمدی که از کیک اقتصادی به دست میآورند برایشان مهمتر است.
با حذف چهار صفر هیچ شهروندی احساس خوشبختی نمیکند
وی اضافه کرد: امروز حقوق پایه یک کارگر در ایران یک میلیون و هشتصد هزار تومان است و اگر کارفرما تمام مزایای وی را پرداخت کند (که در بسیاری از موارد اینگونه نیست) به بیستوهشت میلیون ریال یا دو میلیون و هشتصد هزار تومان میرسد. حالا فرقی ندارد که این رقم بیستوهشت میلیون ریال نوشته شود یا پس از حذف صفر دو هزار و هشتصد تومان، وقتی قرار باشد که در جایی مثل تهران نیمی از این مبلغ برای اجاره خانه هزینه شود، با حذف چهار صفر هیچ شهروندی احساس خوشبختی نمیکند.
این کارشناس اقتصادی درمورد خطرهای حذف صفر از پول ملی برای دولت گفت: حذف صفر دو خطر نیز برای دولت به همراه خواهد داشت. اول اینکه جایگزینی اسکناسهای جدید با اسکناسهای قبلی هزینهبر است. اگر نتوانیم نظام بانکداری الکترونیکی را گسترش دهیم تا چندان نیازی به چاپ اسکناس نباشد، آیا دولت توان این هزینه کردن را در این وضعیت اقتصادی دارد؟ دوم اینکه اگر نتوانیم اصلاحات اقتصادی لازم برای موثر بودن حذف صفر را انجام دهیم، ته مانده اعتمادی که مردم به نظام سیاسی دارند هم از بین میرود.
۱۷ هزار برابر شدن قیمت سکه طی چهار دهه گذشته
قنبری در مورد فقدان اصلاحات تدریجی برای مقابله با تورم در ایران عنوان کرد: اگر ما تورم را روندی در گذر سالها در نظر بگیریم، متوجه میشویم که فقدان اصلاحات تدریجی ما را به نقطهای رسانده که مثلا قیمت سکه از 420 تومان در سال 1357 به هفت میلیون و چهارصد هزارتومان امروز رسیده است. پس این که ما تورم سه رقمی نداشتهایم اشتباه است، طبق تعریف تورم، یعنی «افزایش مداوم قیمتها»، شاهدیم که قیمتها طی چهل سال گذشته بیش از پانزده هزار برابر شده است، پس نتیجهی اقدام نکردن به اصلاحات تدریجی باید این باشد که در نهایت صفرهای جلوی پولمان زیاد میشود.
حذف صفر نمیتواند یک حرکت انقلابی برای اصلاح ساختار باشد
وی افزود: شاید از رونمایی از اسکناس دو هزار تومانی حتی 20 سال هم نگذشته است. اسکناسی که در کمتر از بیست سال پیش پول درشت محسوب میشد، امروز هزینه یک سفر با مترو در سطح شهر است. وقتی اصلاحات تدریجی صورت نگیرد، تنها با یک حرکت ناگهانی و انقلابی میتوان ساختار را اصلاح کرد. قطعا حذف صفر نمیتواند آن حرکت انقلابی باشد، بلکه صرفا میتواند بهعنوان یکی از اجزا (و شاید آخرین جزء آن) مد نظر قرار گیرد. به قول دکتر سیف مثل این است که بخواهیم بر روی بیماری که دچار سرطان است، جراحی زیبایی انجام دهیم.
حذف چهار صفر یک تصمیم سیاسی است
این کارشناس اقتصادی در مورد حذف چهار صفر از پولی ملی ایران تصریح کرد: قطعا این تصمیم بیشتر یک تصمیم سیاسی بوده تا یک تصمیم با ملاحظات اقتصادی. مجلس دهم در روزهای پایانی و علم به اینکه مجلس بعدی هممسیر دولتی که یک سال بیشتر فرصت ندارد نخواهد بود این تصمیم را گرفت، آنگونه که خودشان اذعان داشتند در اتخاذ این تصمیم به ویترین و زیبایی و راحتی و قشنگی مساله فکر میکردند نه اصلاح ساختار. این تصمیم شاید روی سیاستمداران اثر روانی داشته باشد اما همانگونه که گفتم دستکم روی شهروندان اثر روانی ندارد.
قنبری خاطرنشان کرد: دولتمردان اگر میخواهند که واقعا شاهد اثر روانی این تصمیم بر روی شهروندان باشند باید دست به اصلاحات گسترده در ساختار اقتصاد و نیز ساختار سیاسی بزنند. خود حذف صفر نباید هدف سیاستمداران باشد، بلکه هدف اصلی باید رسیدن به اشتغال کامل و پایدار، رشد مداوم اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، اصلاحات سیاسی و مسائلی از این دست باشد.
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری ایسنا
نسل جوان با خود آگاهی مسیر انقلاب ادامه دهند
سالن فرهنگی ورزشی شهدای روستای منزل آباد به بهرهبرداری رسید
برای داشتن حرف در دنیا باید بازدارندگی دفاعی و موشکی داشته باشیم
مراجعه ۲۲ نفر به مراکز درمانی اردبیل به دلیل سگ گزیدگی/۷نفر متحمل آسیب جدی شدند
دمای هوای کرمانشاه به شکلی محسوس کاهش مییابد
نوای جاودانهی استاد احمد مراتب در آرامگاه تخت فولاد، به یادگار ماند
نوای جاودانهی استاد حسن مراتب در آرامگاه تخت فولاد، به یادگار ماند
فیروزآباد فارس لرزید
مدیرکل تبلیغات اسلامی مازندران مطرح کرد؛ ضرورت شناخت و نقش آفرینی در جبهه فرهنگی
پیگیری مشکلات پتروشیمی آبادان از طریق وزیر کار
همه وجود سپاه وقف خدمت به مردم است
امید بخشی به مردم با شعار محقق نمی شود؛ به وعده ها عمل کنیم
«شیراز» میزبان بیست و ششمین جشنواره ملی قصهگویی
۶۷۱ کلاس درس جدید به ظرفیت آموزشی مشهد اضافه شد
زادگاه حاج قاسم میزبان اختتامیه دهمین جشنواره روستا و عشایر دوستدار کتاب
ضرورت استفاده از نیروهای بومی در استان سمنان
مراجعه بیش از ۱۰۰۰ نفر با علائم تنفسی به بیمارستانهای خوزستان
نیروی دریایی ارتش آماده عملیاتهای برونمرزی است
رژیم صهیونیستی از مقابله با جوانان مقاومت عاجز است
سردار غیاثی از آحاد مردم برای مشارکت در برنامههای هفته بسیج قدردانی کرد
احمد مراتب؛ میراثدار موسیقی مذهبی و مکتب تاج اصفهانی
سردار غیاثی از آحاد مردم برای مشارکت در برنامههای های هفته بسیج قدردانی کرد
افتتاح مدرسه خیرساز در قم با حضور وزیر آموزش و پرورش + تصاویر
آیت الله اعرافی: حضرت فاطمه (س) پیشگام تغییر معادلات تمدنی بود
ارومیه میزبان ۵ شهیدگمنام/جزییات تشییع شهدا اعلام شد
کلاهبردار ۲۰ میلیاردی توسط پلیس فرودگاههای خراسانرضوی دستگیر شد
مشکل تامین زمین ایثارگران در یزد حل شد
وزیرآموزش و پرورش: عقب ماندگی فضای آموزشی قم جبران می شود
دستگیری سارقان باغ ویلاهای خالی از سکنه در ساوجبلاغ
ترویج گفتمان مهدویت نیازمند مهدی باوری است