میرنیوز

سبزی پلو با ماهی شب عید، هم‌سفره با کارتن‌خواب‌ها

سبزی پلو با ماهی شب عید، هم‌سفره با کارتن‌خواب‌ها 2022-03-20T14:29:36+03:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – جواد شیخ الاسلامی: از خبرگزاری سوار تاکسی اینترنتی می‌شوم و خودم را به «سرای حافظ» در کنار اتوبان امام علی می‌رسانم. از ماشین پیاده نشده صدای همهمه و شادی و خنده و پخت و طبخ غذا به گوشم می‌رسد. هنوز وارد سرای حافظ نشده‌ام که از رنگ و رو و خنده و نشاطی که روی صورت آدم‌ها می‌بینم، متوجه می‌شوم اینجا امشب خبرهایی است. یک بهجت درونی در همه کسانی که به داخل سرای حافظ رفت و آمد دارند می‌بینم و حال من هم از این اتفاق خوش می‌شود. آرام آرام پا درون سرا می‌گذارم، راهرو تقریباً ده پانزده متری را رد می‌کنم و بعد می‌پیچم سمت چپ راهرو که سروصداها از آنجا می‌آید. چند قدمی نرفته‌ام که وارد سیل جمعیت می‌شوم. هرکس مشغول کاری است. همه جور آدمی هم هستند؛ بچه، پسر، دختر، جوان، مرد و پیرمرد و زن‌های مسن و جوان. اما انصافاً جوان‌ترها میان‌دارند. توی حیاط چندین اجاق و ظرف بزرگ غذاست که سبزی‌پلو با ماهی را در آن طبخ کرده‌اند و حالا دارند آن را داخل ظرف‌های یکبار مصرف می‌ریزند. حین کار کردن هم فضایی پر از شوخی و خنده و شور و شوق و شادی در جریان است و هر لحظه بهانه‌ای برای خنده و شوخی جور می‌شود. به هرحال نزدیک عید است و ما هم دقیقاً شب چهارشنبه‌سوری مهمان «سرای حافظ» جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها شده‌ایم.

اینجا چه خبر است؟ اکبر رجبی مشهود مدیرعامل «جمعیت طلوع بی‌نام و نشان‌ها» که بین بچه‌های جمعیت به «عمواکبر» مشهور و معروف است، جواب می‌دهد ما ۱۵ سال است که با عنوان «آئین مهرورزی» در هر سه‌شنبه‌شب برای پاتوق‌های کارتن‌خوابی تهران غذا می‌بریم. امشب هم نوبت سبزی‌پلو با ماهی است که غذای ایام عید نوروز ماست. می‌پرسم حالا چرا سبزی‌پلو با ماهی؟ می‌گوید: از همان سال اول سه‌شنبه آخر سال را سبزی پلو با ماهی می‌پزیم. دوست داریم این هفته آخرسال سبزی‌پلو با ماهی نوش جان کنند. هرسال هم بسته به توانایی که داریم تعداد سبزی پلو با ماهی را بیشتر می‌کنیم. مثلاً یک سال ۱۴ هزار پرس پخته شد، امسال ۲۰ هزار تا. هرسال تعداد متفاوتی بوده است و بیشتر شده است. این غذاها را در بیش از ۵ تا از پاتوق‌های تهران پخش می‌کنیم. علاوه بر پاتوق‌های شهری در گرمخانه‌ها، کمپ‌ها و مراکز نگه‌داری کارتن‌خواب‌ها هم پخش می‌کنیم. امسال علاوه بر این پنجشنبه، سه هزار تا برای خانواده‌های تحت پوشش توزیع می‌کنیم. «کودکان شهرم» یک کمپین جداگانه تحت فعالیت‌های «جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها» است که ما در این کمپین سراغ بچه‌های کار می‌رویم و آنها را حمایت می‌کنیم، مشکلات‌شان را رفع می‌کنیم، با خانواده‌هایشان ارتباط می‌گیریم تا آنها بتوانند درس بخوانند. شنبه، یعنی شب قبل، هم ۷ هزار تا غذای دیگر پخته می‌شود، ۷ هزار تا هم اولین سه شنبه سال پخته می‌شود.

