میرنیوز

روایتی از تنها خادم زنده امام / حاج ناظر تنها یک خواسته دارد

روایتی از تنها خادم زنده امام / حاج ناظر تنها یک خواسته دارد 2022-06-03T11:52:21+04:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: درباره تاریخ انقلاب اسلامی کتاب‌های بسیاری از زوایای مختلف نوشته شده و پژوهشگران و محققان تاریخ معاصر درباره جریان‌ها، اتفاقات و مسائل بسیاری حرف زده و کتاب نوشته‌اند، اما از جمله تاریک‌ترین حوزه‌هایی که درباره آن کمترین کار پژوهشی و تاریخی شده است مربوط به پیوند مردم افغانستان با امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و ایران است. حقیقت این است که ما درباره اشتراکات بی‌شمار فرهنگی، زبانی، تاریخی، دینی و تمدنی بین مردم ایران و افغانستان که تا یکی دو سده پیش مرزی هم بین‌شان نبود، زیاد شعار می‌دهیم اما این شعارها، متأسفانه، کمتر به دایره عمل وارد شده‌اند. بنابراین عجیب نیست که مردم ایران هنوز نمی‌دانند مردم شریف افغانستان چه نقشی در وقوع انقلاب اسلامی، پیروزی دفاع مقدس، دفاع از حرم و دیگر پیشرفت‌های ایران و انقلاب داشته‌اند. اگر به مردم بگوییم ۵ هزار نفر از مردم افغانستان تنها به جرم محبت به امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران، تحت عنوان «خمینیست» به دست حکومت کمونیستی زنده به گور شده‌اند، احتمالاً چشم‌شان از حدقه بیرون بزند، چون تا به حال هیچ اطلاعاتی از این پیوندهای بسیار به گوش‌شان نخورده است. همچنین اگر بگوییم یکی از همراهان همیشگی حضرت امام در سال‌های تبعید یک خادم افغانستانی بود، کمتر کسی اطلاعی از وجود این مرد دارد. «حاج ناظر ابراهیمی»، خادم حضرت امام خمینی (ره) سال‌های سال همدم و نزدیک‌ترین فرد به ایشان بود. کسی که از او تقریباً چیزی نمی‌دانیم و متأسفانه درباره این انسان بزرگ نه کتابی نوشته شده، نه مستندی و نه ثبت خاطراتی. حقیقت این است که صفحاتی از تاریخ انقلاب اسلامی کاملاً سفید و توخالی است و آن مربوط به پیوند مردم افغانستان با ایران و انقلاب اسلامی است. نادیده گرفتن زندگی حاج ناظر ابراهیمی، تنها خادم زنده امام، نیز از همین صفحات گم‌شده و مغفول‌واقع‌شده تاریخ ماست.

حجت الاسلام سیدزهیر مجاهد مدافع حرم و فعال فرهنگی افغانستانی در یادداشتی که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته به معرفی تنها خادم زنده امام خمینی (ره) پرداخته و از تنها خواسته این انسان شریف پرده‌برداری می‌کند. امیدواریم مسئولان، من جمله بیت حضرت امام خمینی (ره)، در برآورده کردن تنها خواسته یکی از خادمان انقلاب اسلامی که حق زیادی بر گردن ما دارد، سستی و تنبلی نکنند، چرا که ممکن است فرصت چندانی برای قدردانی و سپاسگذاری از این تاریخ زنده بیت حضرت امام (ره) نداشته باشیم.

یادداشت سیدزهیر مجاهد به این شرح است:

دهه چهل شمسی است و حاج ناظر ابراهیمی یک نانوای درجه یک در نجف است، هر روز با سلامی به امیرالمومنین (ع) کارش را آغاز می‌کند و گرمای نجف و داغی تنور را به جان می‌خرد تا نان به مردم برساند. چند روزی هست که تمام شهر از تبعید آیت الله خمینی از ترکیه به نجف صحبت می‌کنند. خرید نان توسط افراد بیوت و مراجع بیشتر شده و این حاکی از برگزاری جلسات است. چند روزی می‌گذرد و آیت الله خمینی در نجف مستقر می‌شوند. حاج ناظر مثل هر روز پخت نان را آغاز کرده که شیخ فاضلی به نانوایی می‌آید. حاج ناظر حاج آقای فاضلی را می‌شناسد که از علمای افغانستانی مقیم نجف و از همکاران جدید در دفتر امام خمینی است. خوش و بشی می‌کنند و حاج ناظر می‌گوید «چقدر نان برای ظهر می‌خواهید تا کنار بگذارم؟». شیخ فاضلی جواب می‌دهد «نان نمی‌خواهم و با خودت کار دارم»، و در ادامه می‌گوید: برای بیت آیت الله خمینی یک فرد مطمئن نیاز داریم که هم کارهای دفتر را انجام دهد و هم سفارشات منزل ایشان را تهیه نماید.

