میرنیوز
به گزارش خبرگزاری مهر، با شرایطی که کرونا به وجود آورد و بسیاری از کارمندان را با دورکاری پای کار نگه داشت، خیلی از افراد هم بودند که ختی یک روز دورکاری هم شامل حالشان نشد که اقتضای شرایط شغلیشان بود.
روزنامه ایران گزارشی از تجربه دورکاری دو سال گذشته منتشر کرده است:
ما حالا تجربه دورکاری را پشت سر گذاشتهایم و همین تجربه میتواند چشماندازی از آینده برای ما ایجاد کند؛ اینکه آیا اگر شرایط پاندمی از بین برود باز هم دوست داریم به دورکاری ادامه دهیم؟ چه شرایطی باعث میشود دورکاری را ترجیح دهیم یا برعکس چه عاملی سبب میشود دیگر هرگز سراغ دورکاری نرویم؟ برای دانستن اینکه چنین تجربهای تا چه حد مفید بوده و آیا میتواند در آینده ادامه داشته باشد یا خیر با چند نفر از مدیران شاغل در برخی شرکتها صحبت کردهام که در این مدت شرایط دورکاری را بهتر از دیگران لمس کرده و با آن مواجه بودهاند.
منصور صدیقی، مدیر میانی در یک شرکت نفتی اینطور میگوید: «ابتدا باید یادآور شوم که حتی در شرایط دورکاری کامل یک هسته مرکزی شامل مدیران ارشد و مدیران میانی باید سر کار حاضر باشند و حضور کامل پیدا کنند یا حداقل یک روز درمیان بیایند و همیشه آنکال باشند تا خروجی سازمان را تصویب کنند. در این شرایط هر کدام از مدیران باید انسجام لازم را در گروه زیرمجموعه خودشان ایجاد کنند و نه تنها در گروه زیر مجموعه خودشان بلکه فصول مشترکی را که با سایر واحدها دارند باید حفظ کنند و آن ارتباط را به شکل بهینه ادامه دهند.
بر این اساس هرچه به لایههای پایینتر ورود میکنیم یعنی از مدیران به کارمندان، بواسطه کاهش ارتباط و عدم ارتباط چشمی و حسی که قبلاً به شکل حضوری وجود داشته، راندمان کار در لایههای پایینتر بهطور طبیعی کاهش پیدا میکند، البته نمیخواهم بگویم در شرایط دورکاری کارمندان تنبلتر میشوند بلکه این فرایند یک فرایند غریزی و دشوار است که بشود یک عامل محکمی را برای جلوگیری از کاهش راندمان پیدا کرد. طبیعتاً برای جلوگیری از کاهش راندمان باید از ابزارهایی استفاده شود که بخشی از این ابزارها از دو سال گذشته که این بیماری وجود داشته ایجاد شده است. سازمانها خودشان هم هزینه کردهاند و در بخشهای آیتی خیلی پیشرفت حاصل شده است.
پلتفرمهایی ایجاد شده که یا بهشکل داخلی یا در بسترهای عمومی وجود دارد و کار را به این شکل راحتتر کرده است. سرویسهای گوگل و اسکایپ و سرویسهای دیگری که خود سازمانها بهصورت داخلی برای خودشان ایجاد کردهاند، ابزارهای بسیار مهمی برای ارتباط سازنده هستند. تمام جلسات ما در این مدت در همین فضا برگزار شد و در واقع آن تماس چشمی که تا قبل بین اعضای سازمان وجود داشته حالا باید به این شکل حفظ شود و در نهایت پروسه به طوری هدایت شود که راندمان تیمی به سطحی مطلوب برسد.»