۱۵ سال است هر سه‌شنبه بین کارتن‌خواب‌ها غذا توزیع می‌کنیم

عمواکبر می‌گوید «غذای تمام سه‌شنبه‌های ما را بهبودیافته‌های جمعیت درست می‌کنند». ماجرا برایم جالب‌تر می‌شود. یعنی چه؟ شصتم خبردار می‌شود که پخش و توزیع غذا بهانه‌ای است برای نزدیک شدن به کارتن‌خواب‌ها. این درواقع آغازین قدم‌ها برای جلب اعتماد کسانی است که از زمین و زمان آسیب دیده‌اند و به هیچکس، حتی خودشان، هم اعتماد ندارند. او درباره ادامه می‌دهد: غذا بهانه‌ای است برای اینکه بچه‌ها به ما اعتماد کنند. وقتی اعتماد کنند پیش ما می‌آیند و پذیرش می‌شوند. دلیل این اعتماد چیست؟ دلیلش این است که ما ۱۵ سال است که هر سه‌شنبه، بدون یک هفته تعطیلی، برای این بچه‌ها توی پاتوق‌ها غذا بردیم. حتی وقتی که کرونا شده بود و مردم جرأت نداشتند از خانه‌هایشان بیرون بیایند، ما همان هفته اول غذا پخش کردیم. بچه‌هامان با گان و شیلد و … رفتند و غذا پخش کردند. وفاداری ما به فضای کارتن‌خوابی در سه‌شنبه‌ها باعث می‌شود که این بچه‌ها به ما اعتماد کنند و با خواست خودشان پیش ما بیایند و بهبودی پیدا کنند. تفاوت ما با بقیه جاها دقیقاً همین موضوع است؛ یعنی ما غذا را بهانه کرده‌ایم تا آنها با ما دوست شوند و اعتماد کنند و پروژه بهبودی‌شان را شروع کنند. اگر شما با گروه‌های پخش غذای ما به پارک‌ها و پاتوق‌ها بروید می‌بینید که وقتی می‌بینند بچه‌های طلوع آمده‌اند، آنها را می‌شناسند و منتظر ما هستند. اول هفته کارتن‌خواب‌ها از شنبه شروع نمی‌شود، از سه‌شنبه شروع می‌شود! کار مهم ما این بوده که وفای به عهد کرده‌ایم. سر عهدمان با بچه‌های کارتن خواب ایستاده‌ایم و تا جان و توان داریم کنارشان هستیم.

سبزی پلو با ماهی شب عید، هم‌سفره با کارتن‌خواب‌ها

خود بهبودیافته‌های ما در کارها به ما کمک می‌کنند

در حین گفتگو سروصدای ترقه و شادی بچه‌های کوچک که با خانواده‌هایشان به سرای حافظ آمده‌اند، ما سر ذوق می‌آورد. اینجا واقعاً جمع جمع است. کسانی که یک روز خودشان کارتن‌خواب بوده‌اند و این غذا را از دست یک نفر گرفته‌اند، حالا خودشان دارند غذا را درست می‌کنند و به دست کارتن‌خواب‌ها می‌رسانند. آقای رجبی درباره این اتفاق می‌گوید: بچه‌های بهبودیافته یا به صورت داوطلبانه و یا به صورت همکاری به ما کمک می‌کنند. مسئول پخت غذای ما هم آقای علی جرفی است که خودش از بهبودیافته‌های قدیمی مؤسسه است و بالای ده سال بهبودی دارد. خود علی کارتن‌خواب بوده، بعد با کمپین سه‌شنبه‌های ما آشنا و همراه شد، بهبود یافته و الآن هم مسئول سه‌شنبه‌های ماست. کلاً خیلی از اتفاقاتی که در مؤسسه می‌افتد توسط بچه‌های بهبودیافته انجام می‌شود. این بچه‌ها چون خودشان روزی کارتن‌خواب بوده‌اند و این درد را کشیده‌اند، خودشان داوطلبانه قبول می‌کنند که یکسری کارها را انجام بدهند. مثلاً وقتی سرای مهر بازسازی می‌شود، نود درصد کارهایش را بچه‌های بهبودیافته‌مان انجام می‌دهند؛ رنگ و لوله‌کشی و برق و دیگر کارها.

