میرنیوز

همه را نجات داد و خودش را فدا کرد / پدر آسمانی شد و پسر زمینی

همه را نجات داد و خودش را فدا کرد / پدر آسمانی شد و پسر زمینی 2020-10-27T09:14:32+03:30

خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: «دنیای مصطفی از شبی عوض شد که شهید سلیمانی را آوردند فرودگاه و مصطفی چند ساعتی را کنار پیکر سردار ماند. از بعد شهادت سردار انگار پسرم هم آسمانی شده بود. به دوستانش گفته بود "برات شهادتم رو از سردار گرفتم".»

برای مراسم هفتم مصطفی علی‌دادی که بر اثر ابتلاء به کرونا فوت شد، به بهشت زهرا رفتم. لابلای قطعات و سنگ قبرها دنبال قطعه ۲۳۱ و ردیف ۷۱ می‌گشتم که از دور چند ردیف عکس، نزدیک یکی از قبرها توجهم را جلب کرد. نزدیک که شدم دیدم اسم "شهید مدافع سلامت مصطفی علی‌دادی" روی یکی از عکس‌ها نوشته شده. درست آمده بودم.

پایان مراسم بود و فرصت برای گپ و گفتی مفصل با خانواده شهید علی‌دادی فراهم بود. راستش اول شروع گفت‌وگو از اینکه در آن شرایط رفته بودم معذوریت داشتم اما بعد از سلام و احوال‌پرسی با خانواده شهید مصطفی و دیدن روحیه بی‌نظیرشان، مصمم شدم که صحبت را شروع کنم.

مصطفی رفیق جهادی‌ام شده بود

سر صحبت را با مرضیه خسروی، مادر شهید علی‌دادی باز کردم. خسروی با آرامش عجیبی که داشت در نهایت خونسردی از پسرش مصطفی گفت: «پسرم متولد سال ۷۳ بود. استوار یکم بود و در نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح خدمت می‌کرد. این شغلش بود. مصطفی کنار شغلش فعالیت‌های جهادی و مردمی زیادی انجام می‌داد. از وقتی بحث کرونا داغ شد و مقام معظم رهبری گفتند که نیروهای مردمی و جهادی باید دست به کار شوند و به میدان بیایند، مصطفی دیگر آرام و قرار نداشت!

خودم از قبل در گروه جهادی شهید حججی فعالیت داشتم. وقتی که مصطفی بعد از دستور رهبر، وارد کار شد و در گروه جهادی شهدای گمنام مشغول شد به فعالیت؛ انگار رفیق جهادی پیدا کرده بودم. با ورود مصطفی به کار جهادی فعالیت من هم زیادتر شده بود؛ ولی روحیه و فعالیت مصطفی خیلی بالا بود. خستگی برایش معنا نداشت.

وقتی از سرکار برمی‌گشت خانه، خسته و کوفته یک لقمه نان می‌خورد و از خانه می‌زد بیرون… تا ساعت ۴ صبح در گروه جهادی فعالیت داشت. همه کاری هم انجام می‌داد. ساعت ۴ برمی‌گشت، استراحت می‌کرد و نماز صبح را می‌خواند و دوباره می‌رفت سرکار.»

خانمی که سر مزار چند دقیقه‌ای با صدای نسبتاً بلند گریه می‌کرد و صدایش شنیده می‌شد، سمت ما آمد و با همان چشمان پراشک تسلیت گفت. خسروی با آرامش جواب داد و خداحافظی کردند. خانم خسروی گفت: «من خیلی از افرادی که سر مزار آمدند و مثل این خانم گریه می‌کردند را نمی‌شناختم! فقط یک نفر بود که چند روز پیش گفت: "پسرم اراذل بوده که آقا مصطفی با رفاقت و راهی که خودش بلد بود، پسرم را وارد گروه جهادی کرد و او را از این رو به آن رو کرد! "

همه را نجات داد و خودش را فدا کرد / پدر آسمانی شد و پسر زمینی

مصطفی از هیچ خدمتی کوتاهی نمی‌کرد؛ از دوخت و دوز و پخش ماسک گرفته تا ضدعفونی کردن معابر و پخت غذا و آماده کردن بسته‌های ارزاق و غسل و کفن کردن قربانیان کرونا… در این راه همه افراد فامیل را هم جهادی کرده بود؛ پدرم، مادرم، برادرم، دخترم و کل خانواده خانمش! پدرخانمش ماسک می‌برید، یکی کش قیچی می‌کرد، یک نفر مسئول دوختن ماسک‌ها بود، اگر کسی آشپزی بلد بود، آشپزی می‌کرد.» می‌خندد و می‌گوید: «حتی به بچه‌ها هم رحم نمی‌کرد، بهش می‌گفتم "آخه چرا این بچه‌ها رو آوردی تو کار؟! مگه این‌ها میتونن کاری انجام بدن؟!" می‌گفت: "ما که همیشه نیستیم، اینها باید یاد بگیرند که برای آینده تربیت بشن."»