آن شب تا صبح حاج ناظر بین درآمد بالای نانوایی و آسایش دنیا و بین خطر و خدمت در بیت امام مردد بود. صبح فرارسید و حاج ناظر مهم‌ترین تصمیم زندگیش را گرفت و به شیخ فاضلی خبر داد: می‌آیم و خادم امام می‌شوم.

چند سال حضور حاج ناظر در بیت امام از او فردی معتمد ساخته بود که حالا علاوه بر استقبال از مهمانان دفتر، خودش به اندرونی می‌رفت و مستقیم از مادر آقا مصطفی سفارشات را می‌گرفت. جایگاه حاج ناظر از نگاه سازمان استخبارات عراق و ساواک ایران مخفی نماند و بالاخره در دهه پنجاه شمسی حاجی را دستگیر و به زندان انداختند. زندان و شکنجه بالاخره با اخراج حاج ناظر از عراق به ایران پایان پذیرفت، اخراجی که در ظاهر پایان سختی‌های جسمی حاجی بود اما قلب و روح حاج ناظر در نجف و در بیت امام جامانده بود.

سال‌ها هم صحبتی و رفاقت از نزدیک با امام جایش را به چند عکس و اعلامیه داده، حاجی در حاشیه شهر مشهد مشغول کار دامداری بود که ناگهان با خبر شد امام خمینی به ایران بازگشته. با شنیدن این خبر سر از پا نمی‌شناسد و با عجله کارهایش را جمع می‌کند و مدتی بعد عازم تهران می‌شود. حاجی پرسان پرسان خود را به کوچه‌ای می‌رساند که به حسینیه‌ای با نام جماران ختم می‌شود، خسته و درمانده می‌خواهد وارد کوچه شود که چند پاسدار جلویش را می‌گیرند. هرچه خودش را معرفی می‌کند فایده‌ای ندارد. حاجی پس از مدت‌ها به نزدیک‌ترین نقطه به معشوق رسیده بوده و حاضر نبوده که برگردد، بنابراین کمی دورتر و در سایه‌ای می‌نشیند؛ یک روز، دو روز، سه روز… حرف پاسدارها به گوشش نمی‌رفت، روز دهم بود که کسی حاج ناظر را صدا زد، یکی از روحانیونی بود که در بیت امام در نجف رفت و آمد داشت، لب‌های حاج ناظر به لبخند باز شد، روحانی پرسید: حاج ناظر اینجا چه کار می‌کنی؟! و حاج ناظر داستان را تعریف کرد. آن روحانی وارد جماران شد و دقایقی بعد پاسداری با عجله بیرون دوید و صدا می‌زد: حاج ناظر، حاج ناظر!

حاجی آن قدم‌های وصال را هیچگاه فراموش نمی‌کند، قدم‌هایی که روی ابرها راه می‌رفته و وقتی پس از مدت‌ها دوباره امام را دیده به خاطر شدت اشک دائماً چهره امام را تار می‌دیده… هدف حاج ناظر فقط دیدار یار و بوسه بر دستانش بود. امام حاجی را کنار خود می‌نشاند و از احوالش جویا می‌شود. حاجی غیر از غم فراق چیزی برای گله ندارد، امام می‌گوید اگر شغل نداری بیا و در تهران مشغول شو که حاجی می‌گوید همان مشهد برای من خوب است. لحظه خروج امام شماره‌ای به حاجی می‌دهد و می‌گوید هر کاری داشتی تماس بگیر.

چند سالی حاج ناظر با همان شماره مشکلات مردم را حل می‌کرد و سامان می‌داد تا اینکه ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸ فرارسید و غمی بزرگ قلب حاجی را فشرد. سال‌ها از آن ۱۴ خرداد می‌گذرد اما برای حاج ناظر مثل این است که همین دیروز بوده و باز سیل اشک امانش نمی‌دهد. حالا از آن حاج ناظر ابراهیمی دلداده امام چیزی به غیر از مشتی استخوان باقی نمانده، در بستر بیماری قرار گرفته و همچنان عکس امام تنها تسلی دهنده قلبش است.