امین مهرورز، مدیر یک شرکت دیگر همچنین میگوید: «در شرکت ما تعداد مأموریتهای خارج از تهران تا قبل از کرونا زیاد بود. در شرایط پاندمی برخی مأموریتهای کاری که تا قبل خیلی ضروری بود لغو شد. طبیعتاً اینکه یک فرد بخواهد سفری به شهرهای دیگر داشته باشد بهشکل حضوری امکان نداشت خصوصاً در زمانهایی که شهرها قرمز بودند. این مشکل با نصب دوربینهایی در کارخانههای مختلف که محل مأموریت کارمندان ما بود حل شد. در واقع به جای اینکه فرد سوار هواپیما یا ماشین شود و ریسک سفر را بپذیرد، میتواند از طریق آن دوربینها فرایند را ببیند.
در واقع این فرایند با نصب چند دوربین در کنترل است و در پلتفرمهای دیگر هم میشود قراردادها را به سرانجام رساند. این کار بالطبع هزینههایی هم از شرکت کم میکند و این هزینه ذخیره میشود. وقتی بهدلیل حذف سفرها چه شهری و چه بین شهری، هزینه سفرها ذخیره شود، طبعاً در جای دیگر صرف میشود و به مصارف مهمی میرسد. در ضمن زمانی که فرد دائم در حال سفر نباشد میتواند در جلسات بیشتری بهصورت مجازی شرکت کند که این بسیار کارساز است.
البته دورکاری همهاش حسن نیست. برخی مدیران دل خوشی از این شرایط ندارند، مثل علی اصغر ستاری که در ادامه گفتههای او را میخوانیم: «اگر بخواهم راجع به فرایند مجموعه خودمان در زمان دورکاری صحبت کنم باید بگویم که شرایط دورکاری از نظر من بهعنوان یک مدیر میانی اصلاً مطلوب نیست و راندمان کار را پایین میآورد. ممکن است این امر از نظر کارمندان مطلوب باشد اما یک مدیر باید ارتباط مؤثر با کارمندان برقرار کند و به بالادستیها پاسخ دهد و تماسهای متعددی در این رابطه داشته باشد و انسجام میان بخشی را حفظ کند که قطعاً کار سختی است.
کارمندان بهدلیل اینکه میدانند این وظایف برعهده مدیر است از شرایط دورکاری طبعاً راضی هستند به خاطر اینکه مسئولیتهایشان کمتر میشود و حتی از وقت دورکاری برای امور شخصی خود استفاده میکنند. بارها با کارمندانم تماس گرفتهام و متوجه شدهام در سفر دنبال کارهای شخصی خودشان بودهاند در صورتی که زمان دورکاری باید گوش به زنگ باشند چون سر کار هستند. در نهایت این امر راندمان کار را پایین میآورد و بار بیشتری را بر دوش مدیران میاندازد.
با این تمرینی که در مدت دو سال گذشته روی دورکاری صورت گرفته، شاید بشود گفت در شرایط اضطراری میشود از یک سازمان به شکل دورکاری خروجی گرفت. مثلاً فرد در زمان مرخصی استعلاجی یا استحقاقی میتواند روزی یکی دو ساعت کار کند و در این صورت دست مدیر هم برای مرخصی دادن بازتر است و اگر پیش تر از این، به هیچ عنوان با مرخصی چند هفتهای موافقت نمیکرد، در صورتی که کارمند کارش را انجام دهد میتواند با این امر موافقت کند، البته این کار هم بهشکل مقطعی جواب میدهد و نمیشود برای مدت طولانی دورکار بود.
در ضمن نباید این نکته مهم را هم فراموش کنیم که بازدهی دورکاری بشدت متأثر از نوع فعالیت سازمان و افرادش است چون در سازمانهایی که کار یدی دارند طبیعتاً دورکاری چندان مفهومی ندارد و گزینه قابل استفادهای نیست. نکته دیگر این است که در شرایط دورکاری باید عدالت رعایت شود و تنها عدهای از کارمندان از مزایای آن برخوردار نشوند.»
منبع : خبرگزاری مهر
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقهای با مهاجران
عروسی که صبح ازدواجش دوید/ میگفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
غنیسازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بینالمللی انرژی تعامل داریم
چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدیترین پروژه ریلی کشور است؟