یک علی اکبر دادم و یک علی اکبر دیگر برائت تربیت می‌کنم

وسط صحبتش اجازه می‌خواهم و سراغ خانمش را می‌گیرم که اگر امکان دارد به ما ملحق شود تا حرف‌های او را هم بشنوم که خانم خسروی می‌گوید: «نوه‌ام سه روز است که به دنیا آمده و خانمش نتوانست در مراسم حضور داشته باشد.» با تعجب نگاهش کردم که انگار نگاه پر از سوالم را متوجه شد و ادامه داد: «بله! سه روز بعد از فوت پسرم، خانمش فارغ شد. یادگاری که از خودش برای ما گذاشت، محمد هادی است! بعد از شهادت مصطفی (که البته این را هم بگویم که گروه جهادی و نیروی انتظامی خودشان دنبال ثبت کردن شهادت مصطفی، به عنوان شهید مدافع سلامت هستند، خانواده اصلاً اقدامی برای این کار نکرده) وقتی پسرش به دنیا آمد، به حضرت آقا پیام دادم که "یک علی اکبر دادم و یک علی اکبر دیگر برائت تربیت می‌کنم".»

همه را نجات داد و خودش را فدا کرد / پدر آسمانی شد و پسر زمینی

خانم خسروی به ادامه صحبت‌هایش برمی‌گردد: «مصطفی برای تهیه اقلام و وسایل مورد نیاز برای دوخت و دوز ماسک و مواد ضدعفونی کننده و تهیه غذا و بسته‌های ارزاق اول از همه با هزینه‌های شخصی خودش شروع کرد، حتی خانمش طلاهایش را هم برای تأمین هزینه‌ها وسط گذاشت. کلی وام هم گرفته بود… آن جاهایی که می‌توانست به ارگانی رو بندازد این کارا را می‌کرد، رایزنی می‌کرد، گاهی کار به جر و بحث هم کشیده می‌شد، ولی آنقدر هدفش برایش مهم بود که سختی همه چیز را به جان می‌خرید.»

برادرم دلگرمی من بود

صدای اذان مغرب آمد. خانم خسروی برای خواندن نماز خداحافظی کرد و زهرا، خواهر شهید علی‌دادی، شروع کرد از رابطه خواهر و برادری گفتن: «وجود مصطفی خیلی برای من دلگرمی بود. خیلی از دور و اطرافیان از کل‌کل خواهر و برادری می‌گویند، اما من هر وقت مصطفی را می‌دیدم یک لیوان چای برایش می‌ریختم و شروع می‌کردیم به حرف زدن.

مصطفی عاشق بچه‌ها بود. بعضی وقت‌ها می‌دیدیم کیک خریده آورده. وقتی پرس‌وجو می‌کردیم متوجه می‌شدیم برای یکی از بچه‌های یتیم که تولدش هست کیک خریده. موقع تحویل دادن هم زنگ در خانه را می‌زد، کیک را پشت در می‌گذاشت و می‌رفت. می‌گفت: "دوست ندارم یاد پدرشان بیفتند، من و نبینند بهتره"...

همسرم آقا مهدی زندیه ۹ سال بود که با مصطفی دوست بود و یکی از صمیمی ترین دوستانش بود.»

کار جهادی تا پای جان

آقای زندیه را صدا می‌کند تا از مصطفی بگوید: «الگوی مصطفی، سردار سلیمانی و سردار همدانی و سردار طهرانی‌مقدم بود. مدام از آن‌ها صحبت می‌کرد و هر کتاب و کلیپی می‌دید که از این سرداران بگوید را خوانده بود و دیده بود. از بعد از شهادت سردار سلیمانی هم که خیلی عجیب شده بود، هر بحث و دعوایی که می‌دید عمیقاً به آن فکر می‌کرد. نمونه بارز "در جمع و دلش جای دگر بود" شده بود!

مصطفی همیشه آرزوی شهادت داشت. خیلی هم تلاش کرد که بتواند راهی پیدا کند و برود سوریه، ولی به خاطر شرایط شغلی این امکان برایش وجود نداشت.

