میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، رسانه یورونیوز با ارجاع به خبری که سالها پیش از سلفی معروف محیطبانان کنگو با یک گوریل منتشر کرده بود، تصویر لحظات آخر او کنار دوست و سرپرستش را منتشر کرد و نوشت:
انداکاسی، گوریل کوهی که عکس سلفیاش با محیطبان پارک ملی ویرونگا کنگو معروف شده بود، در ۱۴ سالگی پس از یک بیماری طولانی درگذشت.
پارک ملی ویرونگا در بیانیهای گفت: «با ناراحتی از ته دل، ویرونگا مرگ انداکاسی، گوریل کوهی محبوب را اعلام میکند که بیش از یک دهه تحت مراقب مرکز سنکووکوه پارک بود.»
در این بیانیه آمده است که «انداکاسی آخرین نفسهای خود را در آغوش پر محبت سرپرست و دوست دیرینهاش آندره باوما کشید.»
این گوریل طبق اعلام این پارک ملی در تاریخ ۲۶ سپتامبر در پی بیماری طولانی مدت که در آن وضعیتش به سرعت رو به وخامت گذاشت درگذشت.
انداکاسی تنها دو ماه داشت که محیطبانان او را در حالی که به بدن بی جان مادرش چسبیده بود پیدا کردند. مادر این گوریل در سال ۲۰۰۷ از سوی شبه نظامیان مسلح کشته شد.
این گوریل در سال ۲۰۰۹ به مرکز سنکووکوه که تازه ایجاد شده بود منتقل شد و با دیگر گوریلهای کوهستانی یتیم زندگی کرد. گوریلهایی که برای بازگشت به طبیعت بسیار آسیبپذیر بودند.
زندگی این گوریل کوهی در نمایشها و فیلمهای مستند ویرونگا نشان داده شد و او در سال ۲۰۱۹ به دلیل عکس سلفی که نشان میداد با آرامش روی دو پای خود در کنار محیط بان و گوریل دیگر ایستاده بود شهرت اینترنتی پیدا کرد.
باوما در بیانیهای گفت: «حمایت و مراقبت از چنین موجود دوست داشتنی یک امتیاز بود. طبیعت شیرین و هوش انداکاسی به من کمک کرد تا ارتباط بین انسان و میمونهای بزرگ را درک کنم و اینکه چرا ما باید هر آنچه در توان داریم برای محافظت از آنها انجام دهیم.»
وی گفت افتخار میکند که انداکاسی را دوست نامیده است.
او در بیانیهاش افزود: «من او را مانند یک کودک دوست داشتم و شخصیت شاد او را نیز دوست داشتم چراکه هر بار که با او ارتباط برقرار میکردم لبخند بر لب داشت.»
پارک ملی ویرونگا در شرق کنگو خانه آخرین گوریلهای کوهستانی جهان است. البته در همسایگی این کشور یعنی در رواندا و اوگاندا نیز گوریلهای کوهی زندگی میکنند و مجموع جمعیت آنها کمی بیش از هزار نفر است.
منبع : خبرگزاری مهر
اقدامی زیبا از بانوان روستای انصارالامام همدان در حمایت از مقاومت
معصومه؛ دوست علم و جهاد و شهادت، مثل امیاسر!
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!