میرنیوز
ابراهیم نصیری بخشی از خاطرات معاون شهید برونسی را که فراخور این روزهای کرونایی و مدافعان سلامت است در اینستاگرام روایت کرده است:
بسم الله
"کاری که از دست ما برمیامد کردیم"
بچهها همه زمین گیر شدند حجم اتش بقدری سنگین بود که بچهها نمیتوانستد کاری کنند کمی که از حجم اتش کم شد رو کرد به من و گفت سید چهار پنج تا آر پی جی زن بردار ۲۵ قدم برو سمت راست بعد که رسیدی ۴۰ قدم برو جلو بعد اونجا به بچهها بگو آر پی چی بزنن بهش گفتم میخوای ما رو به کشتن بدی گفت همینی که بهت گفتم پاشو برو.
با بچهها راه افتادم و خیلی مواظب بودم که قدمها رو درست بردارم نه یک قدم کم نه یک قدم زیاد، رسیدیم.
به بچههای آر پی جی زن گفتم بزنید، گفتند نمیبینیم گفتم شما چکار دارید بزنید.
حاجی هم بچهها را برداشت و رفتند جلو فردا صبح وقتی منطقه رو دیدم بهتم زد.
ما در میدان مین بودیم و حاجی با ۲۵ قدم و ۴۰ قدم درست هدایتمون کرده بود که شهیدی نداشته باشیم و موشکها درست خرده بود به هدف فهمیدم عادی نیست، رفتم پیش حاجی گفتم دیشب چکار کردی، خیلی اصرار کردم تاگفت.
گفت وقتی خوابیده بودیم رو زمین و همه زمین گیر شدهبودیم توسل کردم به #حضرت_زهرا سلام الله علیها گفتم خانم جان اون کاری که از دست ما برمیامد کردیم قسم دادم حضرت زهرا سلام الله علیها را و گفتم شما کمک کنید اینجا کار گره خرده
حضرت زهرا سلام الله علیها به من فرمودند ۲۵ قدم به راست ۴۰ قدم به جلو...
حال این روزهای ماهم همین است بی بی جان
کاری که از دست ما برمیامد انجام دادیم و انجام میدهیم اما کار گره خرده خودتان عنایتی کنید.
پ.ن: انچه نوشته شد از خاطرات معاون شهید عبد الحسین برونسی بود
منبع : خبرگزاری مهر
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقهای با مهاجران
عروسی که صبح ازدواجش دوید/ میگفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
غنیسازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بینالمللی انرژی تعامل داریم
چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدیترین پروژه ریلی کشور است؟