از او می‌پرسم اولین‌بار چه کسی و چطور تصمیم گرفت بین کارتن‌خواب‌ها غذا پخش کند؟ جواب می‌دهد: اولین‌باری که بین کارتن‌خواب‌ها غذا پخش شد مال همان پانزده سال پیش است که من غذاهای اضافه یک مهمانی را برداشتم و با یکی دو تا از دوستانم بین یک پاتوق کارتن‌خوابی توزیع کردیم. این موضوع می‌شود سرآغاز این ۱۵ سالی که داریم به کارتن‌خواب‌های عزیز سر می‌زنیم.

ما فقط غذا نمی‌دهیم، عشق می‌دهیم

«ما فقط غذا نمی‌دهیم، ما عشق می‌دهیم». این جمله‌ای است از ابتدا دنبالش بودم. اینکه رمز و راز این غذا چیست که باعث شده کارتن‌خوابی که از همه جا بریده است، تصمیم بگیرد پاک شود و به زندگی برگردد. عمواکبر ادامه می‌دهد: غذا دادن شاید مرحله دهم ماجرا باشد. ما در اصل داریم با این کار یک فضای اعتماد برای آدم‌ها ایجاد می‌کنیم و به آدم‌ها می‌گوئیم که ما کنارتان ایستاده‌ایم. ما شب یلدا بسته یلدایی به آنها می‌دهیم، روز مادر به زنان کارتن‌خواب هدیه می‌دهیم، روز پدر به مردهای کارتن‌خواب هدیه می‌دهیم، روز جوان به جوانان کارتن‌خواب هدیه می‌دهیم. هدیه آنچنانی هم نیست ولی به آنها می‌گوئیم که ما حواس‌مان به شما هست. این بچه‌ها گاهی به یک توجه، یک نگاه و یک محبت لازم دارند تا به چرخه اجتماع برگردند. ما سعی می‌کنیم این بهانه را به وجود بیاوریم. الآن اینقدر با کارتن‌خواب‌ها نزدیک هستیم که وقتی بچه‌های ما برای توزیع غذا سراغ‌شان می‌روند، آنها را می‌شناسند و می‌گویند «بچه‌های عمو اکبرند، بچه‌های طلوع‌اند».

«پروژه ترک یا بهبودی کسانی که تصمیم می‌گیرند پاک شوند چیست؟». جواب می‌دهد: کسی که می‌خواهد ترک کند اعلام می‌کند و می‌گوید من می‌خواهم پذیرش شوم. مسئول آن پاتوق با او صحبت می‌کند. چون بچه‌ها هرهفته به پاتوق‌های خودشان سر می‌زنند، همه کارتن‌خواب‌های پاتوق خودش را می‌شناسند. به خاطر همین می‌فهمند که این آدم واقعاً می‌خواهد ترک کند یا نه، الکی می‌گوید. با آنها صحبت می‌کند و اگر احساس کند حتی به اندازه درصد کمی احتمال بهبودی آن فرد هست، او را به سراهایی که داریم می‌برند. ما چندتا سرا داریم که هرکدام مختص یک دسته از بچه‌های کارتن‌خواب است. مثلاً پسران کوچک و نوجوان به یک سرا می‌روند، دختران جوان به یک سرا، زنان و مادرانی که بچه دارند به یک سرا، مردها به یک سرای دیگر. هرکدام از سراها هم خدمات خاص خودشان را دارند. مثلاً برای زنان دارای نوزاد خدمات مورد نیازشان را ارائه می‌کنیم تا راحت باشند.

