میرنیوز
مدتی از آمدن کرونا و تعطیل شدن مدارس میگذرد، در مناطق روستایی دوردست خبری از آموزش مجازی و آنلاین نیست، اما عدهای از معلمان بیکار ننشسته و به دانشآموزانی که به هیچ بسته آموزشی دسترسی ندارند در فضای آزاد آموزش میدهند.
به گزارش ایسنا، فاطمه رضایی معلم جوان ۲۸ سالهای است که از سال ۹۵ کار خود را در روستاهای الموت شروع کرده است، خودش اصالتاً متولد الموت است و دوران کودکیاش را در آن دیار بکر گذرانده، زمانی که در دانشگاه رشته مورد علاقهاش که همان معلمی است پذیرفته میشود تصمیم میگیرد که برای تدریس به این منطقه برگردد.
رضایی میگوید: از کودکی عاشق معلمی و مدرسه بودم، همیشه دوست داشتم به دفتر مدرسه بروم و ببینم که چه خبر است اما هیچ دانشآموزی اجازه ورود به دفتر را نداشت، از همان موقع دفتر مدرسه برایم جایی رمزآلود بود.
وی بیان میکند: روز اول که برای تدریس به معلم کلایه آمدم برحسب اتفاق در همان مدرسهای که دوران ابتدایی را گذراندم باید تدریس میکردم، باذوق فراوان به دفتر مدرسه رفتم و تمام خاطرات دوران مدرسهام را مرور کردم.
این معلم تأکید میکند: بعد از یک سال به من گفتند میتوانی برای تدریس به بخش منتقل شوی اما ترجیح دادم در کنار دانش آموزان باصفای روستا بمانم، حالا ۶ دانشآموز در پایههای مختلف و ۲ دانشآموز پیشدبستانی دارم و در یک مدرسه چند پایه تدریس میکنم.
وی تصریح میکند: از اوایل اسفند که به علت کرونا مدارس تعطیل شد سعی کردم از طریق اینترنت با دانشآموزان ارتباط بگیرم اما بستر اینترنت بسیار ضعیف بود و دانش آموزان برای دسترسی باید به نقطهای مشخصی از روستا میرفتند، عدهای هم تلویزیون نداشتند که بتوانند با شبکه آموزش همراه شوند.
رضایی خاطرنشان میکند: اولیا تماس میگرفتند و میگفتند که بچههایشان نمیتوانند درس بخوانند و تأکید میکردند که برای تدریس برگردم، من هم تصمیم گرفتم که برای تدریس به روستا بیایم، حالا فضای بازی را در نظر گرفتم و یکتخته وایت برد را آنجا نصب کردم و هرروز به دانش آموزان یکپایه که دو نفر هستند تدریس و نکات ایمنی را رعایت میکنم.
وی یادآور میشود: دانش آموزان روستایی بسیار باصفا هستند و تدریس در این مناطق روح انسان را تازه میکند، هرروز اینجا برای من خاطرهای منحصربهفرد است که هرکدام برایم درسی از زندگی است، خاطرههای جذابی که شاید در مدارس شهری نمود ندارد.
این معلم سختکوش که در در شرایط کرونایی هم در یکی از روستاهای الموت با دانش آموزان روستایی روزگار میگذارند از خاطرات مختلفش در روزهای تدریس در روستا برایمان میگوید.
اگر در مدرسه حواست پرت باشد تو را زندانی میکنند
مهر ۹۸ دانشآموز پسری داشتم که از همان ابتدا گوشهگیر بود و میترسید تکالیفش را نشان دهد، هر بار که به سمتش میرفتم بدون اینکه کار بدی کرده باشد میگفت «خانم ببخشید، نزنیا» اگر درس بلد نبود دستهایش خیس عرق میشد و میگفت «خانم تو رو خدا نزنیا» او حتی از ترس زیادی که داشت در مدرسه بازی نمیکرد.
