میرنیوز

یک شیفت کاری همراه با سرپرستار بخش کرونا

یک شیفت کاری همراه با سرپرستار بخش کرونا 2021-02-18T13:44:18+03:30

خبرگزاری مهر؛ مجله مهر_ مرضیه کیان: «کرونا! هم نام تو و هم نام مدافعان سلامت، هر دو در تاریخ ثبت می‌شود، اما چیزی که جاودان باقی می‌ماند، قطعاً نام مدافعان سلامت است.»

این جمله‌ای بود که اعظم قربانی، سرپرستار بخش کرونایی بیمارستان سینای تبریز بعد از یک شیفت کاری، با تمام خستگی که از چشمانش پیدا بود، گفت.

قربانی ۴۶ سال دارد و با ۲۲ سال سابقه خدمت پرستاری، الان یک سال می‌شود که با بستری شدن اولین مریض کرونایی در تبریز، سرپرستاری بخش کرونایی را به عهده گرفته. یک ساله شدن کرونا با تمام وقایع تلخی که در تقویم به جا گذاشته بهانه شد تا با اعظم قربانی از اول صبح تا پایان شیفت کاری‌اش همراه شویم؛ یک روز کاری را همراه بانویی بودیم که علاوه بر مسئولیت مادری، مسئولیت اجتماعی بزرگی را هم در این روزهای کرونایی به گردن دارد.

شروع یک شیفت کاری

ساعت ۷ صبح است که کرکره پارکینگ را بالا می‌دهد و راهی محل کارش می‌شود؛ هنوز هوا گرگ‌ومیش است و بدون روشن کردن چراغ اتومبیل نمی‌توان در خیابان‌های تاریک تبریز تردد کرد؛ شاید یکی از ویژگی‌های شهر در روزهای کوتاه زمستان همین دیر روشن شدن آسمان باشد!

قربانی از همان اول صبح که می‌خواهد از خانه بیرون بزند، ماسک روی صورت دارد. در این شرایط اسفباری که کرونا به بار آورده اوضاع از این بهتر نمی‌شود، قربانی یک نمونه از میلیون‌ها نفری است که به ناچار سخت تنفس کشیدن زیر ماسک‌های چند لایه را تحمل می‌کند؛ بماند که با این همه رعایت کردن پروتکل‌ها و محدودیت‌های کرونایی که اعمال شد تا وضعیت شهرها از قرمز به زرد برسد و تعداد زیادی از کادر درمان به شهادت رسیدند حالا باید میزبان ویروس جهش‌یافته باشیم.

اعظم قربانی بعد از طی کردن مسافت ۱۵ دقیقه‌ای خانه تا بیمارستان، روز کاری‌اش از ساعت حدود ۷:۲۰، وقتی که تصویر چهره‌اش در اتوماسیون ثبت می‌شود، شروع می‌شود.

بعد از گپ‌وگفتی کوتاه با پرستاران ایستگاه پرستاری و خدا قوت گفتن به نیروهای شیفت شب و خوش‌وبش گذری با پرستاران شیفت صبح که قرار است شیفت را تحویل بگیرند، راهی می‌شود تا خودش را برای حضور در بخش کرونا آماده کند.

بعد از رسیدن به بخش بیماران کرونایی، در ایستگاه پرستاری همراه همکارانش که شامل ۱۲ پرستار می‌شوند، منتظر اعلام بخش می‌مانند تا به محض اعلام، لباس‌های مخصوص را بپوشند و بعد از توکل به خدا، در بخش حاضر شوند.

یک شیفت کاری همراه با سرپرستار بخش کرونا

قربانی می‌گوید: «چند وقت گذشته که تعداد بیماران کم شد، از سه بخش بیمارستان که مخصوص بیماران کرونایی بود و با حداکثر نیرو در حال خدمات بودند، دو بخش تعطیل شده بود و فقط بخش ما فعال بود، اما دوباره تعداد مبتلایان زیاد شده و فعالیت همکاران شروع شده!»

سرپرستار خوشرو و پرانرژی بخش کرونای بیمارستان سینا از لباس‌های مخصوصی که به تن می‌کند، می‌گوید: «تحمل کردن این لباس‌ها یکی از سختی‌های حضور در این بخش است، البته الان در فصل سرما هستیم و گرمای لباس‌ها زیاد حس نمی‌شود؛ اوج کلافگی در فصل تابستان بود. همیشه با خودم می‌گفتم «وقتی ما با آب و هوای نسبتاً خنک تبریز اینطوری در این لباس‌ها خیس عرق می‌شیم، پرستارانی که تو شهرهای جنوبی هستن چی می‌کشن؟!»