بهبودی ۱۲ هزار کارتن‌خواب با سه‌شنبه‌های جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها

از عمواکبرِ بچه‌های جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها می‌پرسم تا حالا چندنفر از کارتن‌خواب‌ها را برای بهبودی کمک کرده‌اید؟ می‌گوید: اگر اشتباه نکنم طبق آخرین آمار ۱۲ هزار تا ورودی و خروجی داشته‌ایم. یعنی درصد زیادی از این دوازده هزار نفر به سراهای ما آمده‌اند و بهبود یافته‌اند و سر زندگی خودشان رفته‌اند و ما الآن با خیلی از آنها در ارتباط هستیم. مثلاً علی جرفی یازده سال است که پاکی دارد. علی سه چهار سال بعد از راه افتادن مرکز پیش ما آمد. در آن مدت که پیش ما نبود هم ما با او ارتباط داشتیم. ما حتی با بچه‌هایی که خدانکرده لغزش می‌کنند هم ارتباط داریم. اینطور نیست که ول‌شان کنیم. یک نفر مسئول این می‌شود که پیدایش کند و با او ارتباط بگیرد و اگر نیازی به کمک دارد کمکش کند تا دوباره برگردد. عمواکبر یک اصطلاحی دارد که می‌گوید «ما تا پیچ بهشت زهرا (ع) با آدم‌هاییم». یعنی ما با آدمی که ما پذیرش می‌کنیم تا آخر همراه هستیم؛ پیش ما ازدواج می‌کنند، بچه‌دار می‌شوند و مسیر زندگی‌شان را ادامه می‌دهند و ما هم با آنها ارتباط داریم. دیشب یکی از بچه‌هایی که ازدواج کرده و بچه‌دار شده بود به مراسم پخت غذا آمده بود. این آدم هفت سال پاکی دارد. سال‌ها کارتن‌خواب بود ولی الآن ازدواج کرده، بچه‌دار شده و نمایندگی یکی از آسانسورهای مطرح کشور را دارد. ما آدم‌ها را ول نمی‌کنیم و تا پیچ بهشت زهرا (ع) با آنها هستیم. ما در بین بهبودیافته‌هامان چندتا جانباز داشته‌ایم که شهید شده‌اند و ما مراسم‌شان را آبرومندانه برگزار کرده‌ایم.

بچه‌ها می‌گویند ما عمواکبر را داریم

او ادامه می‌دهد: ما پای کار انسان‌هایی که به آنها برچسب کارتن‌خوابی زده‌اند ایستاده‌ایم. ما بچه‌های کارتن‌خواب‌هایی که بهبود یافته‌اند را می‌بریم خرید شب عید، به آنها کارت هدیه می‌دهیم تا خودشان برای خودشان خرید کنند، به خانواده‌هایشان بسته ارزاق و عیدی می‌دهیم. یعنی سعی می‌کنیم همه‌جوره در کنارشان باشیم. اول مهر به بچه‌ها در قالب کمپین بوی ماه مهر بسته کیف و مداد و دفتر و لوازم تحریر می‌دهیم و بچه‌هایشان را رها نمی‌کنیم. بچه‌های کارتن‌خواب می‌گویند ما سالی یک بار پیتزا می‌خوریم و آن هم در طلوع است، سالی یک بار برایمان جشن می‌گیرند و آن هم در طلوع است، عید نوروز و سبزی‌پلوی ما هم مال طلوع است، مدرسه می‌خواهیم برویم کیف و کف و لوازم‌مان را طلوع می‌دهد. بنابراین مدل ما اینطوری نیست که پدر را بهبود بدهیم اما ندانیم که بچه‌اش چه مشکل و نیازی دارد. حتی ما خانواده‌هایی داریم که پدر و مادر مصرف‌کننده هستند اما ما داریم بچه‌ها را حمایت می‌کنیم تا در مسیر غلط خانواده‌اش نیفتد. این بچه در معرض آسیب است و اگر ما حمایتش نکنیم، فردا باید در میان کارتن‌خواب‌ها ببینیم‌شان. پس یکی از کارهای ما با همین «سبزی‌پلو با ماهی» است، یکی «بوی عیدی» که خرید شب عید است، یکی «آئین مهرورزی» است، یکی «بوی ماه مهر» و دیگری کمپین «کودکان شهرم» است که از ورود این بچه‌ها به عالم اعتیاد و کارتن‌خوابی پیشگیری کنیم. وقتی پدر و مادر این بچه مصرف‌کننده‌اند و کتک‌اش می‌زنند و اذیت‌اش می‌کنند، می‌گوید من عمواکبر را دارم، من مامان ندا و مامان مژگان را دارم. همین رابطه باعث می‌شود که آن بچه فرار نکند و کارتن‌خواب نشود. این جزو کارهای پیشگیری است که داریم در مؤسسه انجام می‌دهیم.

