میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: «هر خانهای که در این ایام، در آن یک پرچم کوچک حسینی باشد گویی شعبهای از خیام حسینی است.»
دلشان گرفته بود. نمیتوانستند دست روی دست بگذارند. باید کاری میکردند تا بیقراریهایشان را آرام کنند. تصمیم گرفتند دستی بر سر و روی پویش «بیرق حسینی» که پیشنهاد چند سال پیش حجة الاسلام شهاب مرادی بود، بکشند.
امیررضا سعیدی نجات همراه دوستش در مشهد، دو جوان از دهه هفتاد و هشتاد، به ایده پویش بیرق حسینی، بندی اضافه کردند و علاوه بر انگیزه معنوی آن که به واسطه نام اهل بیت روی کتیبهها در خانه، برکت جاری میشود، تلاش کردند با اضافه کردن هدیه مادی، که در پایان مهلت مسابقه تحویل داده میشود، پویش «خانه حسینی ما» را به راه بیندازند و از این طریق، طرح خودشان را متمایز کنند.
قرارشان بر این شد تا در طرح «خانه حسینی ما» هر خانوادهای که به نحوی در خانه خود، کتیبه و سیاهی میزند، تصویر آن را به پیج اینستاگرامی «خانه ما» ارسال کند و بعد از مهلت ارسال تصاویر، که در ابتدای طرح تا ۱۵ محرم بود و بعد تا آخر محرم تمدید شد، قرعه کشی انجام شود و به ۶ نفر از ارسال کنندهها جایزه اهدا شود.
اما این جایزهها از کجا آمده و قرار است که چگونه تأمین شود؟ سعیدی نجات درباره جزئیات هدایا میگوید: «یک نفر بانی هدایای طرح ما شد. او سالهای قبل این هزینه را صرف نذری در راه امام حسین علیه السلام میکرد. وقتی ماجرای طرح ما را شنید، خوشش آمد و نیت کرد امسال نذرش را اینگونه ادا کند و به ۵ نفر از برندگان نفری ۲۰۰ هزار تومان بدهد. یک شخص هم اخیراً تماس گرفت و هزینه یک برنده دیگر را تقبل کرد.»
یقیناً خانهای که با نام اهل بیت مزین شود و اهالی خانه هر روز نگاهشان به آن اسامی بیفتد، تأثیر خودش را بر احوالات روحی آن خانواده میگذارد. همین باور باعث شد که برنامههای از قبل تعیین شده این تیم جوان عوض شود. اگرچه شروع اولیه این طرح از محرم امسال بود ولی تصمیم گروه «خانه ما» بر این شد که فقط به ماه محرم محدود نشود و در مناسبتهای مذهبی دیگر مثل اعیاد شعبانیه، ایام فاطمیه، دهه عید قربان تا غدیر و الخ، کتیبههای مناسب با آن ایام آذین بخش خانهها شود تا فرهنگسازی «زدن کتیبههای مذهبی» جای خودش را در خانهها پیدا کند.
سعیدی نجات هم دانشگاه درس خوانده و هم حوزه. او از خروجی کار گروهی شأن راضی است و حتی عکس العمل مردم در نظرش جالب است. در میان صحبتهایش میگوید: «ما در این مدتی که صفحه اینستاگراممان را راه انداختیم، مخاطبین چشمگیری نداشتیم، چون تبلیغ زیادی انجام ندادیم و معتقدیم برای فرهنگسازی هر موضوعی، زمان نقش بسیار زیادی دارد. تا الان هم بیشتر مخاطبین ما افراد مذهبی هستند که مخالف نصب بیرق و کتیبه در خانههایشان نیستند. بخش جالب ماجرا این است که بسیاری از همین افراد تاکنون کتیبههای مذهبی بر دیوارهای خانه شأن نصب نکرده بودند. ولی وقتی طرح ما به آنها پیشنهاد شد، استقبال کردند و به صراحت گفتند که تاکنون این ایده به ذهنشان نرسیده بود.»
کار گرافیکی پیج «خانه ما» را دوستان هنریشان که در نهضت پوستر انقلاب فعالیت دارند، انجام دادند تا عکسها نظم خاصی داشته باشند.
تا الان حدود ۱۰۰ عکس برای شرکت در این پویش ارسال شده که هرکدام حس و حال خاص خودش را دارد؛ از استکان چای در کنار بیرق یا حسین که حس و حال چای روضه را تداعی میکند گرفته، تا بچههای قد و نیمقدی که لباس مشکی پوشیده اند و سربند سبز یا ابالفضل بر سر بسته اند و زیر کتیبه عکس گرفته اند...
بسیاری از عکسها از شهرهایی غیر از مشهد ارسال شده و حتی بعضی از آنها ارسالی از خارج از ایران است. این اتفاق برای امیررضا جالب است و درباره اش میگوید: «خیلی از عکسها که ارسال میشود با توضیحات انگلیسی است، خیلیها را در گوگل ترنسلیت، دست و پا شکسته ترجمه میکنیم و متوجه متن ارسال کننده اش میشویم، ولی راستش دقیق نمیدانیم دقیقاً از کدام کشورها میفرستند.»
آنها با هم قرار گذاشته بودند وقتی عکسها در قالب استوری برایشان ارسال میشود، در جواب، جمله "خدا خیرتان دهد" را برای همه بفرستند که به پیشنهاد یکی از دوستان آن جمله را به "انشاءلله زائر کربلا شوید" تغییر دادند که سعیدی نجات درباره واکنشها نسبت به آن این طور توضیح میدهد: «تاثیرگذاری همین تغییر کوچک در جمله ارسالی مشترکمان خیلی زیاد بوده است و آن را از ابراز احساسات و ایموجیهای گریه که در پاسخ ارسال میشود متوجه میشویم.»
فعالیت گروه «خانه ما» به نصب کتیبه آماده در خانه محدود نمیشود و قرار است بعد از ماه محرم، کلیپهای آموزش درست کردن کتیبه را در صفحه اینستاگرامیشان به اشتراک بگذارند تا در فاصله زمانی ۳ ماهه که تا ایام فاطمیه باقی میماند، کتیبههای مناسب با ایام فاطمیه به دست اهالی خانه درست شود.
کتیبههایی که در مناسبتهای مختلف دهه به دهه در گوشهای از خانه جا خوش میکنند، دکور خانه محسوب میشود و دیگر دلکندن از آن سخت میشود. تصور کنید وقتی نزدیک عید میشود و چند روزی پردهها را برای خانهتکانی برمیدارید یا لوستر را برای گردگیری یا تعمیر از سقف پایین میآورید چه حس و حالی دارید؟! نبود کتیبهها بعد از اینکه یکی دو دهه روی دیوار، سر در یا گوشهای از خانه هم بوده، همین حس را دارد...
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!