تمام خستگی‌ها پشت لحن مهربانشان پنهان می‌ماند

تمام این چشم‌انتظاری‌ها و تحمل گرمای بیش از حد لباس‌های مخصوص بخش، در کنار استرس دائمی مبتلا نشدن خودشان به این ویروس لعنتی با این امید سپری می‌شود که هرچه زودتر بیماران بخش را از شر بیماری رهایی دهند که بتوانند دوباره با سلامت کامل در کنار خانواده‌هایشان حاضر شوند.

البته ناگفته نماند که قربانی دو بار به کرونا مبتلا شده و خودش پرستار خودش بوده! یکی از این دو بار را هم ناقل کرونا به دخترش سلوی بوده. بعد از مبتلا شدن تصمیم می‌گیرد خودشان را در خانه قرنطینه کنند و خودش هم پرستار خودش باشد و هم پرستار دخترش. او می‌گوید: «همسرم خارج از شهر تبریز کار می‌کند و به دلیل شرایط کاری که دارد به ناچار دیر به دیر به خانه می‌آید، ولی اینبار جدای از تمام سختی این دوری‌ها، خوبی دور بودن این بود که ناقل بیماری برای او نبودم!»

قربانی در کنار همکارانش با تمام خستگی‌هایی که طی این چند ماهه به دوش کشیدند، هنوز هم تمام توانشان را می‌گذارند و همه خستگی‌هایشان را پشت لحن محبت‌آمیزشان پنهان می‌کنند تا ذره‌ای انرژی منفی به بیماران منتقل نکنند. او مابین ملاقات بیمارانش و بررسی وضعیت سلامتشان یاد برادر و مادر خود می‌افتد که ۱۵ روز در بیمارستان بستری بودند و کرونا شرایط سختی را برایشان به وجود آورده بود؛ پرستاری خیلی از بیماران کرونایی را در بیمارستان تبریز کرده بود، اما در طی بیماری مادر و برادرش نتوانسته بود حتی برای ملاقات به محل سکونتشان، یعنی میاندوآب برود.

یک شیفت کاری همراه با سرپرستار بخش کرونا

جبران روزهای دور از خانواده

عصر است و شیفت کاری خانم قربانی تمام شده. ماسک مخصوص بیمارستان را که از روی صورت برمی‌دارد، خطوط عمیقی روی چهره‌اش نقش بسته که خیلی از آن‌ها به رنگ کبود است، با تمام این اوصاف می‌گوید: «من عاشق کارم هستم و اگر غیر از این بود، تا الان بارها در شرایط سخت آن را کنار می‌گذاشتم.»

ساعت حدود ۳ بعد از ظهر است و حالا خانم قربانی بعد از تقریباً ۷ ساعت کار پر از مشغله راهی خانه شده. او یک بانوی ایرانی است و با وجود تمام خستگی‌های یک شیفت سخت کاری، بر خودش واجب می‌داند که وظیفه خانه‌داری‌اش را دنبال کند، البته ناگفته نماند که او عاشق خانواده و کارهای مربوط به خانه است و این کار را با عشق انجام می‌دهد.

یک شیفت کاری همراه با سرپرستار بخش کرونا

او از زمانی که از بیمارستان بیرون می‌آید شروع می‌کند به تهیه تدارکات خانه؛ از خرید مایحتاج خانه در طول مسیر گرفته تا آشپزی و رسیدگی به گل و گلدان خانه و خواندن کتاب مورد علاقه و گپ‌وگفت با دخترش سلوی. یکی از لذت‌بخش‌ترین لحظاتی که در طول روز برای قربانی اتفاق می‌افتد، همین ساعاتی است که در کنار دخترش می‌گذراند. او از روزهای سخت اوایل شیوع کرونا در کشور می‌گوید: «وقتی بحث کرونا جدی شد و صحبت از قرنطینه شد، دخترم را به مدت ۵۰ روز فرستادم پیش همسرم؛ چون آن روزها اطلاعات کاملی از ویروس کرونا در دسترس نبود و تنها حرفی که خیلی داغ بود، کشنده بودن این ویروس بود. من هم از استرس و ترس، دخترم را فرستادم در محلی که همسرم مشغول بود، اما بعد از ۵۰ روز سلوی حوصله‌اش سر رفته بود و دلتنگی‌ها هم اجازه دور بودن بیشتر از این را به ما نمی‌داد. همین باعث شد که برگردد.»