پذیرش نوزاد یک ماهه تا پیرمرد هفتادساله

او با بیان اینکه «ما از بچه نوزاد تا پیرمرد و پیرزن شصت هفتاد ساله را اینجا پذیرش می‌کنیم، می‌گوید: ترک ما هفتاد روزه و بدون هیچ دارویی است. هرکس پیش ما بیاید ۷۰ روز قرنطینه است و اجازه ندارند کسی را ببیند. درمان هم کاملاً رایگان است. در این مدت هم بچه‌های ما مثل پروانه دورشان می‌گردند و تمام تلاش‌شان این است که در بهترین فضا پاک شوند. هروقت نیاز به ماساژ داشته باشند ماساژ داده می‌شوند، هروقت حمام بخواهند خودشان می‌برند، هرنیازی داشته باشند به آنها رسیدگی می‌شود، با عشق تمام! بعضی‌ها می‌گویند بدون دارو نمی‌شود و سخت است، ولی همین ۱۲ هزار تا پذیرش و برگشت به زندگی نشان می‌دهد طلوع با همه جا فرق می‌کند. اینجا مثل دیگر کمپ‌ها رفتار نمی‌شود، بلکه چون همه درد بچه‌ها را می‌دانند و حس کرده‌اند مثل پروانه دورشان هستند تا با کمترین درد و اذیت بهبودی پیدا کنند بعد از بهبودی هم کنار ما هستند و ما برای شغل و زندگی کمک‌شان می‌کنیم. آقایان‌مان تا یک سال پیش ما هستند و بعد از یک سال به مرکز دیگری می‌روند که مبلغ خیلی کمی برای حضور در آن مرکز پرداخت می‌کنند. خانم‌های ما می‌توانند تا هروقت که دلشان بخواهد پیش ما بمانند و ما هیچ مبلغی از آنها دریافت نمی‌کنیم. بچه‌ها و دختران‌مان تا هر زمانی که دل‌شان بخواهد می‌توانند پیش ما بمانند. اینجا عشق جریان دارد. ما عاشق کارتن‌خواب‌ها هستیم و به آنها می‌گوئیم پیش ما بیایند و بدانند که اینجا مثل خواهر و برادر به آنها محبت می‌شود.

منتظر روایت «سید» باشید…

دلم نمی‌آید از سرای حافظ بیرون بروم. هرکدام از کسانی که اینجا مشغول‌اند، از خود عمواکبر بگیرید تا همین بچه‌هایی که سرخوشانه دارند در حیاط سرای حافظ بازی می‌کنند و چهارشنبه‌سوری‌شان را جشن می‌گیرند، داستان خودشان را دارند. تا دوازده شب آنجا هستم و با یک گروه از کسانی که به پاتوق‌های کارتن‌خوابی می‌روند همراه می‌شوم. هنوز درباره جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها و صدها کاری که آنجا انجام می‌شود حرف زیاد دارم. هنوز روایت خیلی از کسانی که اینجا زحمت می‌کشند، روایت کسانی که در همین مرکز بهبود یافته‌اند و حالا خودشان در این مرکز مشغول کار هستند گفته نشده است. با علیرضا همراه می‌شوم و به چند پاتوق کارتن‌خوابی سر می‌زنیم. حرف‌هایی می‌زنیم و چیزهایی می‌شنویم که برای گفتن آنها نیاز به یک گزارش مجزا است. منتظر روایت «علیرضا» باشید؛ علیرضایی که می‌گوید اینجا همه سید صدایش می‌کنند و می‌خواهند من هم اسمش را در تلفنم «سید» ذخیره کنم. سید دو سال است تمام سه‌شنبه‌هایش را وقف کارتن‌خواب‌ها کرده است. از او بیشتر می‌شنوید...