امروز ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ نوبت عمل دارد و آخرین خادم بازمانده از بیت امام زیر تیغ جراحان می‌رود، قبل از عمل به سراغش رفتم و احوالش را پرسیدم، همچنان غم امام برایش تازه بود، لابه‌لای صحبت‌هایش خواهشی را مطرح کرد که باعث تعجبم شد. حاج ناظر گفت «چند سالی هست پسرم مهدی یک ماشین خریده و دوست دارم با خانواده به مرقد امام سفر کنیم، اما به مهدی گواهینامه رانندگی نمی‌دهند.» سرم آهسته پایین افتاد، از مشکل گواهینامه اتباع غیر ایرانی اطلاع دارم و می‌دانم که به دارندگان کارت شناسایی به سختی گواهینامه رانندگی می‌دهند، لحظه خداحافظی دوباره حاج ناظر گفت: اگر می‌توانی برای پسرم یک گواهینامه بگیر...

حاج ناظر که تمام دنیا را در مقابل عشقش رها کرده بود. یقین دارم تا الآن از کسی چیزی نخواسته، اما در این سن و سال و قبل از عمل جراحی، که می‌گفت شاید لحظات آخر زندگی‌ام باشد، این تقاضا را داشت. به حسب وظیفه صدای حاجی را نوشتم تا شاید این چند خط اتفاق خوبی را رقم بزند.

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...

بازندگان کنکور!

بازندگان کنکور!
2023-07-16T13:07:00+03:30
روزنامه «جام جم» در گزارشی به تاثیر شرایط جغرافیایی و شکاف طبقات اجتماعی بر قبولی رشته‌های دانشگاهی در دهک‌های مختلف جامعه پرداخته و از دهک‌های ضعیف به عنوان...

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش
2023-07-16T13:06:59+03:30
پیر و جوان ندارد، تقریباً همه باندی به چشم دارند و دستی به در و دیوار! اینجا همه درد چشم دارند؛ درد بینایی! و ضیا با تخصص خود به چشم‌ها نور روشنایی می‌بخشد، ...

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
2023-07-16T10:54:01+03:30
روزنامه «همشهری» به سراغ یکی از محله‌های تهران رفت که در آن دختران دهه هشتادی با برگزاری مراسم عروسی از آغاز سنین نوجوانی باعث و بانی امر خیر می‌شوند. ​​​​​​​

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
2023-07-11T14:22:15+03:30
تاجیک، تمام روز لحظه‌ای استراحت نکرده و در مسیر شلوغ «مهمونی ۱۰ کیلومتری» خدمت کرده اما در دل حسرت می‌خورد که کاش تمام شیعیان دنیا می‌توانستند در جشن بزرگ ام...

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!
2023-07-07T14:28:52+03:30
حرف آخر را یکی از خادمان می‌زند: «یادتان نرود؛ قرار است یکی از بزرگ‌ترین کارهای دنیا را انجام بدهیم. تا صبح شنبه کسی حرف از خواب و خوراک نزند، بعد از مراسم ه...

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
2023-07-06T12:22:13+03:30
حسن صلواتی چند سالی است که با همراهی دوستان عکاس و هنرمندش یک حرکت جذاب را شروع کرده است؛ فروش عکس‌ها به نفع بچه‌های محروم! امسال هم سفره پیتزای آنها به عشق ...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T14:22:10+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T09:42:14+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران
2023-06-28T08:48:35+03:30
اواخر خرداد هر سال با پایان مهلت کارت‌های آمایش، حساب‌ بانکی مهاجران افغانستانی برای مدتی نامعلوم مسدود می‌شود؛ اقدامی که بیش از یک دستورالعمل مدیریتی، اعمال...

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
2023-06-27T01:41:38+03:30
سال‌های زیادی از زمانی که به اسماعیل‌نژاد می‌گفتند «قدت کوتاه است، به درد دویدن نمی‌خوری» می‌گذرد اما او امروز رکورددار دوی سرعت در ایران است و رویای کسب مدا...

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
2023-06-11T12:21:13+03:30
«عکاس خبری دشمن کسی نیست! باید به این آگاهی برسیم که عکاس، ثبت‌کننده تاریخ است و قرار نیست نگاه پررنگ سیاسی داشته باشد، دغدغه جدی عکاسان این است که در هر شرا...

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان  با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم
2023-06-11T00:00:47+03:30
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی گفت غنی‌سازی‌های با خلوص بالا برای این صورت گرفته تا تحریم‌ها لغو شوند، هدف قانونگذار هم همین بوده که اقدام راهبردی برای ل...

چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟

چرا راه آهن رشت  - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟
2023-05-18T11:13:51+03:30
کریدور شمال - جنوب یک مسیر اقتصادی مهم و استراتژیک برای ترانزیت بار میان هند، روسیه و شمال اروپا از طریق ایران است که راه‌آهن رشت - آستارا به عنوان حلقه مفق...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)