قربانی که حالا بعد از یک سال تلاش و تحمل کردن سختی مثل همه ما فکر می‌کرد که جشن پایان این ویروس منحوس نزدیک است، الان در اضطراب ویروس جهش یافته است که به جان مردم افتاده و برای التیام تمام دلشوره‌هایش وقتی پایان یک روز پر ماجرا، سرنماز می‌ایستد، از خدا طلب می‌کند که: «خدایا! روز بدون ماسک از راه برسد تا دوباره بتوانم لبخند همکاران و خانواده‌ام را ببینم و خبری از ویروس نباشد که دیگر توان آن را نداریم!»

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...

بازندگان کنکور!

بازندگان کنکور!
2023-07-16T13:07:00+03:30
روزنامه «جام جم» در گزارشی به تاثیر شرایط جغرافیایی و شکاف طبقات اجتماعی بر قبولی رشته‌های دانشگاهی در دهک‌های مختلف جامعه پرداخته و از دهک‌های ضعیف به عنوان...

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش
2023-07-16T13:06:59+03:30
پیر و جوان ندارد، تقریباً همه باندی به چشم دارند و دستی به در و دیوار! اینجا همه درد چشم دارند؛ درد بینایی! و ضیا با تخصص خود به چشم‌ها نور روشنایی می‌بخشد، ...

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
2023-07-16T10:54:01+03:30
روزنامه «همشهری» به سراغ یکی از محله‌های تهران رفت که در آن دختران دهه هشتادی با برگزاری مراسم عروسی از آغاز سنین نوجوانی باعث و بانی امر خیر می‌شوند. ​​​​​​​

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
2023-07-11T14:22:15+03:30
تاجیک، تمام روز لحظه‌ای استراحت نکرده و در مسیر شلوغ «مهمونی ۱۰ کیلومتری» خدمت کرده اما در دل حسرت می‌خورد که کاش تمام شیعیان دنیا می‌توانستند در جشن بزرگ ام...

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!
2023-07-07T14:28:52+03:30
حرف آخر را یکی از خادمان می‌زند: «یادتان نرود؛ قرار است یکی از بزرگ‌ترین کارهای دنیا را انجام بدهیم. تا صبح شنبه کسی حرف از خواب و خوراک نزند، بعد از مراسم ه...

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
2023-07-06T12:22:13+03:30
حسن صلواتی چند سالی است که با همراهی دوستان عکاس و هنرمندش یک حرکت جذاب را شروع کرده است؛ فروش عکس‌ها به نفع بچه‌های محروم! امسال هم سفره پیتزای آنها به عشق ...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T14:22:10+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T09:42:14+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران
2023-06-28T08:48:35+03:30
اواخر خرداد هر سال با پایان مهلت کارت‌های آمایش، حساب‌ بانکی مهاجران افغانستانی برای مدتی نامعلوم مسدود می‌شود؛ اقدامی که بیش از یک دستورالعمل مدیریتی، اعمال...

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
2023-06-27T01:41:38+03:30
سال‌های زیادی از زمانی که به اسماعیل‌نژاد می‌گفتند «قدت کوتاه است، به درد دویدن نمی‌خوری» می‌گذرد اما او امروز رکورددار دوی سرعت در ایران است و رویای کسب مدا...

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
2023-06-11T12:21:13+03:30
«عکاس خبری دشمن کسی نیست! باید به این آگاهی برسیم که عکاس، ثبت‌کننده تاریخ است و قرار نیست نگاه پررنگ سیاسی داشته باشد، دغدغه جدی عکاسان این است که در هر شرا...

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان  با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم
2023-06-11T00:00:47+03:30
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی گفت غنی‌سازی‌های با خلوص بالا برای این صورت گرفته تا تحریم‌ها لغو شوند، هدف قانونگذار هم همین بوده که اقدام راهبردی برای ل...

چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟

چرا راه آهن رشت  - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟
2023-05-18T11:13:51+03:30
کریدور شمال - جنوب یک مسیر اقتصادی مهم و استراتژیک برای ترانزیت بار میان هند، روسیه و شمال اروپا از طریق ایران است که راه‌آهن رشت - آستارا به عنوان حلقه مفق...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)