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...

بازندگان کنکور!

بازندگان کنکور!
2023-07-16T13:07:00+03:30
روزنامه «جام جم» در گزارشی به تاثیر شرایط جغرافیایی و شکاف طبقات اجتماعی بر قبولی رشته‌های دانشگاهی در دهک‌های مختلف جامعه پرداخته و از دهک‌های ضعیف به عنوان...

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش
2023-07-16T13:06:59+03:30
پیر و جوان ندارد، تقریباً همه باندی به چشم دارند و دستی به در و دیوار! اینجا همه درد چشم دارند؛ درد بینایی! و ضیا با تخصص خود به چشم‌ها نور روشنایی می‌بخشد، ...

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
2023-07-16T10:54:01+03:30
روزنامه «همشهری» به سراغ یکی از محله‌های تهران رفت که در آن دختران دهه هشتادی با برگزاری مراسم عروسی از آغاز سنین نوجوانی باعث و بانی امر خیر می‌شوند. ​​​​​​​

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
2023-07-11T14:22:15+03:30
تاجیک، تمام روز لحظه‌ای استراحت نکرده و در مسیر شلوغ «مهمونی ۱۰ کیلومتری» خدمت کرده اما در دل حسرت می‌خورد که کاش تمام شیعیان دنیا می‌توانستند در جشن بزرگ ام...

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!
2023-07-07T14:28:52+03:30
حرف آخر را یکی از خادمان می‌زند: «یادتان نرود؛ قرار است یکی از بزرگ‌ترین کارهای دنیا را انجام بدهیم. تا صبح شنبه کسی حرف از خواب و خوراک نزند، بعد از مراسم ه...

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
2023-07-06T12:22:13+03:30
حسن صلواتی چند سالی است که با همراهی دوستان عکاس و هنرمندش یک حرکت جذاب را شروع کرده است؛ فروش عکس‌ها به نفع بچه‌های محروم! امسال هم سفره پیتزای آنها به عشق ...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T14:22:10+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T09:42:14+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران
2023-06-28T08:48:35+03:30
اواخر خرداد هر سال با پایان مهلت کارت‌های آمایش، حساب‌ بانکی مهاجران افغانستانی برای مدتی نامعلوم مسدود می‌شود؛ اقدامی که بیش از یک دستورالعمل مدیریتی، اعمال...

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
2023-06-27T01:41:38+03:30
سال‌های زیادی از زمانی که به اسماعیل‌نژاد می‌گفتند «قدت کوتاه است، به درد دویدن نمی‌خوری» می‌گذرد اما او امروز رکورددار دوی سرعت در ایران است و رویای کسب مدا...

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
2023-06-11T12:21:13+03:30
«عکاس خبری دشمن کسی نیست! باید به این آگاهی برسیم که عکاس، ثبت‌کننده تاریخ است و قرار نیست نگاه پررنگ سیاسی داشته باشد، دغدغه جدی عکاسان این است که در هر شرا...

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان  با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم
2023-06-11T00:00:47+03:30
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی گفت غنی‌سازی‌های با خلوص بالا برای این صورت گرفته تا تحریم‌ها لغو شوند، هدف قانونگذار هم همین بوده که اقدام راهبردی برای ل...

چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟

چرا راه آهن رشت  - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟
2023-05-18T11:13:51+03:30
کریدور شمال - جنوب یک مسیر اقتصادی مهم و استراتژیک برای ترانزیت بار میان هند، روسیه و شمال اروپا از طریق ایران است که راه‌آهن رشت - آستارا به عنوان حلقه مفق...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)