هر بار در جوابش میگفتم «من تو را نمیزنم چرا باید بزنم، مگه بقیه را میزنم» اما خیلی میترسید، وقتی مدرسه تعطیل میشد تمام تلاشش این بود که زودتر از بقیه خارج شود و اگر نفر آخر میشد گریه میکرد و میگفتم نترس ما باهم بیرون میرویم.
با مادرش تماس گرفتم و خواستم به مدرسه بیاید، وقتی ماجرا را تعریف کردم و گفتم او اصلاً شناختی از من ندارد و من جز مهربانی رفتار دیگری ندارم، چرا اینهمه از من میترسد؟ مادرش گفت: «تقصیر من است، فرزند بزرگ من از همان اول درست درس نخواند و هنوز هم در خواندن مشکل دارد، به همین دلیل گفتم اگر درس بلد نباشی کتک میخوری، اگر شلوغ کنی و حواست پرت باشد تو را زندانی میکنند، اگر معلم عصبانی شود با چوب تو را میزنند پس فقط باید درس بخوانی».
با شنیدن این حرفها خیلی ناراحت شدم و به او گفتم این کار نتیجه عکس خواهد داد و اطمینان دادم با آرامش و محبت بهتر میتوانیم پیشرفت کنیم، بعدازآن با همکاری مادرش و تشویقهای مکرر، جایزه دادن، سپردن مسئولیتهای کوچک به او توانستیم ترسش را از بین ببریم و او در حال حاضر دانشآموز خوبی هست.
فالگوشهای کلاس ریاضی!
اوایل سال تحصیلی ۹۶_ ۹۷ بود تازه به مدرسه روستایی رفته بودم و برای اولین بار باید در کلاس چندپایه تدریس میکردم، محیطش برایم تازگی داشت و ترس از مدیریت کلاس چندپایه را داشتم، چند روزی از تدریسم گذشته بود اما حس میکردم که یکی از والدین برای سنجش توانایی تدریسم هرازگاهی به پشت پنجره میآید و من را چک میکند.
زنگ ریاضی، همیشه سرش را به شیشه میچسباند و با دقت من را برانداز میکرد، خیلی از این رفتارش ناراحت بودم و به من برخورده بود که چرا باید تدریسم را کنترل کند، درست است که تازه آمده بودم اما کارم را بلد بودم.
یک روز تصمیم گرفتم به این رفتارش واکنش دهم؛ همانطور که درس میدادم به سمتش رفتم و پرسیدم «جانم چیزی شده؟» عکسالعملش خلاف تصورم بود، خجالتزده از من خواست که بیرون کلاس به حرفهایش گوش دهم، با شرمندگی گفت: «من بلد نیستم به پسرم ریاضی یاد دهم؛ سال گذشته یکی از اقوام به پسرم کمک میکرد که امسال به شهر رفته؛ مجبور هستم که از پشت شیشه نگاه کنم تا یاد بگیرم و در خانه با او تمرین کنم، دوست ندارم پسرم بداند من ریاضی بلد نیستم»
بعد از شنیدن حرفهایش از قضاوت نابهجایم شرمنده شدم، از طرفی خوشحال شدم که چنین مادران با مسئولیتی در روستاهای کوچک هستند که برای آینده فرزندانشان نگران هستند و به او گفتم «هر مبحثی را که نتوانستید یاد بگیرد زنگ تفریح بیاید با شما کارکنم» او هم با خوشحالی رفت.
کلمات را آیینه به دست یاد گرفت
یک ماه و نیم از یاد دادن حروف الفبا به دانشآموزان پایه اول میگذشت، یکی از دختران کلاس نمیتوانست حروف را بهدرستی بنویسد و مشکل قرینه نویسی داشت، به روشهای مختلفی مانند قصه گفتن و نشان دادن تصاویر سعی میکردم که درستنویسی را یاد بگیرد اما نتیجه نداشت.
یک روز قبل از ورود به کلاس کفشهایم، مقنعه و مانتویم را برعکس پوشیدم با یک آینه به دست وارد کلاس شدم دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و من را با دستنشان میدادند، علت خنده را پرسیدم، دختری از انتهای کلاس با شیطنت گفت «خانوم لباساتون برعکسه» صدای خنده کلاس را پر کرد.
