میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، خانم مریم رضائیان فعال اینستاگرامی که به واسطه حضور متمادی و طولانیمدتش در «بوسنی و هرزگوین» و شناختش از این کشور مطالب متعدد و فراوانی درباره فرهنگ و رسوم و سبک زندگی مسلمانان این کشور منتشر کرده، در جدیدترین پست خود به یک رسم جالب در میان مردم کشور بوسنی و هرزگوین، یعنی حضور عروس و داماد در مسجد، اشاره کرده است و بنا دارد در چند پست ادامهدار آن را تکمیل کند. خواندن این روایتها هم ما را با سبک زندگی مسلمانان بوسنی آشنا میکند و هم میتواند ما را با پیوندها و رسوم مشترکی که داریم آشنا کند. یادمان هست که اواخر دهه پنجاه و نیز در دهه شصت بسیاری از عروسیهای ما ایرانیان در مسجد برگزار میشد و رنگ و بویی معنوی به خود میگرفت:
عروس مسجد قسمت اول
بر اساس یک سنت قدیمی در بین مسلمانان بوسنی و هرزگوین عروس و داماد برای آغاز زندگی مشترک و در روز مراسم عروسی ابتدا در مسجد حضور مییابند. عروسهای بوسنیایی مانند ایران لباس سفید به تن میکنند و مراسم با حضور یک روحانی (مفتی) برگزار میشود که خطبه عقد را میخواند.
در بوسنی و هرزگوین قدیم (نه امروزه)، اغلب عمو یا دایی داماد جهت خواستگاری به منزل دختر میرفتند و حضور والدین پسر در این مراسم امری استثنایی بود. در این مراسم به دختر انگشتر، مروارید یا سکه طلا هدیه داده میشد و هدایای داده شده در روز خواستگاری به اصطلاح «امانت» نامیده میشد.
در مراسم خواستگاری از دختر در حضور خواستگاران نظرخواهی نمیشد، بلکه والدین او در اتاقی دیگر از او نظر میخواستند. دختر در صورت رضایت قهوه و شربت تهیه کرده، به اتاق میهمانان رفته و از آنان پذیرایی میکرد. سپس برای والدین پسر و خود او هدیهای که اصطلاحاً «باشچالوک» نام داشت، میفرستاد.
دو جوان از خواستگاری تا ازدواج چند بار یکدیگر را میدیدند ولی منحصراً خارج از منزل دختر، در مدتی کوتاه و البته با حضور یک بچه!
در گذشته بین مراسم خواستگاری و عقد و ازدواج اغلب فاصله زیادی نبود. مراسم ازدواج اغلب روزهای پنجشنبه یا دوشنبه برگزار میشد و سعی میشد که حد فاصل دو عید مذهبی جشن عروسی برگزار نشود.
دختر و پسری که مراسم ازدواج آنها انجام میگرفت اغلب ریشسفیدی که عالیترین جایگاه را در مراسم داشت و اغلب از خویشان آنان بود را جهت اداره مراسم برمیگزیدند. حلقه ازدواج اغلب توسط برادر داماد یا یکی از نزدیکان وی در روز ازدواج به دختر داده میشد. البته حلقه مستقیماً به دختر داده نمیشد بلکه به والدین وی داده شده و آنان حلقه را در انگشت او میکردند.
منبع : خبرگزاری مهر
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقهای با مهاجران
عروسی که صبح ازدواجش دوید/ میگفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
غنیسازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بینالمللی انرژی تعامل داریم
چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدیترین پروژه ریلی کشور است؟