از وقتی شرایط کرونا به وجود آمد، مصطفی اصلاً آرام و قرار نداشت حتی در این ۵۰ روزی که در بیمارستان بستری بود با آن شرایط جسمی بدی که داشت و نمی‌توانست صحبت کند، از طریق پیامک دادن کارها را مدیریت می‌کرد؛ قبض آب و برق و گاز نیازمندان را پرداخت می‌کرد، برای تهیه بخاری یکی از مستمندان پول فرستاد، به ما پیام می‌داد که برای کادر درمان آب هویج و شیر موز ببریم. مصطفی برای خدمت کردن بی‌قرار شده شده بود و تا جایی که توان داشت دست از تلاش کردن بر نداشت. این را من که در کل مدت بیماری و بستری بودنش در بیمارستان همراهش بودم، به چشم دیدم.»

هوا تاریک شده بود و ما همچنان در بهشت زهرا بودیم. برای بیان کارهای جهادی که مصطفی علی‌دادی در طول این چند ماه انجام داده بود و فعالیت‌هایی که خیلی‌هایش را حتی خانواده‌اش هم نمی‌دانستند، ساعت‌ها زمان نیاز دارد.

به قول مادر مصطفی: «اگر مصطفی عمرش به دنیا بود، قطعاً بعد از جلسه‌ای که مقام معظم رهبری در روز شنبه برگزار کردند و از مردم خواستند که برای مقابله با ویروس کرونا همکاری داشته باشند، میزان فعالیتش ده‌ها برابر بیشتر از قبل می‌شد.»

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...

بازندگان کنکور!

بازندگان کنکور!
2023-07-16T13:07:00+03:30
روزنامه «جام جم» در گزارشی به تاثیر شرایط جغرافیایی و شکاف طبقات اجتماعی بر قبولی رشته‌های دانشگاهی در دهک‌های مختلف جامعه پرداخته و از دهک‌های ضعیف به عنوان...

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش
2023-07-16T13:06:59+03:30
پیر و جوان ندارد، تقریباً همه باندی به چشم دارند و دستی به در و دیوار! اینجا همه درد چشم دارند؛ درد بینایی! و ضیا با تخصص خود به چشم‌ها نور روشنایی می‌بخشد، ...

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
2023-07-16T10:54:01+03:30
روزنامه «همشهری» به سراغ یکی از محله‌های تهران رفت که در آن دختران دهه هشتادی با برگزاری مراسم عروسی از آغاز سنین نوجوانی باعث و بانی امر خیر می‌شوند. ​​​​​​​

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
2023-07-11T14:22:15+03:30
تاجیک، تمام روز لحظه‌ای استراحت نکرده و در مسیر شلوغ «مهمونی ۱۰ کیلومتری» خدمت کرده اما در دل حسرت می‌خورد که کاش تمام شیعیان دنیا می‌توانستند در جشن بزرگ ام...

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!
2023-07-07T14:28:52+03:30
حرف آخر را یکی از خادمان می‌زند: «یادتان نرود؛ قرار است یکی از بزرگ‌ترین کارهای دنیا را انجام بدهیم. تا صبح شنبه کسی حرف از خواب و خوراک نزند، بعد از مراسم ه...

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
2023-07-06T12:22:13+03:30
حسن صلواتی چند سالی است که با همراهی دوستان عکاس و هنرمندش یک حرکت جذاب را شروع کرده است؛ فروش عکس‌ها به نفع بچه‌های محروم! امسال هم سفره پیتزای آنها به عشق ...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T14:22:10+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T09:42:14+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران
2023-06-28T08:48:35+03:30
اواخر خرداد هر سال با پایان مهلت کارت‌های آمایش، حساب‌ بانکی مهاجران افغانستانی برای مدتی نامعلوم مسدود می‌شود؛ اقدامی که بیش از یک دستورالعمل مدیریتی، اعمال...

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
2023-06-27T01:41:38+03:30
سال‌های زیادی از زمانی که به اسماعیل‌نژاد می‌گفتند «قدت کوتاه است، به درد دویدن نمی‌خوری» می‌گذرد اما او امروز رکورددار دوی سرعت در ایران است و رویای کسب مدا...

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
2023-06-11T12:21:13+03:30
«عکاس خبری دشمن کسی نیست! باید به این آگاهی برسیم که عکاس، ثبت‌کننده تاریخ است و قرار نیست نگاه پررنگ سیاسی داشته باشد، دغدغه جدی عکاسان این است که در هر شرا...

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان  با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم
2023-06-11T00:00:47+03:30
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی گفت غنی‌سازی‌های با خلوص بالا برای این صورت گرفته تا تحریم‌ها لغو شوند، هدف قانونگذار هم همین بوده که اقدام راهبردی برای ل...

چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟

چرا راه آهن رشت  - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟
2023-05-18T11:13:51+03:30
کریدور شمال - جنوب یک مسیر اقتصادی مهم و استراتژیک برای ترانزیت بار میان هند، روسیه و شمال اروپا از طریق ایران است که راه‌آهن رشت - آستارا به عنوان حلقه مفق...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)