به خودم نگاهی انداختم و گفتم «ایوای! راست میگید» به کمک همان دانشآموزی که مشکل قرینهنویسی داشت لباسم را مرتب و درست کردم و به او گفتم «دختر خوشگلم تو هم وقتی کلمهها را برعکس مینویسی همینقدر خندهدار میشه و بقیه حرفها بهشون میخندند.»
همانطور که سرش را پایین انداخته بود، آیینه کوچک را به دستش دادم و گفتم هر وقت املا نوشتی ببین کج و ناجور نیستند، اگر کج بودن با آیینه نگاه کن ببین خوشگلش چه شکلی میشود، بعدازآن روز با استفاده از آیینه کلمات را درست مینوشت و بعد از گذشت چند روز دیگر مشکل قرینه نویسی نداشت و من از آن روز متوجه شدم که گاهی غیر از ابزار آموزشی، استفاده از خلاقیت باعث یادگیری میشود.
به گزارش ایسنا، نام روستا که میآید، همراه مردم با صفایش محدودیت و محرومیت نیز در ذهن تداعی میشود. روستاهایی که از شهر دور افتادهاند و مسیر رفت و آمد نیز سهل نیست. تلفن همراه آنتن نمیدهد، امکانات آموزشی حداقلی است؛ با همه اینها امثال فاطمه رضایی و معلمهای دیگری هستند که برای تدریس به دانشآموزان و خدمت به مردم این مرزو و بوم در نهایت گمنامی سختی را به جان میخرند تا ایران عزیز فردای بهتری داشته باشد.
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری ایسنا
آغاز بارش برف در جادههای اراک و شازند
آماده باش اورژانس ۱۱۵ استان مرکزی به دنبال وقوع زمین لرزه در اراک
لنج صیادی متخلف ترالر در آبهای بوشهر توقیف شد
۱۲۰ رأس دام سبک قاچاق در قروه کشف شد
اعلام آمادهباش به دستگاههای امدادی پس از زلزله در حسینیه خوزستان
اعزام ۴ تیم امداد ونجات هلالاحمر به منظور ارزیابی مناطق متأثر از زمین لرزه
نبود خسارت در زلزله حسینیه بر اساس گزارشهای اولیه
هشدار یک کارشناس در مورد میزان لرزه خیزی حسینیه
واژگونی پراید وانت منجر به فوت راننده شد
وقوع دو زلزله شدید در حسینیه خوزستان؛ خسارتی گزارش نشده است
اعزام تیمهای اورژانس به منطقه زلزلهزده حسینیه
مسئله اصلی در سازمان فنی و حرفه ای موضوع مهارت است
دومین زلزله شدید «حسینیه» را لرزاند
اعزام تیمهای ارزیاب اورژانس به منطقه زلزلهزده حسینیه
حسینیه بازهم به شدت لرزید
زلزله شدید حسینیه در اهواز هم احساس شد
آغاز ساعت کاری گمرک دوغارون از ۷ صبح خواهد شد
طرحهای پدافند غیرعامل باید بومی سازی و عملیاتی شوند
دستگیری دومین باند کلاهبرداری از پزشکان کشور در البرز
چگونگی انتخاب کرمانشاه به عنوان پایتخت فرهنگی آسیا
آغاز کاری گمرک دوغارون از ۷ صبح خواهد شد
نماز طلب باران در حرم مطهر رضوی اقامه میشود
بازداشت ۳ پیمانکار دیگر شهرداری خرمآباد به اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع
تمام دانش آموزان مسموم شده شاهین دژی از بیمارستان مرخص شدند
چگونگی انتخاب کرمانشاه به عنوان پایتخت فرهنگی شهرهای آسیایی در سال ۲۰۲۵
دیدار استاندار خراسان جنوبی با خانواده مرحوم «امیرمحمدخالقی»
استاندار خراسان جنوبی با خانواده مرحوم «امیرمحمدخالقی»
شکستگی خط انتقال آب شرق گیلان
احتمال سفر پزشکیان به اصفهان پیش از پایان سال